فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
Please login or create account
اومو اینتنس ترکیبی ست از اوموی پدر و دیورهوم اینتنس! شما اینجا ترکیب هردرو دارین اگرچه تركيبات اومو اینتنس ظاهرا فاقد کاکایو و شکلات تلخ و فندق هستش(یا منکرش شدن چون من که حسشون میکنم) اما اومو روحش به تمام اینجاست و وانیل و تونکا زحمت گمشده های مارو میکشن و زنبق اومده تا دیورهوم براتون کاملا بازنمایی بشه
اگر از رنگ تیره ی اومو اینتنس بگذريم که شبیه رنگ دانه تونکا و یادآور غلظت تاریکی و تلخی عطر است که قطعا زنبق هم زحمتشو کشیده، پحش و موندگاری اومو اینتنس واقعا سرتره از اوموی عزیز ما
قیمتش بالاست(من عاشق شیشه هاشونم که منو یاد زیرسیگاری های خونه مادرم میندازه که مال خرمشهر قبل جنگ هستش و ما یه دوجینشو سر بلاهت بچگی شکوندیم و احتمال میدم بخشی از گرونی اش ناشی از همین شیشه سنگین و طرح دار باشه که بعیده بتونن فیکشو جز با پر کردن همین شیشه بسازن!) اما چی از دیورهوم اینتنس و برادراش کم داره?
همونطور که قبلا عرض کردم کالکتور ادیشن که صدوبیست سی تومن گرونتره تقریبا کوچکترین تفاوتی با این اوموی اصلی نداره.من الان یک مورد پلمپ اومو شرکتی دارم که فقط بخاطر اینکه شیشه قبلی رو تموم نشده بردن اخیرا خریدم و خوب دوستش هم دارم اما چون گرلن له اینستنت و دیور هوم اینتنس رو دارم میتونستم همون اولی رو هم نخرم اما خوب هم این سبک بو رو دوست دارم(اگرچه شخصا از فندق و هرچیزی که ذره ای کاکائو توش باشه به عنوان خوردنی نفرت دارم اما عاشق این سبک بو هستم) بوی متین سنگین و صددرصد مردانه و باوقار
بوی شیرین و تلخ کاکایو و فندق و شکلات تلخ بوی دیور هوم اینتنس بدون زنبق و بوی شیرین و تلخی که در اخر چرم و سدر تلخی و تاریکیشو جلا دادن.بوی خیلی موقر و نابیه
میگن پخش و موندگاری متوسط! من نمی فهمم چرا ما اینقدر راحت عادت کردیم به کاتگوریزیشن های کلی?! یعنی این اومو همونقدر متوسطه پخش و موندگاریش که کارهای خنک لاگوست رو میگیم متوسط?! تقریبا مضحک و مسخرس اما خودمم اسیر این فتشیسم مقوله بندى هستم و میدونیم هرگونه آگاهى از هرنوع فتشیسم رافع و نافی اسارت و کاربست ما در اون نوع فتشیسم نیست!
بگذریم! اومو رو دوست بدارید تا من شما را دوست بدارم! آمین
این مورد تقریبا هیچ تفاوتی با اوموی اصلی نداره جز اینکه این یکی ئو دو پرفیوم هستش و مقداری موندگاری و پخشش بیشتره(واقعا پخشش رو شک دارم بیشتر باشه) شروعش هم ذره ای متفاوتتره اما به عنوان کسی که هردوشونو دارم و اینتنسش هم داشتم میگم تفاوت ها درحدی نیست صدهزار و خرده ای اضافه خرج کنید! مسلما چون پرفیومه کمی موندگاریش بیشتره و چون ادیشن هست خوب برای کلکسیونری ها اهمیت داره چون محدوده و بازتولید نمیشه
من یکماه پیش هرود رو خریدم و اینم در کنارش تست کردم کاملا.هرود رو واقعا نمیدونم چرا گرفتم چون میدونستم باوجود همه بازخوردها،عطر من نیست واسه همین هفته پیش بخشیدمش و اصلا هم ناراحت نبودنش نیستم! پخش و موندگاریش هم نظير نداشت و برای من که سیگار میکشم مورد مناسبى بود تا ديگه حداقل همراه هرود بیرون هم سیگاری چاق کنم اما یکی دوبار بیشتر نتونستم تحملش کنم.اما این بایرلی خیلی با هرود فرق داره اگرچه فقدان شفافیت مندرج در هرود تو این هم بیداد میکنه! یعنی مثل یک تی وی سونی چینی قلابی ميمونه که آپشن هاش کامله اما بوضوح متوجه ای که این تصویر و کیفیت سونی اصل نیست! احساس میکنم مارلی همه هم و غمش پخش و موندگاری باشه و اگرچه ترکیبات بویایی خوبی هم درست میکنه اما کمترین وقت و توان رو صرف کیفیت نت ها و وضوح و شفافیت اونا کرده! این کار شروع و پایان و کلیت ترکیبی عالی داره اما کاملا خش داره و اگر شروع مرکباتی اش رو درنظر بگیرید ابدا اون بوی شفاف و صیقل خورده طبیعی مرکبات که در کارهای نیش و یا حتی برخی دیزاینری ها مثل گرلن و هرمس هست رو اینجا نمیبینید! و یا وتیور و صمغ که آخر کار بعد فضاي دودی و چوبی میان و فضا رو تار و تاریک و دودی چوبی و تلخ و شیرین میکنن اگرچه خیلی خوبه و بهتر از هروده اما چیزی مثل وتیور در حتی گرلن یا چوبی و دودی در کارهای نیش سطح پایین نیست! نمی دونم شاید چون کاملا از روایح و عناصر سنتتیک بهره میگیره!! یا چه چیز دیگه ای هست بوضوح سه کار مارلی که خریدم یا کاملا تست کردم حتی در اندازه گرلن های دويست تومنی و هرمس(نه کالکشن های نیش گرلن و هرمس بلکه کارهای عادیشون) شفافیت نت هارو ندیدم و این ایراد کوچیکی نیست اونم با این قيمت گزاف مارلی ها!
