فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
اولین کار ورساچه که تا چندین سال همواره میخریدم و مفتونش بودم.الانم دارمش و بهترین کار دیزاینری تنباکویی و اسپایسی از نظر منه. اولش و آخرش برام بوی خوش تنباکو داره که ابتدا با کمی عنبر شیرین همراهه و بعد زعفرون هم که میاد فضا شو غليظ تر و سنگینتر میکنه.اما همواره بوی تنباکو که بیشتر توتون پیپ هستش تا تنباکوی سیگار،همراه بویی اسپایسی فضايي واقعا زیبا و خارق العاده درست میکنه.انصافا برخی مواقع فکر میکنم سلیقه رو خام بذاری بهتره تا با نوعی الیتیسم دنبال زیبایی شناسی نخبه گرایانه بری چرا که خاطرمه اولین تجربه من از این کار در سیزده سال پیش بهترین تجربه بویایی من بود طوریکه یه اشانتیون کوچیک هم همراه ادکلن بود(صدمیل با اشانتیون از جایی آشنا گرفتم سی و پنج تومن اونموقع و خوب تازه الان میفهمم گرون داد لمپن!) که همه جا با خودم می بردم تا هرازچندگاهی بوی توتون و فلفلی اسپایسی و دودی واقعا ملیح و نازشو استشمام کنم.افسوس
پخش و موندگاری این کار نیازی به گفتن و تمجید نداره فقط کافیه یک پاف بزنی
وی کانتو ایرای(تلفظ ایتالیایی اش ایرای و انگلیسی آیری) رو از پرفیوم شاپینگ دو هفته پیش گرفتم.عنوان برند از کمدی الهی دانته گرفته شده که کانتو هر بخش شعری(کانتو یعنی قصیده سرایی و در کمدی الهی برای هر بخش از بخش های بیست و هشت گانه کتاب کانتو خوانده میشه، کمدی الهی سه جلد بیست و هشت کانتویی که هر جلد یک عالم از عوالم سه گانه برزخ،دوزخ و فردوس مدنظر داره) و خود عطار در دفترچه کوچکی که داخل جلد نفیس ادکلن هست این نکته رو توضيح داده.شکل ادکلن هم شبیه وی لاتین و دقیقا بازنمایی کاریکاتورگونه دانته است(دانته به تعبیر امروزی زشت بوده و لاغر که با ردای قرون وسطایی اش وی شکل میشده اما نه وی بدنسازا که بالاتنه است!)
بگذریم.پرفیوم شاپینگ تو حراج به قیمتی کمتر از نصف قیمتی که تو وزرا و..میفروشن بهم داد و وقتی باز کردیم صحنه عجیبی بود عطر برام خیلی آشنا بود.چی بود? بله دوستان این خود خود کرید وایکینگ هستش درحالیکه من منتظر ذ وان جنتلمن دالچه گابانا بودم.البته پنج دقیقه (و نه بیشتر) اول بوش شبیه ذ وان جنتلمن دی اند جی بود اما بعدش مسیری کاملا مشابه وایکینگ کرید رو طی میکنه! یک سوم قیمت کرید اما واقعا کیفیتی بمراتب عالی(کرید عالیه شک نکن)
اولین اسپری بوی اسپایسی ناب مشابه بوی فلفل در د وان جنتلمن دی اند جی رو داره و بعدش با کلی تغیر نت زیبا شمارو به مسیرهای شگرفی میبره که دوست دارم یه روز مسیرشو یادداشت کنم.فعلا ازش جز چندبار کوچیک،استفاده زیاد نکردم
پخشش خوبه و موندگاریشم خوبه اما نکته عحیب برام اینه که من برعکس همه دنیا د وان جنتلمن رو تابستونه میدونم و زمستون باهاش حال نمیکنم و این وی کانتو ایرای هم همینطوره برام.فلذا نمیتونم دقیق بگم چه فصلی هستش مگر مدتی استفاده کنم(راستی وی در عنوان برند احتمالا معنای عددی داره و به یکی از آوازها و قصاید یا مراحل سفر دانته در کمدی الهی اشاره داره فلذا اون بازنمايي رو جدی نگیرید! اگرچه خودم جدی میگیرم)
این ادکلن غیر از چیزیه که مدعیشه.وقتی اسپری می کنی یه بوی سبز تلخ که پس پشتش بوهایی چوبی هم نهفته است میاد اما تم اصلی از اول تا آخر بویی هستش که تو ترکیبات ننوشته! وتیور! بله باور کنید این وتیوره خالصه و از اول تا اخر فقط حکمروایی وتیور آبدار وسبز رو شاهدیم که تنها در یه گوشه هایی بوهای سبز و چوبی ديگه ای تقلا میکنن خودی نشون بدن اما نمیتونن! بعد چند دقیقه دیگه اون تقلاها کنار میرن و میمونه وتیور و وتیور و وتیور فقط و فقط وتیور که خیلی خیلی شبیه وتیور گرلن هستش کاملا شبیه اونه اما وتیور گرلن خنک و تلخه و شفافیت بیشتری داره درحالیکه اینجا چوپارد نوبل سدار وتیورش تلختره و کمتر خنکه.