نکته مهم برای من درباب این کار کیفیت متمایزشه! نمی گم همه کارهای خنک نیش و دیزاینری رو دارم یا بو کردم(شاید یک دهم هم بو نکردم !) اما تعدادشون هم خیلی بیشتر اونی بوده که خیلی ها بابتش خودشونو استاد میدونن و من واقعا بدون تعارف آماتور هم نیستم! اما میدونم این جونیپر جان ما یه کیفیت متمایزی داره که مشابهشو خاطرم نمیاره.کلا پنهالیگتون برندیه که اساسش بر تمایز استواره و به باور من خیلی کانسپت نداره درعوض! بوی خنک تند شیرین و تلخ و ترکیب همه اینها!
جالبه تنده و خنک اما پخشش خیلی جالب نیست اگرچه متوسط به بالاست و موندگاریش هم مثل غالب کارهای تابستونه س
از اون کارهاییه که پرفیوم شاپینگ میتونه به حق پزشو بده! هروقت میرم خرید از پرفیوم شاپینگ ناخوداگاه یه دست رو سر سارتوریال و بقیه پنهالیگتون ها میکشم.
جالبه بوی فلز تو این عطر بیش از هرچیز دیگه ای نمایانه و همین بوی فلز کارو چهارفصل کرده طوریکه تو زمستون فلز با روایح گرم صمغ و عسل و..بیشتر به ذهن میرسه و حسش میکنی و تابستون برعکس بیشتر بوی خنکش به شامه متبادر میشه.البته من معتقدم همینم نقطه ضعف کاره تاحدودی چون تکلیف ات مشخص نیست
درکل کار نیش خیلی خوبیه و اینجام قیمتش بد نیست اگرچه با این قیمت کارهای خوب زیاد میشه خرید منتهی مثل سارتوریال(و یا بودیکا وود که از برند دیگه ایست)،کم پیدا میشه و برای عطربازا که به کیفیت و تمایز بها میدن اینا قابل چشم پوشی نیست.(هرچند به باور من کار مفهومی نیستش و از این حيث من نیش حسابش نمیکنم!)
پارسال تابستون تو مغازه ای بودم که همیشه ازش ادکلن میگرفتم.چنتا کار گرفته بودم که اینم فروشنده گذاشته بود دم دست واسه یه مشتری یا شایدم واسه من.بهرحال یه خانم جوان و مادرش که انصافا من اولش فکر کردم فرنگی هستن اومدن بی مقدمه شروع کردن ادکلن های من و موارد دم دست رو تست کردن و البته بی تعارف نظر دادن به من!(کاری که خودم تا ازم نخوان انجام نمیدم اما خوب بعیده کسی نظر چنان خانم هايى براش مهم نباشه) و عجیب اینکه کارهای من که دو مورد همیشگی خودم بود که کارهای خوبی هستند(جورجيو آرمانی آکوا دی جیو و گرلن له هوم پرفیوم خنک معروف) رو در برابر این پلیس که من اصلا نمی تونستم بوش کنم،هیچ به حساب میاوردن و خیلی جدی تاکید داشتن در حرید این تردید نکن! جالبتر اینکه قیمت این پلیس نود تومن بود اونم برای 125میل ئو دوپرفیوم! یعنی همچین چیزی راستش منو درباب اصالت کار به شک میندازه اگرچه در حوزه عطر اصلا اینطور نیست که لزوما هرچی پول بدی همون اندازه آش میخوری!! خلاصه با تردید و اینکه چنین فیدبکی از چنان خانم های های کلاسی و نیز ته بوی کاملا ایتالیایی ایکون پلیس(عطرهای ايتاليايى بنظر من همگی شروع اسپایسی و خنکی دارند حتی کارهای گرمشون هم اسپایسیه و همگی توشون انیس ستاره ای و رازیانه و..حضور داره! بوی دریا هم جزو عناصر ثابت ایناس) گرفتمش دیگه!
اما علیرغم اینکه اونجا تست کردم فردا بی تعارف آوردم پسش دادم و دوستم هم کلی مسخرم کرد که با حرف اون خانم ها خریدی!!(هنوزم ببیندم میگه)
عطر خنک،تند و اسپایسی یه که اولش بوی فلفل قرمز حالتو جا میاره.درضمن واقعا پخش و موندگاری خوبی داره و اونطور که من دیدم خانم ها شیفته شن اما بااینکه هیچ چیز بدی توش ندیدم ابدا نتونستم باهاش حال کنم چون چیزی تو مایه کارهای بنتون بويژه کلد بودش و البته شاید بهتر
به قیمتش برای جوون های زیر بیست و پنج سال قطعا خیلی خوب می ارزه و مناسبه
میدونم مثل همه ی لاگوست ها بخاطر پخش و موندگاری ضعيف اش خیلی هارو ناامید کرده اما من واقعا دوسش دارم.با قیمت ارزونش کیفیت عالى داره(من قبلا خیلی ارزونتر میگرفتم) البته تو کارهای دیزاینری میگم کیفیت عالی وگرنه خودم الان تقریبا یکسال حتی یک مورد دیزاینری نخریدم مگر دیور ئو ساواج پرفیوم!