من امسال تابستون اینو خریدم و چون بنظر پاییزه میومد صبر کردم پاییز بشه استفاده کنم هرچند تابستون هم استفاده کردم.الان میتونم بگم این فقط تو ماهیت ترکیباتش دچار ابهام نیست بلکه تو اینکه چه فصلی باید ازش استفاده کنیم و چه پوزیشن اجتماعی رو می طلبه نیز آدم رو دچار ابهام و سردرگمی میکنه.بنظرم قشنگ میشه گفت بی فصله چون تابستون و پاییز و بهار میشه استفاده کرد اما بعیده تو هیچکدوم بتونیم بگیم این فصل خود واقعیشو نشون میده!
اصلا نمی کوبمش و بلکه باور کنید به عنوان یک شیفته ی وتیور خیلی خوشحالم این بوی وتیور میده و یا ترکیباتش هرچی هست منجر به بوی وتیور مانند شده(من اون نوع بو رو دوست دارم و نه اینکه کشته مرده ی گیاه خس خس باشم! فلذا اگر پیاز هم بویی مشابه خس خس کنونی بده میگم درود بر پیاز) اما معتقدم یک جور ادکلن فاقد شخصیت و یه جورایی شبیه اولریش قهرمان رمان بزرگ رابرت موزیل فاقد صفت هستش!
البته یه چیز جالب اینکه بوی وتیور تلخ و سبزش(بعد مدتی تلخ تر و دودی و چوبی میشه) کاملا با رنگ مایع ادکلن همخوانه و حتی برای تداعی اون تاریکی مندرج در بوی تلخ و چوبی نیمساعت دوم ادکلن میبینیم که رنگ سبز مایع ادکلن سبز روشن شفاف مثل گرلن نیست بلکه سبز کدره(شایدم این کاملا اتفاقی باشه)
پخش خیلی خوبه و موندگاریش عالیه
درکل به عنوان عطری وتیوری واقعا خوبه اما از لحاظ زیبایی شناختی خیر چیز چندانی نداره
دو هفته پیش این ادکلن نیش و فوق العاده خوشبو رو از پرفیوم شاپینگ خریدم.بطری عطر فلز طلایی رنگ فوق العاده شیک و نیمه سنگینیه و طرح مشکی که در وسط و زمینه بطری فلزی حک شده با رنگ طلایی روشن همون رنگ و طرحی ست که بوییدن عطر برای شما تداعی میکنه.
کار کاملا عودی سنگین اما لطیفیه که در آغاز کار بوی ترش ترنج و کمی عود میاد(عود اول تا آخر هستش اما ابتدا در پس زمینه و بعد درنت نهایی غالب میشه)و این بو کاملا ترکیب بدیع و جالبیه که علیرغم اینکه عود در اواسط کار بوی آشنا کارهای نیش عودیه اما این ترکیب آغازين کاملا بدیع و تازس.بعد چند دقیقه فضاي ترش و تلخ ترنج و عود با بوهای میوه ای ترش و شیرین و بويژه تلخ و تاریکی ناشی از گل یاس آميخته میشه.اینجا برای من بهترین بخش تصویرپردازی بویسه د عود هستش و واقعا هنرمندانه ست.در ادامه عود کاملا بالا میاد ولی ترکیب تاریک و تلخ و لطیف عنبر و مشک رو کاملا حس میکنید که اینجا فضاي عط، خیلی تاریک و سنگین به نظر میاد و حتی ممکنه تکراری ببینید اگر مثل من انواع کارهای عودی و تلخ مون نومرو تن،واندرعود،اینسنس عود نیکولای و..داشته باشید اما نگران نباشید اصلا تکراری نیست و اگرچه فضاهاي مشابه زیاد داره(مثلا برای من یکجاش شبیه نیکولای عوده یکجا له ارتیزان مون نومرو تن و یکجا شبیه مونادی اوریو وانیل) اما واقعا کلیتش ترکیب فوق العاده جالبیه از عود همراه با مراحل مختلفي از همراهی ترنج،یاس،شکوفه پرتغال،وانیل،سدر و پچولی و در مرحله اخر عنبر و مشک)
پخش و موندگاری عالی عالی واقعا پخش و موندگاری اش علیرغم لطافتی که وانیل و فضاي ترش و شیرین و تاریک کار داره خیلی عالیه و اصلا هم آزار دهنده نیست
من نسخه آمریکایی پرفیوم تولید 2010 اینو دارم.وقتی میزنی ابتدا چنان بوی واضح و آبدار ی از لیمو و گریپ فروت ترش میپاشه تو روح و جونتو جلا میده که میگی کاش همش همین باشه اما فقط یکربع ادامه داره این ترشی آبدار تلخ.گریپ فروته اما خواستی دقیقا بوشو درک و تجربه کنی همین الان یک لیمو ترش تازه که معمولا کنار کبابت میخوری با پوستش کامل رو دستت بمال و بعد بو کن.بوی ترش آبدار همراه تلخی پوست لیمو دقیقا بوی پونزده دقیقه اول تام فورده.بعدش خس خس میاد و این خس خس مشابهه و عین وتیوره گرلن وتیور اکستریمه که تلخ و مرطوبه و تا آخر تو فقط بوی وتیورو داری
پخش بوی ابتدایی اش خوب و دلپذیره اما بعد مدتی واقعا پخشش متوسط میشه
اما موندگاری? باور کنید من به کت و شلوار و پیرهنم زده بودم ایام عید و برگشتم خونه یک هفته بعد کمدو باز کردم همون بوی وتیورو بشدت میداد(دیور اودپرفیوم ساواج هم موندگاری اینطوری چندروزه داره منتهی ده برابر تام فورد پخششه)
محبوب من.مارشال برمن به درستی میگه مدرنیته یعنی زیستن در یک دنیای پر از تناقض!مدرنیته با تمام امکانات فن شناختی ابژکتیو و کلیت سابژکتیوش پروژه ی رهایی بخش انسان رو دنبال داشت اما علیرغم رهایی بخشی که با انقلابات اواخر قرن نوزده و برآمدن نهادهای دموکراتیک در پی داشت،همان وجوه فن شناختی و ابژکتیو موجب برآمدن دهشتناک ترین نظام های سیاسی توتالیتر چپ و راست از دل مدرنیته شد که فاشیسم آلمانى میلیون ها کشته(حداقل پنجاه میلیون) و کمونیسم روسی و استالینیسم نیز همین مایه رنج آفريد.تمام حوزه های زندگى مدرن مبتنی بر همین تناقض هستش.هواپیما و هر وسیله مشابهی ضمن تسهیل ارتباطات ما و تجربه ای از رهایی درعین حال براحتی با کوچکترین خطای محاسباتی میتونه مارو روانه محضر کرام الکاتبین کنه واسه حساب پس دادن
در حوزه هنر و زیبایی شناسی بازنمایی این تناقضات زندگی مدرن و ماهيت متناقض مدرنیته یک تم اساسی بشمار میاد
پرده ای ساده با رنگ آبي تیره و حاشیه های مبهم و خط سفید ممتدی در وسط نزدیک دویست میلیارد فروش رفت.البته سلطه نمادین هنرمند و سازوکارهای بازار دست اندرکارند اما من چیزی مفهومی تر از این تابلو به ذهنم نمیرسه
ارمانی کد مبتنی بر تضاد و تناقض تلخ و خنک و تاریک و روشن(شیشه اش تاره اما سیاه نیست ابدا و بهترین بازنمایی نشانه شناختی هنر عطار هستش) برای من نمادی از زندگی مدرن و بازنمایی زیبایی شناختی این زندگی ست.
بوی تلخ و خنک وتیور و توتون تو این کار منو شیفته خودش کرده.یک ويژگي اصلی کارهایی از این دست اینه که نمیتونی براحتی بگی متعلق چه فصلی اند.من تابستون استفاده کردم اما پاییز و زمستون هم خوب خودشو نشون میده.
پخش خوب(فصل کاملا تاثير گذاره) و موندگاری عالی
یک نکته مهم! این کار برای هر رنج سنی افرادی که جنتلمن بازی رو دوست دارند بی نهایت پاسخگوست.به نظرم مزخرفترین دلیل برای عطر زدن این جملات لمپنیستی سکسی و فلان پسنده! اما ملت دل دارن و مثل ما نیستن و خوب اسراف لمپنیستی نکنن میتونم بگم گوشه چشمی هم به این فاکتور داشته باشید که بوی ارمانی کد(فقط این آرمانی کد) شما را در چشم اناث جنتلمن می نمایاند(اینم از تناقضات مدرنیته است)
همیشه اینو با خاطره ای که برام تداعی میکنه توضيح میدم.این کار فوق العاده لطیف و متعادلیه که خانم ها هم میتونن ازش استفاده کنند هرچی هم اسمش برای مردها باشه
رایحه اصلی اش یاس نیست اما من بیش از همه بوی یاس رو ازش استشمام میکنم و عات علاقه ام هم همینه!دقیقا بوی درخت یاسی رو میده که گوشه جنوب شرق حیات دانشکده حقوق دانشگاه تهران دهها ساله عطرافشانی میکنه و هربها، و تابستون با بوی سبز و تاریک تلخ اش که انصافا بوی مهربانی ست منو مفتون خودش میکنه.برید دم درب اصلی بیرونی سالن مرجع کتابخانه دانشکده حقوق(خداروشکر آتش سوزی دهشتناک سالن مرجع آسيبى به یاس محبوب من نزد اگرچه وجودمو آتش زد)
حالا بوی یاس تو جاسمینه نواغ بولگاری پرفیوم زنونه که یاس بیس اصلیشه رو بخاطر بیارید و با این گوچی مقایسه کنید تا متوجه عرایضم بشید: بولگاری یاسش گندیده و تلخ و تاریکه و اصلا ازش خوشم نمیاد(برای خواهرم که عطرباز حرفه ایه بولگاری رو خریدم دیدم دوساله هنوز نصف نشده فهمیدم ایشون هم مثل من خوشش نیومده
اما یاس تو گوچی بای گوچی پور هوم طبیعی طبیعیه عین یاس دانشکده حقوق یاس تنهای من
افسوس پخش و موندگاریش متوسطه خصوصا پخشش اما خوب مهم اون لطافت طبیعی نابیه که بابتش میگم مرسی گوچی جان
یکی از بهنرین و جذابترین عطرهای تابستانه دیزاینری که در عمرم تجربه کردم.به حدی لطیف و فرش هستش که همسرم اونموقع روزی که از هم جدا شدیم با یه با اجازتون اونو برد!! واقعا خانم ها میتونن با خیال راحت اینو بزنن و ازش لذت ببرن
من این لاین رو گرفتم از جمله سامر اینو که این فرش اونه و حتی زمستونه شو! میتونم بگم الحق وری اریستیبل و غیرقابل مقاومت و وسوسه برانگیزه
بوش سبز سبزه و قشنگ همون رنگشو براتون تداعی میکنه نعنا و کمی مرکبات که بعد مدتی تلخی ملایمی همراش میشه که کارکردش مثل خط سایه نقاشیه
فرش ها معمولا پخش و موندگاری کمی دارن اما اونی که من داشتم موندگاری خیلی خوب و پخش مناسبي داشت
جیونچی زریوس کاری کلاسیک و فوق العاده جذاب هستش.جالبه من برای خريد عقدم تو تقریبا ده سال پیش اینو خریدم و همونطور که از زریوس جدید چهارفصل(میستکس کالکشن) که پرفیوم شاپینگ موجود داره،بازخوردهای بسیار زیادی گرفتم این زریوس قرمز هم اونموقع خیلی خيلى ازش بازخورد میگرفتم.کلا جیونچی کارهای عامه پسند پربازخوردی داره.