ابتدا بوی ترش و خنک لیمو و نارنگی و مرکباتی حالتو جا میاره و اگر همینجوری بمونه لذت دنیوی و اخروی و عیش مدام نصیبت میکنه اما خوب کمی بعد ترشی اش کم ميشه و زنجبیل هم وسط میاد که مقداری خاطره آلمانى کد اسپورت و یا بنتون بی یونایتد استریمز سبز که دقیقا مشابه ارمانی کد اسپرت و ترشی لیمو و تندی زنجبیل شیرین مانندو داره
اینجا به بعد خیلی خوشم نمیاد
پخش و موندگاری متوسط به پایین افسوس
دوبار اینو برای همسرم خریدم.سال هشتاد و هفت برای نامزدی و یکی دوسال بعد برای بقول فرنگی ها دوورس! خیلی هم دوسش داشتم و اگر کمی شیرینی رز نبود که خیلی هم شیرینی تند و زننده ای نیست،قطعا بیرون می پوشیدمش
اما پخش و موندگاریش اصلا باورکردنی نیست این کار لاگوست باشه! لامصب فقط برای ما آقايون کارهای با پخش و موندگاری متوسط به پایین میسازه!!? اگرچه بنظرم کیفیت و خوشبویی مردونه هاش بمراتب بهتر زنونه هاشه
فقط میتونم بگم واقعا دوسش دارم یعنی عاشقش ام افسوس و افسوس مثل همه لاگوست ها پخش و موندگاریش متوسط به پایین و بدلیل خنکی و فرش بودن شدیدش حتی متوسط هم زیادیه برای توصیف پخش و موندگاریش
اما چقدر سبز و خنکه! از ابتدا کمی اسپایسی میشه بابت فلفلش ولی من واقعا درکی از چوبی بودنش ندارم!
اینم بنظرم خانم ها میتونن راحت بپوشن!(البته لاگوست های زنونه که من شخصا دوبار برای همسرم خریدم،خیلی عالی اند با پخش و موندگاری بسیار بهتر از مردونه ها منتهی خنکی و لطافت مردونه ها بويژه لاگوست سبز و لاگوست چلنج زردرنگ حرف نداره
گیفت ست این رو هدیه گرفتم و جایی سراغ دارم که قیمت مناسب میفروشه هنوز.کاریه مثل غالب کارهای لاگوست خنک اما این دیگه زیادی خنکه و یه ترشی اندکی هم همراشه که تو شروعش خوشحالت میکنه.من اینو بر لاگوست آبى ترجیح میدم اما جدا حاضر نیستم حتی هدیه هم دوباره بهم بدن بگیرمش چون خیلی خیلی لاو و خنک هستش جاهایی حس میکنی آب معطر زدی! اما اصلا نمی کوبمش چون کار لاگوست همینطوره!
عجیبه من عاشق شیرین بیان ام که بوش تو کویرکوبا نیکولای در ترکیب با توتون کوبایی دیوانه ام میکنه و تاحالا دوتاشو از پرفیوم شاپینگ خریدم که هر صدمیلش پنج شش برابر این لاگوست قیمتشه،اما تو لایو اینو هیچ حس نکردم.
تو خونه مادرم که اینو اونجا گذاشتم باز اینو همگان از صغیر و کبیر و مونث و مذکر عشقشون می کشید استفاده می کردن چون ممکنه عطر من نباشه اما محاله اونجا کسی ازش خوشش نیاد!(منتهی باید دید این از جنس مفت باشه کوفت باشه هست یا نه? چون من کسی سراغ کارهای نیکولای و استفن هامبرت و حتی دیور و گرلن ام بره چششو درمیارم واقعا!)
نسبت به ال 12 بلو این خیلی بهتره هم پخش و موندگاریش کمی بیشتره و هم اینکه سنگینتره درعین خنکی.من شخصا خیلی ازش خوشم اومد و الان متاسفم چرا نخریدمش.وضوح بیشتری داره و یه تلخی ملیحی تو کار میبینی.درعین حال کاملا تابستونه س.عطر خیلی تمیزیه و مثل همه کارهای لاگوست بوی تمیزی و جنتلمن بودن میده و کمتر جوونانه ست اگرچه هر جوونی میپسنده.من معتقدم غالب کارهای مردونه لاگوست قابلیت یونی دارن و خانم ها میتونن راحت بپوشن اما این بیشتر از همه.قطعا تابستون میخرمش و امسال چون خیلی کار خنک داشتم و دیر دیدمش ازش گذشتم
اولین نکته درباب کارهای لاگوست مهارت این برند در کارهای خنک و فرش هستش که انصافا خیلی کارهای خوبی داره تو خنک ها و بعدش هم اینکه اینها همواره همشون برای من نماد و نمایانگر تمیزی و شیک پوشی بودن.من خیلی کارهای لاگوست داشتم و اگرچه الان جز شاید تابستون ها،به سختی ممکنه سمت این برند برم اما با همه ضعف کاراش تو پخش و موندگاری،تک تک کاراشو نماد زیبایی طراوت و شیک پوشی میبینم.اگرچه غالبا کارهای جوان پسند هستند اما تصور میکنم یک استاد دانشگاه حتی پنجاه ساله یا یک فرد دارای سرمایه فرهنگی مناسب تو تابستون میتونه با خيال راحت یک دست لباس اسپورت کللسیک(آز اون شلوار کتون های روشن کلاسیک با یه آستين کوتاه لاگوست سبز یا سفید و حتی زرد و کفش اسپرت چرم) بپوشه و هرکدوم کارهای لاگوست رو روش بپوشه! بدون اینکه مثل کارهای هوگو باس باشه که فقط فشن ها باید بپوشنش! درواقع چیزی تو مایه کارهای خنک گرلن اگرچه نه پخش و موندگاری گرلن رو دارن و نه غالب اوقات اون کیفیت روایح و تغییر نت های شفاف گرلن! اما جز مواردی نظير گرلن وتیور و گرلن ایدل کلون،لاگوست فرش تر و خنک تره و دلنشین تره(بازم نه همه لاگوست ها بلکه چلنج و اسنشیال و لاگوست سبز بیشتر اینگونه ان)
لاگوست بلو خیلی خنکه و شروع ترش و تیزی داره که کمی تلخی گریپ فروت هم باهاشه و نعناش هم کاملا مشخصه که خنکتر و پرنفوذترش میکنه اما بعدش برای من خیلی جالبتر نمیشه و بیشتر اولشو دوست دارم.مثل اکثر لاگوست ها(غیر زنونه هاش) پخش متوسطی دارن شاید چون فضاى مورد استفاده اونا اینو ایجاب میکنه و موندگاریش هم متوسطه
نکته مهم اینه که من فکر نمیکنم براى فضاى پردود و کثیف تهرون تو تابستون اگر مجبور به پیاده روی زیاد هستید،جالب باشه! یعنی حروم میشه درواقع! بیشتر اگر تو محیط دنج بسته یا باز بی تحرک و یا استفاده هنگام ورزش های ساده و تفریحات تابستونه تو پارک ها! جاهایی که صمیمیت و لوکس بودن همراهند
پدر باتلدها کاری تو دسته کلاسیک ها که خیلی هم کلاسیک نیست اما مدرن و امروزی هم نیست.بوی سیب و ترشی و دارچین که فضا رو سنگین کرده و ترکیب ترش و شیرینیه بدون اینکه تاریک و تلخ باشه ضرورتا.ابتدا سیب و دارچین رو داریم که فضاي سنگینی داره اما انتهاش چوبی میشه بااینحال بازم تم اولیه رو حفظ میکنه و یک نکته بد یا شایدم خوب و جالب تضاد شیرینی و ترشی و تلخی در این ادکلن هستش.هیچ رقم شبیه کارهای زمستونه مرسوم نیست اما بنظرم زمستونه س چون سنگینه و منو یاد کوروس سیلور میندازه که البته نه تندی کوروس سیلور رو نداره اصلا
بعیده برخلاف دیگر بوس ها،جوون ها سمتش برن و فکر میکنم فضای اجتماعی اش سپری شده ست
این کار دویست میلشو با قیمت خیلی خوب دوسال پیش گرفتم که الان صدمیلش پنجاه تومن از اون قیمت دویست میل حتی گرونتره! اما من یکی تکرارش نمیکنم دیگه
کار تلخ،دودی و تاریکیه که کمی هم خنکی مشک تو آخرش میبینید.کاملا شبانه س و اگرچه من تابستون هم استفاده کردم اما بهتره پاییز و بهار و حتی زمستون بزنید.مثل غالب کارهای هوگوباس من متوجه نت ها نمیشدم و فقط فضاى تاریک و دودی اش که کمی چوبی و حتی عودی مانند بود رو متوجه میشدم شاید چون اصلا برام مهم نبود و به عنوان دم دستی پیاده روی شبانه می پوشیدم! البته بارها روزانه ازش استفاده کردم که دوستانم کاملا ناراضي بودن ازش
من وایلس رو دوست دارم اما تو این کار ردی از بنفشه ندیدم شاید چون خیلی دقت نکردم بهش! باتلد عود رو دنباله همین میدونم که بهتره اینه اما اونم براى من نیست دیگه!
شاید من خیلی از این ادکلن شاکی ام و همین موجب نگرش منفى ام شده یا اساسا کار من مورد دار بود(دقیقا چهارپنج سال پیش به محض ورودش به بازار مجذوب رنگش شدم و از مغازه ای نه چندان معتبر اما نه فیک فروش ضرورتا،سر نواب آذربايجان بصورت گذری دیدم و خریدم!) اما اولا ابدا چهارفصل نيست و تابستونه و اندکی بهاره ست ثانيا کارهای فلزی اش فقط موجب تیزی و خنکی کار شده و چیزی شبیه فلز در ساتوریال اینجا نمیبینی و بدتر همه اینکه آناناس که من از بو و طعم و اسمش بیزارم اينجا برخلاف سایر روایح که خیلی نمود جالبی ندارن(کلا تو هوگوها من نمی تونم نت ها را از هم تمیز بدم!) غالب و صحنه گردانه!
من حقیقتش بدون تست گرفتم مشروط به اینکه فیک نباشه و وقتی باز کردم عقل سلیم می گفت این کار فیک نیست اگرچه شناختی قبلی ازش نداشتم.بعدها هم جایی دیگه تست کردم تو جمهوری و همین بود.یک کلام خوشم نیومد ابدا
این بهترین کار هوگو باس نیست حتی شاید رتبه دهم اش هم نگیره اما برای من بهترین کار هوگو باس هستش که ممکنه روزی دلم بخواد بازم بگیرمش درحالیکه هیچ چیز خارق العاده ای هم نداره لزوما!
بار اول برادرم بهم هدیه داد و سال بعد تابستونش دوباره خریدم که قیمتش هم ثابت مونده.یه کار خنک و ترش و سرشار انرژى که تو ساعت های اول پخشش حیلی خوبه اما بعد دوسه ساعت موندگاری و پخشش ضعيف میشه
بااینحال واقعا مفرح و انرژى بخشه و خصوصا ترشی و تیزی جالبش که با مقداری وتیور به تلخی میره و لذتبخش تر میشه
البته اصلا من نه این نه هیچ کار دیگه هوگوباس(جز کالکشن نیش هاش) رو نتونستم تغییر و تمایز نت هاشو دقیق تشخیص بدم یعنی نوعی سطحی بودن تو کاراشون میبینید اگرچه بهرحال کارهای اسپورت خنک هوگو باس جذاب و جوان پسندن!