زریوس قرمز کار تلخ و گرم و فوق العاده تند انفجاری هستش که پخش و موندگاریش تقريبا بی رقیب هست.کلا انبوهي از روایح رو باهم داره که ابتدا خیلی راحت قابل تشخیص نیستن اما با کمی دقت متوجه میشین ابتدا فلفل قرمز شیرین سکانداره و بعد مدتی رایحه اصلی رو چوب صندل و سدری که مشابه وتیور تلخ اما تنده(شبیه سدر تو چوپارد) همراه کمی مشک که همواره فضا را متعادل و بالانس میکنه داریم.اگه مشک نباشه قطعا تلخ و تندی زریوس قرمز خوشایند نخواهد بود اما این مشک نه چندان پیدا شیرینی و لطافت متعادل کننده ای به بوی تند و تلخ صندل و چوب ها میده
کار کلاسیکیه و تو زمستون ازش بازخوردهای عالی میگیرید ولذت خواهید برد با پخش و موندگاری که کمتر مشابهی داره.من شخصا خیلی دوسش دارم
من زریوس کلاسیک و این زریوس هردورو دارم.ساختار و چارچوب کار دقیقا بازسازی زریوس کلاسیک هستش اما نه مثل کلاسیک قرمز رنگ تلخه و نه ضرورتا زمستونه
کار چهارفصل تند و تقريبا ممعتدل بسمت خنک پرسروصدایی هستش که من شخصا بوشو خیلی دوست دارم اما اصلا نمی تونم نت هاشو تشخیص بدم.مثل کارهای اسپایسی انفجاریه اما فقط اسپایسی نیست بلکه سرشاره انواع گل و گیاهان سبز هم هست.همونطور که گفتم دقیقا چارچوب زریوس قدیم رو از حيث اسپایسی و انفجار ر ایح متعدد تند داره اما برخلاف زریوس کلاسیک نه گرمه و نه تلخی داره.بوهای چوبی توش هست اما نه اونطور که چوبی باشه بلکه بیش از هرچیز انواعی از گیاهان سبز و روایح اسپایس هستش که تند و خنک و سبزه
کاملا مناسب بهار،پاییز و تابستون و حتی روزای نه چندان سرد زمستون اما قطعا تو هوای خیلی سرد مناسب نيست به نظر من
پخش بوش عالی و موندگاری هم عالی عالی که پخش و موندگاری دقيقا مثل زریوس قدیمی کلاسیک هستش.