درکل بازم میگم برخلاف تمام کارهای هوگوباس اینو نسبت به قیمتش و در مقايسه با کارهای خنک تابستونه کار خوبی میبینمش
کارهای هوگو باس به نظرم دیگه بیش از حد بازاری اند نه اینکه بگم این یعنی ضرورتا منفی بودن بلکه منظورم اینه که تلاش برای دریافت نکته متمایز در اینها سخته.انگار بی استثناء برای جوون های فشن ساختنشون یعنی برای سلیقه های فراگیر و همه پسند.من زمانی مثل همه مردم بیشتر کارهای هوگو باس رو داشته ام از جمله آخرين کاری که ازش گرفتم همین بود و خوب زود هم پشیمون شدم.قبل این کاری داشت باتلد نایت که من دویست میلشو تقریبا مفت گرفتم صدوپنجاه(فکر کنم صدوچهل که بعد صدمیلش شد نزدیک دویست) اسمشو گوشت کوب گذاشتم دقیقا همین شیشه منتهی مشکی و سرمه ای.این عود بزرگوار دقیقا دنباله اونه منتهی خواسته اونو عودی کنه که خیلی هم نتونسته چون همون باتلدنایت کمی عودی بود و دودى! تاریک و سنگین اما اسپرت و عامیانه بود.این یکی خواسته جدی و تاریکتر و عودی باشه اما دقیقا تم اسپرت قبلی و حتی تم اسپرت باتلد اسپرت که ترش و خنک و تنده رو داره(همشون یه کالکشن بودن)
به قیمتش قطعا میتونید کارهای فوق العاده بهتری بگیرید اما شک ندارم طرفدارای خودشو داره که اینو سخت می پسندن(همونایی که کت و شلوارهای اسپرت تنگ می پوشن و مدام دست های پر انگشتر و ساعت اسپرت درشتشونو به کتشون اویزونه
من کارهای دسکوارد رو کلا دوست داشتم خصوصا لاین هی وود و البته هی وود راکی مونتاین.منتهی مثل خیلی برندهای دیگه اینم دچار افت کیفی و کمی زیادی شده بنظرم.مثلا همین کار پوشن رویال بلک رو خیلی دوست داشتم و آبی اش هم داشتم،اگرچه رویال بلک ترکیب نسبتا تکراری عود و رز رو کار کرده که اخيرا خیلی فراگیر شده و ترکیبات دیگه ش سبب سنگینی فضا شده اما نه از حيث کیفیت دیگه میتونم باهاش ارتباطی برقرار کنم و نه از حيث کمی و پخش و موندگاری چنگی به دل میزنه درحالیکه باتوجه به حضور بخورعود،رز،چرم،چوپ و..باید پخش و موندگاری بیشتری داشته باشه.شاهکار دسکوارد که بدبختانه برای من مرده دیگه(از بس پخش و موندگاریش به صفر رسیده) راکی مونتاین بود که هنوز نسخه قدیمشو بر خیلی کارهای نیش ترجیح میدم
انگلیسیها یه اصطلاح دارن که برای عطری که خیلی بوی خوبی داره بکار میبرن divine یه چیزی تو مایه های آسمانی معنی میده. اپوس شش بنظرم شایسته ترین عطر برای این توصیفه، نه فقط چون خیلی خوشبوه بلکه بخاطر کیفیت عربی ممتازش که اصلا دفع کننده نیست. بوی این عطر منو میبره به بیابون، تو خیمه یه تاجر عرب که اتراق کرده و شبو زیر آسمون پرستاره میگذرونه. بهترین کار آمواج بین مواردی بوده که تست کردم و یکی از دل انگیزترین روایح. فکر نمیکنم برای خانمها مناسب باشه ولی آقایون بالای سی سال حداقل تهیه سمپلش رو به خودشون مدیونن.
من واقعا خوشحالم این عطرو خریدم.فکرشو بکنید وقتی نیکولای کویر کوبا و دیور ئو ساواج پرفیوم و پانوژ سنداستورم خریدم اینم در کنارشون همون روز از پرفیوم شاپینگ گرفتم نه تنها به دلایل نوستالژيک بلکه چون بوشو و کلا شکل و شمایل و همه چیشو دوست دارم.راستش تا حالا بیرون نزدم اما خونه خیلی استفاده کردم خصوصا موقع خواب که حس سبز و خنک و تلخ اش برام جذاب و جالبه
مثل جاز آمريكايي خیلی درهم و برهمه اما باز مثل جاز تو بی نظمي اش یه هارمونی جالبی داره! پخشش عالیه و موندگاریش هم خیلی خوبه منتهی دیگه بیرون زدن بايد رعایت کنید حتما خصوصا با یه اسپری اندازه پنج اسپری تقدیم میکنه!!
درباره این کار باید ذهنیتتون رو از هرچی کار پچولیه خالی کنید.پچولی اینتنس نیکولای پاتریشیا که من دارم نسبت به اکثر پچولی ها کاری سنگین و جدی تر است که واقعا کمتر کاری مشابهشو دیدم چنین سنگین و تلخ بنماد! اما همون پچولی اینتنس نیکولای دربرابر این پچولی بوهم کاری ظريف و شاعرانه به نظر می رسه!
پچولی بوهم خیلی تاریکه و راستش اصلا حس خوب روحی به من نمیده چون فکر می کنی همچون اون امپراتوری میمونی که کودکی لخت بودنتو اعلام کرده! اینم تیغ میکشه به درونت!