من نمی دونم در مورد این تابلوی خلاقانه چی میشه گفت? چطور بزرگوارانی دلشون میاد از پنج ستاره دو ستاره به اين میدن!? میدونید هتل های تاپ پنج ستاره داریم که بالاتر پنج ستاره است اما آيا همه پنج ستاره ها و تاپ پنج ستاره ها یکسان اند? رياضيات و عدد همونطور که مارکس در دفاتر رياضى اش نوشته کارشون ضد انسانی و تقلیل گراست یعنی وقتی مینویسی میزان بیکاری دوازده درصد يا فقر نسبی سی درصد و یا تورم پونزده درصد هستش تمام هزاران و میلیون ها انسانی که درد و رنج می کشن(و بقول ویتگنشتاین درد و رنج یک انسان به تنهایی مترادف با رنج تمام بشریت است و اگر فقط یک نفر رنج بکشه زندگی انسانی اخلاقی نیست که این جمله رو قرآن ما پونزده قرن پیشتر بهتر و کاملتر گفته اند اما جالبه از همون جمله قرآن برای حمله به اسلام استفاده میکنن! بگذریم دنیا همینه) رو به یک عدد رياضى چنددرصد تقلیل میده و من کارگزار سیاستگذاری اقتصادی که هرروز تا خرخره میخورم چطور میتونم بفهمم این عدد یعنی میلیون ها شرمساری و رنج و نکبت?! اینگونه ست که بوروکراسی ها و تکنوکرات ها به حق از انسانیت خیلی دور می افتند
حال من نسبت به وویاژ پرفیوم همینه! بگم فلان میزان ساعت ماندگاری و فلان مقدار پخش داره و فلان نمره ارزش! کسی رو میشناسم در تمام صفحات یک مرجع خارجی معروف به گونه ای باورنکردنی خودشو مرجع قرار داده و یکسری فاکتورهای عددی گذاشته و گفته هرچی من گفتم و نمره دادم براساس اون تردید نکنید که عطر مذکور می ارزه یا نه! و جالبه اولا یک خط تحلیل نداره ثانيا اذعان داره جز معدود مواردی اکثر کارهارو هرگز نخریده و فقط سمپل یا تست مغازه ایشو انجام داده(تازه با فرض خوشبینی میگم!) و فراموش کرده عطر مقوله ای ذوقی،زیبایی شناختی و فرهنگی اجتماعی ست که دهها و صدها فاکتور تعیین کننده براى سنجشش وجود داره که علاوه بر ذوق و سلیقه زیبایی شناختی فردی برخی فاکتورها کاملا کانتکسشوال هستند یعنی محیطی! یک کار در محیط مادی زیست شما گونه ای متفاوت جواب میده و روی پوست شما بیان و بروز متفاوتي داره و در محیط دیگه همینطور
بگذریم اینارو گفتم که عرض کنم هر کامنتی فقط و فقط نظر شخصی است که با توجه به عقل سلیم و دهها فاکتور دیگه صرفا میتونه یک چارچوب راهنمای صرف باشه و لاغیر(امیدوارم وقت کنم درباب این نکات و نه درباب مقوله مادی عطر که آماتور هستم ،نوشتاری تحلیلی به پرفیوم شاپینگ بدم که شاید بکار دوستانی بیاد)
وویاژ پرفیوم عطر محبوب منه و آخرين بار یه ستشو گرفتم که به استاد عزیزم که شانزده سال ازش درس آموختم یعنی شش سال بعد فارغ التحصیلی حتی،هدیه دادم و بااینکه کلکسیونی از کارهای نیش داره تاسف میخورد پیشتر سراغ این نرفته.
همون لحظه نخست شما با طبیعی ترین بوی ممکن هل مواجه میشید و اگر مثل من هرروز چای و هل دم میکنید برید سراغ بسته هل و بندازید تو قوری چای و اب جوش بریزید روش که بویی لطیف و طبیعی به مشامتون میرسه و این دقیقا بوی وویاژ پرفیوم هرمسه منوط به اینکه حداقل چهارتا هل خوب تو چایی که عطری نيست ریخته باشی حالا اگر باز مثل من عاشق حضور لیمو در کنار چای هل هستین و این لیمو ابدا مثل لیموهای تند و آبدار مرکباتی که در ابتدای تام فورد گری وتیور پرفیوم یا برخی کارهای گرلن نظير ایدل کلون میبینید نیست بلکه لیمویی تقریبا کنترل شده مانند لیموی توی چای هستش
اونوقت این چای هل و لیمو با اولویت و برتری هل بصورتی کاملا محسوس و برجسته اما نه تند و تیز و نه خفیف بلکه متعادل و بالانس دقیق میشه بوی وویاژ پرفیوم ما.تو ستش یه کرم کوچیک داره که دقیقا عصاره ادکلن هستش و اگر به بدنتون بزنید ضمن بالابردن ماندگاری و پخش کار خودش به تنهایی حاوی مقدار زیادی از بوی و ماهیت وویاژ پرفیوم هستش
نکته مهم درباب این ادکلن مانتد تمام کارهای هرمس اینه که طبیعی تر از این ممکن نیست و اگر این رو نیش ندونیم پس چی نیش هست?
یونی هست و خانم ها و آقايان به یکسان ازش مشعوف میشن.پخشش خوبه واقعا اگر نگیم عالی که اینم بدلیل ماهیت کار هستش و اصلا اگر ولوم پخش رو بالا می برد باید قطعا طبیعی بودن کار را رها می کرد،و موندگاری عالی
اما فصلش کاملا سلیقه و کانتکس شما و محل زندگیتون بستگی داره: تابستون قطعا لذتبخشه اما شخصا معتقدم تو زمستون حای بهتر خودشو نشون میده منتهی نه زمستونای یخبندان بلکه چیزی مثل اواخر اسفند و البته بهار که فصل شکوفایی ذات این کاره
حکمرانی مطلق پچولی
یک کار به تمام معنا کلاسیک که اگرچه ظاهرا کاراکتر اجتماعی که این بازنمایاندشه به تاریخ پیوسته،هنوز "مردانی که هیون را رام می کنند و بر رودخانه ها ظفر می یابند" با نوستالژي گذشته ای دود شده و به هوا رفته خواهان دیدار این اکسیر جادویی اند.