نمیدونم چقدر منظور سازنده از بوهم همون منطقه تاریخی و جغرافیایی بوهم بوده اما در هرصورت دقیقا همانند آثار کافکا این بوهمی حقیقی،پچولی بوهم نیز تاریک،مازوخیستی و بسیار خشن هستش.معتقدم کسانی که نیش بازن و دنبال کار هنری اند باید اینو بگیرن اما خودم هنوز جرات نزدیکی زیاد بهش پیدا نکردم
اگر عاشق دیورم یکیش بخاطر همینه
شما میتونید مطمئن باشید از حيث پخش و موندگاری سرآمد همگانه و از حيث کیفیت هنری حرف برای گفتن بسیار داره
یک کار مطلقا مردانه،تاربک و تلخ که جز چند لحظه کوتاه اول که شروعی نیمچه ترش و تلخ و مبهم داره، در ادامه تا ساعتهای مدید که روی لباس به چندین روز میرسه(و اینو کسانی که قلابیشو نخریدن قطعا یکصدا تایید میکنن! متاسفانه برخی دوستان قلابی خر از توصیف واقعیات که با جنس قلابیشون نمیخونه متعجب و معترض میشن!) و این تداوم تنها تلخی صمغ تاریکی ست که در عین حال حس خوردنی دارد
یکی از بهترین عطرهای عمرم و شاید بهترین عطر تابستانه ام!. من استفن هامبرت لوکاس سولیل د جده(خورشید شهر جده) رو دارم و صدمیلشو از پرفیوم شاپینگ گرفتم که بهترین توصیف ام برای آشنايي بویی شبیه انبه است با یک گل زرد رنگ که تو زاگرس پره اما اسمش خاطرم نیست.عطر چهارفصلیه که بنظرم بیشتر تابستونه اس.حالا اگر بگم من این دیور ئو ساواج رو که یکچهارم اون قیمت داره بر حتی چنان بویی برای تابستون گرم ترجیح میدم باور کنید! قطعا یک دهم سولیل د جده کیفیت هنری نداره و یا حتی شفافیت اش.اما سادگی کار در کنار تمام قدرتی که توی بوی ترش و تلخ لیموترشش ریخته و اون تیزی گازدار لیمو که مثل الکل نهفته در پوست لیمو صورت و گلوتو میخارونه،همراه خنکی اش فقط انرژي ست و لاغیر
پخش و موندگاریش زیاد بالانیست اما قطعا متوسط عنوان درستی براى توصیف پخشش نیست بلکه برعکس تو تابستونه ها پخش خوبی داره منتهی موندگاری اش جالب نیست! من که خیلی خیلی دوسش دارم و شک نکنید خانم ها میتونن با خیال راحت بپوشنش
اگر دیور ئو ساواج کلاسیک رو دارید پس لزومی نداره اینو بگیرید مگر اینکه وقتی اون تموم شد بخواین با این جایگزین کنید.من واقعا ساواج کلاسیک که تویلته رو دوست دارم و عاشق اون بوی تند ترش و تیز مرکباتی بويژه لیموشم که بعیده چیزی به این ترشی،تندی و درعینحال خنکی و شفافیت تو گرمای تابستون بهتون جون بده(اصلا مثل اون دقایق اول تام فورد گری وتیور پرفیوم نیست که بوی ترش گریپ فروت و لیموش دقیقا عصاره و تصویر آب لیمو و گریپ فروت خالص ترش و تلخیه که تو صورتت بپاشن! بلکه تو ساواج یه خش و پارازیت رو تصویر میفته که اونم تندی الکلی و گازداری هستش) اما کولون فرقش به نظرم کمی خنک تر شفاف تر و بدون اون پخش گازداریه که تیزی مرکبات رو مثل وقتایی که پوست پرتقال که دارای الکله(پوست پرتقال رو روی آتش بترکون ببین چطور الکلش شترق میسوزه!) ازش گرفتن.خوبه اما براى من مثل کلاسیک اش نمیشه
ظاهرا برخلاف عشق ام به دیور تازه متوجه شدم دوتا از کارهاشو علیرغم عشق ملت همیشه در صحنه عطربازان جهانی،اصلا نمی پسندم! جالبه هردوتاشو داشته ام یکی قدیم و یکی جدید! دیور ساواج رو پارسال تابستون تازه اومده بود گرفتم و خوب تقریبا نصف قیمت الان که خصوصا چند روز اخیر قیمتش از ششصد گذشت!
کار ساده ی خنک تابستونه ای ست.اما سادگی که بنظر من کاراکتر دیور و یکی از فنون هنری و رازهای دانش زیبایی شناختی دیور هستش،اینجا به جای سیر به سمت و سوی سادگی ریشه دار به سمت سادگی سطحی و کم عمق رفته.من هیچ نکته خاصی ازش نگرفتم گویی فاقد تصویر و مفهوم است.البته فضايي که من استفاده کردم چندان مناسب نبود و شاید همون بر برداشتم تاثير گذاشت بااینحال ابدا سادگی اونو با سادگی دیور ساواج پرفیوم گرم و صمغی که تاریک و ویرانگره مقایسه نخواهم کرد! اون مغاک نیچه ای کجا این سوسول خنکای عصرگاهی کجا?!
من خیلی کارهای دیور رو دوست دارم اما اگه بگم از دیور هوم اینتنس واقعا چندان خوشم نمیاد(خاصه که جزو محبوبترین های دیوره) به خودم حق میدم.تقریبا سال هشتادونه داشتمش و الان وقتی اونو با قیمت کنونی اش با والنتینو اومویی که هفته پیش خرید مجدد کردم،مقایسه میکنم(تقریبا نصف قیمت) شک ندارم کار درست کردم اومو گرفتم.البته زنبق دیور کمتر جایی پیدا میشه مگر وقتی آیریس نازارا که از پرفیوم شاپینگ گرفتم بیاد وسط
درکل نه گرلن له اکستریم اینتنس گرم و محبوب و نه دیور هوم اینتنس همگان پسند و نه شکلات کاکائو هیچکدام مورد علاقه من نیستن
واقعا نمی تونم کسانی رو که میگن دیور نون اسمشو میخوره درک کنم! بدبختانه اگر فکر می کنید از قضيه تبليغات و اقتصادسیاسی بازار سردر نمیارم باید ناامیدتون کنم که بدون هیچ افتخاری این حوزه رو سالها درس داده ام.قطعا بخشی از افزایش هزینه ها بابت تبليغات است و بازهم قطعا بخش عظيمى از توجهات بابت تبلیغات است و من از توهم آگاهى خوب آگاه ام.درضمن میدونم آگاهى از فتشیسم(کالایی روابط مبادلاتی) رافع و نافی کارکرد آن نسبت به سوژه آگاه نیست!
اما دیور که برندی کاملا بازاری ست و هدفی جز سود و دستکاری و سوق دهی سلیقه و ذائقه مشتری در راستای کسب ارزش افزوده بیشتر ندارد(بخاطر خدا کی میاد محض دل من و شما عمرشو سر عطر و فشن بذاره?!) درعین حال کارهایی واقعا درخور احترام،ناب و غنی و سرشار از حس زیبایی شناختی در کنار سادگى محض میسازه(از فارنهایت بگذریم که کمی جولان روایح درحد بالا موجب شده تا هرکسی از ظن خود یار او شود،بقیه کارهای دیور واقعا ساده اما عمیق اند مثلا دیور ئو پرفیوم ساواج!)