من عاشق اش ام و ممنون ناشناسی هستم که اینو بهم معرفی کرد.اگر بخوام فضا شو براتون بگم کار سختی نیست چون قطعا حداقل یه کار دهه هفتاد میلادی مثل وان من شو،تزار،اوپن و..دیدین و البته این چیزی نیست با اونا مقایسه کنی اما تم اصلی اش همون فضاي تند و شدید کلاسیک هستش بااین تفاوت که اگه کلاسیک ها پچولی عنصر مهمی براشون بود این پچولی ناب آميخته با عسل و کمی اسپایسی خاصه دارچین کل فضا شو تشکیل میده
اولین بویی که حس میکنی شیرینی عسل و صلابت پچولی هستش و اگرچه بقیه موارد یه گوشه خودشونو جر میدن که بروزی بدن اما در برابر حکمرانی پچولی هیچ کاری نمی کنند.
حالا باورکردنی نیست چه اندازه بوش طبیعی و نسبت به قیمت ارزون و قدیمی بودنش چقدر این پچولی آميخته به عسل طبیعی نماست!! اگر نیکولای پچولی اینتنس رو داشته باشی و با این مقایسه کنی متوجه اهمیت جیونچی جنتلمن میشی.البته پچولی جیونچی جنتلمن در برابر پچولی نیکولای خیلی کیفیتش فرق میکنه چون نیکولای تا تونسته والومشو پايين آورده و شما با یک بوی فوق العاده لطیف مواجهید اما جیونچی انگار یک من نعناهندی رو با عسل و دارچین قاتی کرده و اونقت بوی نعناهندیه رو با دستگاه خاصی دوسه برابر افزایش داده و کیفیت اون نعناهندی هم نسبت به پچولی نیکولای مثل کیفیت بی ام دبلیو به پژو پارس هستش
بااینحال صبر کنید یک قولی بدم! اگر فقط لطف کنید و به جیونچی جنتلمن فرصت بدید و با همون اولین بو قضاوت نکنید قول شرف میدم شما هم مثل من اولا هرشب موقع خواب به خودتون بزنید و خواب بهشت ببینید ثانيا وقتی خواستی بین جیونچی جنتلمن و یک کار نیش انتخاب کنید ناخوداگاه دستت بره سمت جنتلمن و اصلا حس نکنی کار صدوپنجاه تومنی میزنی!!
پخش و موندگاری از عالی عالی تره اما کار زمستون و پاییزه س که قطعا اوایل بهارم میشه اما تابستون بخاطر شیرینی اش قطعا نه
شک نکن اگه نداریش کلکسیونت ناقصه و اگر بگیری و ابتدا پشیمون بشی یکی دوهفته بعد در صدر مجلس میذاریش
هیچ شباهتی به جیونچی جنتلمن کلاسیک نداره هیچ!
من بهترین کار جیونچی رو که واقعا کارهای خوبی داره،جنتلمن قدیمی میدونم اما اولا قطعا بازخورد و مدرن بودن این نسبت به نه تنها جنتلمن قدیمی بلکه شاید تمام کارهای جیونچی تردیدناپذیره ثانيا به بیان امروزی اینتنس بیش از هرکاری شایسته عنوان جنتلمن هستش.نکته مهم اینه که هرگز درباره اش زود قضاوت نکنید چون اگرچه وقتی برای تست تو فروشگاه حتی سه چهار پاف هم بزنید نشانی از اینتنس که باید کارو با پخش بالا و شدت نشون بده نمیبینید خاصه اگر رفرنس شما جنتلمن کلاسیک باشه و مدلول اینتنس باتوجه به اون زمینه ارجاعی درنظرگرفته باشید! اما نگران نباشید این ماهیت دودی،کهربایی و اندکی چرم جنتلمن اینتنس هستش که دقیقا با رنگ خاکستری و سایه روشن شیشه اش کاملا منطبق هست و این رنگ بازنمایی دقیق ماهیت درونی مذکور هستش که کاری نیمه تلخ و دودی و لطیف با تاکیدی مضاعف بر وقار و بیان آرام هستش.چرا? جنتلمن دهه 1970 میلادی یک مرد کلاسیک کلاسیک پوش پرهیاهوست که شما میتونید کاراکتر اجتماعی اونو در قالب مردان انقلابی(آخرين انقلاب های کلاسیک دقیقا دهه هفتاد میلادی به پایان رسیدن) يا حتی پدرخوانده های مافیای سیاست یا مواد ببینید! باورکردنی نیست جنتلمن کلاسیک مردی ست که ميتونه گانگستر باشه و درهرحال چه گانگستر یا سیاستمدار و یا انقلابی فردی ست با ظهور خشن و هوارکش اما قرن بیست و یکم عصر جنتلمن های واقعا سوسول هستش که ظاهري آرام،متین و موقر اما باطنی بشدت متناقض و فریبکار دارند دقیقا مانند مدیران شیک پوش نئو لیبرال که حساب های بانکی شون در بهشت های مالیاتی(مکان های ناب فرار مالیاتی که از ملکه بریتانیا تا خاوری ها و کارتل های مواد و قاچاق انسان و..به یکسان مشتری اش هستن) در تناقض با دروغ های کتیف اش برای رياضت اقتصادی مردمان بینواست.خلاصه با پنبه سر بریدن کار جنتلمن امروزیه.
جیونچی انلی جنتلمن اینتنس چنین کاراکتر موقری داره که واقعا فریبنده س و کارش همین تکمیل فرایندیه که شما بابتش میرید کلاس های روانشناسی و مدیریت و بازاریابی که چطور با زبان نرم و لطیف تیغ برکشید!(فارغ از شوخی ناگزیریه) و حالا یادت باشه برخلاف اون ظاهر آرام اتفاقا نه تنها از حيث پخش و موندگاری کارشو به نحو احسنت انجام میده بلکه بیشتر از حتی جنتلمن کلاسیک پرهیاهو که امروزه خیلی رو میخواد بزنیش کارکردشو به خوبی انجام میده
خلاصه کنم به زبان امروزی بازنمایی ناب یک جنتلمن(کارتون هرچی باشه فرق نمیکنه فقط کافیه لازم باشه با ظاهر جنتلمنانه به هدف ات اعم از عشقی،مالی،شغلی و..برسی اونوقت این کارو بسپار به اینتنس ) مرموز خاکستری و ناچار چندلایه که با وقار کامل کارکرد خود اثباتی و فریبایی رو انجام میده.موندگاری خیلی خوب و پخش در حدی که شما لازم دارید یعنی شک نکن سوژه شما فوری به بوش فکر میکنه حتی اگر نپرسه ازت که بعیده خانما نپرسن
یکی از شاهکارهای گرلن و براى من دوست داشتنی ترین کار گرلن بعد وتیور که قطعا از حيث کلاس رسمی میتونه از وتیور خیلی بالاتر باشه مشروط به اینکه مثل من استفاده نکنید و حداقل یکساعت قبل از ورود به محل کار یا دانشگاه نهایتا پنج پاف بیشتر نزنید وگرنه تندی اش ممکنه کاری کنه که با من کردن!(منشی فلان گروه ورداره بگه آقاى..خیلی ادکلنتون تنده دوست داری بویسه رو تو سر خودت بکوبی چون واقعا بویسه به حدی لطیف و جنتلمنانه است که آزار دیگران دور از شان ایشونه)
من بارها اینو با گرلن لهوم مقایسه کردم که از یه کالکشنن و در ابتدای دو بوی کاملا متفاوت دارن که اون البالویی و تند و خنکه اما بویسه دودی و ترش و خنک هستش.بااینحال شما هم مقایسه کنید زود متوجه اشتراکات بسیارشون در مسیر پحش میشید که بیشتر ناشی از عرق نیشکر و روایح مرکباتی هستش
بویسه اولش کاملا بوی ترش و تندنعنایی داره که کمی دود و خس خس همون اول کنارشه و یه تندی خاصی و مفرحی داره که با تمام وجود شمارو شاداب میکنه.اما کمی بعد این فضا بسمت دودی شدن میره و اگرچه هیچ توتونی توش نزده اما بوی وتیور خاکی و چوب و کمی توتون یا درواقع دود سیگار(من سیگاری ممکنه اشتباه کنم اما همیشه بوی دود چوب و وتیورشو بیشتر حس میکنم) فضاي عطرو کاملا در اختیار می گیره که این بو رو وقتی همون ابتدا درب عطرو باز کنید درصورتی که قبلا استفاده شده باشه،بیشتر از همه حس میکنید و این کاراکتر واقعی گرلن بویسه است.
بویسه به باور من ادکلن یک استاد دانشگاه،نویسنده یا فردی با میزان متنابع سرمایه فرهنگی هستش که سرمایه فرهنگی این فرد بیش از سرمایه اقتصادیشه
من که خودم دانشگاهی ام همواره در دانشگاه بیش از هرکاری در تابستون از این استفاده میکنم که چون تابستون کمتر میرم دانشگاه خوشبختانه طرح درب چوبی اش هنوز نصفه بیشتر مونده و البته بگم که هیچ فرقی با طرح درب شیشه ای که اونم دارم نداره.
خوب من عاشق کارای گرلن ام و معتقدم با یکسوم تا یک پنج ام برندهای میلیونی نیش شما اگر کارتون فرهنگی و فضا تون فرهنگیه و سنتون هم حداقل سی و سی به بالاست یا اینگونه می نمایید در خرید و اولویت و ارجحیتش به هرکاری تردید نکنید.من حاضرم درصورت پشیمانی ازتون بخرمش
اولین عطری که از پرفیوم شاپینگ گرفتم و شروع دهها خرید بعدی ام شد.عطری که وجودش تو این زمانه بی روح روح زندگیه و چقدر من ممنون گرلن ام! همچنین پرفیوم شاپینگ
اولین اسپری عطری دنیایی از مرکبات رو با خنکی که حتی تو کارهای گرلن هم منحصربفرده تو روح ت میپاشه و تو اوج گرمای تابستون حس خوردن یه گریپ فروت یا لیموناد خنک تو استخرو داری
اما همون لحظه اول هم ته بوی تلخی حس میکنی که غیر گریپ فروت ماله آلموند یا بادام جان خودمونه و این بادام کم کم بعد یکربع نیمساعت کامل بالا میاد که در کنارش حسی از رطوبت و تاریکی خاکی خس خسی که ظاهرا گرلن خودش پرورش میده رو به جان و دل پذیرا میشی و این بوی تلخ بادام که کمی ترشی همواره پابه پاش قدم میزنه تا آخر همراشه
من همین تابستان امسال که اینو گرفتم تو پرفیوم شاپینگ نوشتم و به بچه هاشون گفتم به عنوان کسی که بویایی ضعيفي دارم این ادکلن ابدا پخش و موندگاریش متوسط نیست بلکه واقعا عالیه و من تا ده ساعت تو اوج گرمای خفه و خسته کننده همرام داشتم و اگرچه بی تعارف اصلا کاری با بازخورد مثبت دیگران ندارم جز اینکه خداروشکر شاکی نشدن،این برام پربازخوردنرین بوده تو حوزه عمومی.نیاز به گفتن نیست مطلقا تابستونه ست و اینکه تو گرما بروز میده خودشه
مثل سه تای دیگه این لاین بادام محور بنیادی کاره که بادام ایدل کولون عالی بالانس شده با بهار نارنج و مشک و خس خس
درضمن دیدم دوستانی گمان کردن این ادوکولون هستش چون روش کولون خوندن اما خیر رفقا این ادو تویلت هست و جعبه و شیشه رو ببینید متوجه میشید که پخش و موندگاریش هم بیشتر از هر حد انتظاریه
اولین بار برادرم هشت سال پیش بهم هدیه داد و دوبار دیگه باز خریدم که الان مورد پارسالو دارم هنوز.راستش لار اول دیوانه اش بودم اما هنوزم خیلی این کارو دوست دارم اگرچه با ديدن لئو بویسه و گرفتن بویسه این کمی کنار رفت برام .