فارنهایت رو دوست دارم و کاری کلاسیک هستش اگرچه در مرزهای کلاسیک و مدرن جولان میده! بوی خاک بارون خورده،بوی بنفشه و خیار و کمی بوی گازوییل مانند! همشو حس کردم اما باز کلیت بوش چیز دیگه ایست وگرنه قطعا بجاش به مرسدس بنز اینتنس میگرفتم که تمام این بوهارو میده و کپی پیس کامل فارنهایت اما در سطحی مبتذل که احتمالا شامه های غیرحساس(از حيث زیبایی شناختی) به سختی متوجه اش میشن!
من درحالیکه جز دویست میل فارنهایت نمیگیرم اما هرگز نتونستم یک شب بیشتر از بنز اینتنس رایگان آمده استفاده کنم
من نسخه کلاسیک آکوا دی جیو دویست میلشو دارم و این بطری دوممه که هنوزم نصف بیشترش مونده اما اسنزا رو تست کردم و نداشتم،بااینحال علیرغم قیمت واقعا بالای نسخه پرفومو گرفتمش و خوب راستش اگرچه برتری هایی ذائقه ای بر اکوای کلاسیک داره اما حاضر نیستم مجددا بخرمش.بوش واقعا عالیه اما جز تلخی ناشی از حضور عود و ترکیب جالب ترش و تلخ و خنک اش(در برابر ترش و خنک آکوای کلاسیک) چیز خیلی متفاوتی نداره.درضمن به نظرم حداقل در مقايسه با نسخه قدیمی آکوا دی جیو خیلی پخش و موندگاری بالاتری نداره اگرچه در مقابل نسخه های جدید پخشش بهتره و موندگاریش کمی بیشتره
شخصا آرمانی کد رو بهترین کار تو آرمانی ها میدونم هرچند برای تابستون اینم عالیه
درضمن ذیل آرمانی کد کسی نوشته بود فاقد وتیوره چون فرگرنتیکا نزده!!! من به تجربه زیسته خودم با این کار بیشتر اعتماد دارم
اگر براتون چنین هزینه ای هیچ اهمیتی نداره(توجه داشته باشید منم دهها کار میلیونی خریدم اما با ترس و لرز از بین صدها مورد همسطح) خوب معطل نکنید چون برای فصل بهار و تابستان عالیه اما اگر مثل من دست به عصا خرید می کنید میگم لطفا یک چهارم (حتی کمتر یک چهارم) اين هزینه رو بده وی کانتو آیری (تلفظ ایتالیایی ایرای)و با بقیه اش هم چنتا نیش خوب بگیر.خوب چه ربطی داره? نمیگم یکی اند اما اگه از چند دقیقه اول که وی کانتو که ذ وان جنتلمن رو با کیفیتی عالی تر بازنمایی می کنه بگذریم،باقی کار خیلی شبیه وایکینگ هستش!
منتهی یه نکته: من هرگز حاضر نیستم مشابه هشتاد درصدی یه کار نیش رو به جای خود نیش بگیرم اگر کپی مذکور خودش نیش و اصیل نباشه! پریشب اوپوس هفت آمواج رو از جایی مطمئن و شرکتی گرفتم اما کپی اماراتی همونو داشت تقریبا یک چهارم قیمت! حتی حاضر نشدم بوش کنم چون نمی خواستم یه کار میانمایه بر ذهنیت ام نسبت به کاری اصیل اثر بگذاره! منتهی وی کانتوی ما قبل وایکینگ ها به دنيا اومده(جالبه! وایکینگ های دریانورد در شمال اروپا خیلی قبل دانته پی سفرهای جهانگردانه ی دریایی شان کمدی زمینی اودیسه بی بازگشت را شروع کرده بودند! دانته اما تو رویا سفر آغازید! وایکینگ ها اصیل تر از دانته اند چون به طبیعت و غریزه نزدیکترند!)
من از عطرهایی که سبک تنباکویی داشته باشند خیلی خوشم میاد. اکثر عطرهای این سبک بوی تنباکو رو بصورت تقریبا خالص به نمایش نمیزارن و میتونین کاملا بوهایی مثل عسل؛ تونکا؛ کهربا و وانیل رو در کنارشون حس کنید. ولی این عطر به نظر من یه شاهکاره و بوی توتون رو بسیار طبیعی بازسازی کرده. بوی حاصله اصلا بوی توتون دود شده نیست. بویی هست که شما در حین بوییدن توتون خشک بسیار مرغوب حس میکنید.
بوی این عطر تا حد زیادی از نظر من شبیه به عطر سی کی وان شوک مردانه از برند کلوین کلین هست. با این تفاوت که کلوین کلین یه مقدار شیرین تر و میوه ای تر هستش و بوی تنباکو هم در سی کی شوک به طبیعی این عطر نیست و در ضمن سی کی شوک بوی تنباکوی دود شده رو میده در حالیکه این عطر همونطور که ذکر کردم؛ بوی توتون بسیار مرغوب خشک داخل پاکت رو میده.
با وجود اینکه برند فرانک بوکلت جز برندهای نیش نیست؛ ولی واقعا سه تا از کارهایش رو که من از این برند امتحان کردم بسیار با کیفیت بودند و در حد کلاس عطرهای نیش هستند.
از نظر پخش بو و طول عمر هم که دیگه این عطر واقعا حرف نداره و فردی که این عطر رو پوشیده رو کاملا راضی میکنه...
احتمال اینکه رایحه این عطر ،در بار اول تست شما رو مجذوب خودش بکنه خیلی زیاد نیست، پس قاعدتا کار غافلگیر کننده یی نمیتونه باشه اما جذابیت اون رفته رفته برای بسیاری از سلایق بروز میکنه..
رایحه غالب این کار همون طور که دوستان هم اشاره کردن رز هست منتهی در ترکیبی بالانس با رایحه چرم طوری که در یک نفس عمیق در قالب ظاهری رایحه شیرین رزی بن مایه چرمی کاملا مشخصی قابل استشمامه و این هر دو در احاطه فضایی دودی و تلخ با بازیهای اسپایسی فلفل، شکلی ملیح و دوشت داشتنی رودر عین سنگینی ایجاد میکنن..
شباهت هایی بین این کار و "دیوید یورمن لیمیتد ادیشن" میبینم که اون هم در جای خودش کار بسیار جالب و تا حدودی قدرتری نسبت به این هست اما در هر حال پیشنهاد میکنم بدون تست سراغش نرید و خیلی زود هم بهش "نه" نگید احتمال کنار امدن و لذت بردن از این کار برای ماه های خنک سال کم نیست!
این کار به عنوان اولین اثر رسمی ویلیام فرایس (پسر ریچارد فرایس) کار قابل قبولیه ولی به نظر بنده هیچ اثری از اسپورت توش نیست میشه گفت نسخه مدرن شده پورانهم معروفه ... فرش تر خنک تر و تلخی کمتر و شیرینی بیشتری داره جالب اینجاست که وانیل نت پایانی اصلی پورانهم رو نداره و شیرینی دلچسب وانیل جاش رو به شیرینی صمغ بنزوئین داده ... قطعا در حد و اندازه پورانهم دالتروف نیست ... ولی قابل قبوله ... ضمنا ماندگاری و پخشش از پورانهم بیشتره ...
ترکیب انبه رو با نتهای چوبی که بیشتر به خاکستر چوب سوخته شبیه هست و تا انتها غالب کار هست رو به سختی میشه احساس کرد.رنگ عطر برا من همون رنگیه که عطر بوشرو تداعی میکنه یعنی خاکستری.یه بوی صابونی خیلی ضعیف که انگار می خواد خودشو کامل کنه ولی نمیتونه لابه لای نتها حس کردم ولی عرض کردم خیلی ضعیف.در کل کار قشنگیه با ماندگاری و پخش کم
وای من این سمپل اپوس ۵ رو از پرفیوم تهیه کردم اولش خوشم نیومد ولی فرصت دادم بهش و چند بار تستش کردم که عاشقش شدم.یه کار پودری تمام عیار که بیشتر برای پاییز و زمستون مناسب میدونمش.ریشه زنبق که با بوی ضعیف چرم غوغا میکنه.عطر کمپلکس هست.موندگاری نگو ولی پخشش متوسطه.من ارتباطم باهاش تنگاتنگه.دوستش دارم و در لیست خریدم نشسته.نمره ۴ از ۵ رو میدم بهش.
ابتدای امر باید بگم که عطار این کار جناب دوشافو هستن.عطر با بوی میوه ای که بیشتر میوه های خشک شده هست و عود که در اینجا زیاد بالزامیک نیست و تلخی بیشتری داره شروع میشه و یه فضای تاریک و گرفته رو ایجاد میکنه در این میون نت شیرین عسل هست که تلخی عود رو متعادل میکنه.رفته رفته حس میوه ای و شیرینی عطر کمتر شده و رایحه نعنا هندی به ترکیب اضافه میشه.در کل عطر یه فضایی رو مشابه با فیل از سرج لوتنز ایجاد میکنه با این تفاوت که فیل سرج لوتنز بالزامیکتر و بازتر هست.اینرو مخصوصا اشاره کردم که اگر کسی یکی از این دو کار رو داره و تصمیم به خرید دیگری داره بیشتر حواسش جمع باشه.در کل کار نمونه ای هست با پخش متوسط و موندگاری خوب.من ۴ از ۵ رو دادم بهش.ضمنا من هردو کار مذکور رو دارمشون.
شروع این عطر خنک با بوی ترنج هست که بوی چای نیز اونو همراهی میکنه و حسی سبز رو به عطر اضافه میکنه.سبزی که کمی تلخی هم همراهشه.و رفته رفته عطر شیرینتر میشه.تغیررات چندانی تا اخر توی عطر نیست.پخش و موندگاریش متوسط رو به پایین که اون هم خاصیت عطرهای خنکه.نسبت به قیمتش مناسبه.بازخوردش هم بدک نیست.
عطر خوشبو و شکیل که با بوی مرکبات بخصوص برگاموت شروع میشه و یه بوی خاکی ضعیف هم پشت پرده اونو همراهی میکنه.البته عطر پیچیده تر از توضیح منه.بازخوردش خوبه و اما.....حیف من این کارو بلایند بای کردم ولی دیدم مشابه یکی از کارهای هرمس هست شاید تق هرمس نمیدونم دقیقا.و پیشنهاد می کنم هر کاری رو قبلش تست کنید خصوصا برند کرید که مشابه الی ماشاءالله زیاد داره.
یه کار خیلی ناز با شیشه زیبا ترکیب زیبای وانیل و مشک و نت چوبی که نتیجه اش شده اکورد میرابیلیس فکر کن داخل یه جاده که دوطرفشو درخت پوشونده بعد لابلای درختها کیسه هایی از مشک و وانیل اویختن و توی این جاده بارون زده با ماشین در حال حرکتید حالا اگه بوی میرابیلیس رو می خواید استشمام کنید سرتونرو از شیشه بیرون بیارید اونوقت بوی مشک و وانیل رو با چوب بارونزده یکی در میون حس می کنید من که زندگی می کنم باهاش حتی باهاش به خواب می رم مرسی از پیشنهاد اقای عباسی
یک کار فوق العاده با پخش و موندگاری عالی و واقعا یک بمب و نارنجکی از بوهای ادویه ای بويژه دارچین
برادرم چندسال پیش یکیشو که همون موقع هم دویست و چهل تومن گرفته بود و گرون محسوب میشد بهم هدیه داد.متاسفانه اصلا توجه نمی کردم کار زمستونه ایست و بخشیشو تابستون استفاده کردم که معلوم نیست چقدر فحش خوردم پشت سر!! بنظرم کاملا زمستانه است و گرم و ادویه ای
کارش حرف نداره واقعا