بوش برای من کاملا آلبالویی نابه اگرچه توش آلبالو نزدن اما دقیقا آلبالو با طعم و بوش رو کامل حس میکنم که بدلیل وجود ریواس و عرق نیشکره احتمالا.خنک و تند و فرحبخش.باورش سخته تو کارهای نیش میلیونی هم چیزی به این مفرحی ندیدم.
پخش و موندگاری هردو عالی عالی فوق العاده
یه شباهتی بین این و لئو بویسه هم هست تو ترشی و البته خنکی و تندوتیزی فرحبخششون که البته بویسه دودی تر و جدی تر و رسمی تره
اصلا نمیشه تصورشو کرد دنیای بدون گرلن را
من گران وتیور اکستریم رو بیشتر دوست دارم اما این هم که مادر اونه واقعا چیز فوق العده ایه.البته من این جدیدترینش رو ندیدم و فکر نمیکنم هیچ فرقی کرده باشه با قبلی ها چون گرلن قصد داره تمام شیشه هاشو یکسان کنه ظاهرا و اینم احتمالا در اون راستاس و نه تغییر ماهیت.
وتیور همانند وتیور اکستریم کاملا خنک و تابستون و بهاره س منتهی یه روند تقریبا معکوس دارن که گرلن وتیور رو وقتی میزنی اولش خیلی سبز و آبدار نيست اونطور که گرلن وتیور اکستریم هست،و بعد یکی دو ساعت فضا ش تغییر میکنه و از وتیور مرطوب و تاریک خشک میره سمت وتیور خیس و سبز و روشن اما اکستریم از اولش مثل آخرای گرلن وتیوره و بعد کم میشه از اون فضا
پخش و موندگاریش خیلی خوبه خصوصا موندگاری عالی و پخشش هم خوب.کلا بقول دوستی کاریه رسمی و مهربان که هرچی ازش میگذره بهتر میشه
من واقعا زبانم قاصره از گفتن و ناتوانم از نوشتن درباب این معجزه انسانی طبیعت!
فقط چند نکته ميگم شاید بدرد خورد.موردی که من دارم تولید 2011هستش و بوش چنان مست و مجنونم میکنه که در کنار کویرکوبا اینتنس جایگاه برتر رو در بین عطرام داره.گرلن وتیورو داشتم و بعد به عشق اون اینو گرفتم چون عاشق بوی وتیورم اما متنفرم از اینکه هر بچه ای عطرشو وتیور میخونه و صراحتا میگم نوبل سدار چوپارد وتیور درجه دو اما خالص تری نسبت به نوبل وتیور چوپارد داره!
وتیور اکستریم از خود گرلن وتیور خیلی سرتره چون هم کیفیت رایحه عالی تره هم اون بوی خاک و رطوبت بیشتره
اولین اسپری و اولین بویی که میزنی دنیایی از بوی خوش خاک،رطوبت و تلخی ملیح وتیور وجودتو میگیره و این دقیقا تو گرمای تابستون حالت یک دوش خنک یا یک لیوان نوشیدنی تگری داره
دوستان نوشتن این او تابستان قابل استفاده نیست! صراحتا میگم صددرصد اشتباه میکنن و صددرصد تابستانه س! البته تو هر فصلی قابل پوشیدنه الا سرمای جدی زمستان!
بوی وتیورو تو آرمانی کد حاطرتونه چقدر طبیعی و تلخ و خنکه که دقیقا تصویری مشابه رنگ شیشه ادکلن یعنی تاروتیره رو ایماژینه میکنه? اون بو در برابر این گرلن وتیور اکستریم گم و گور میشه از بس بوی تلخ وتیور اکستریم با خنکی لذتبخشش شفافه! والله باید برای رنگ سبز گرلن و رنگ تیره و مشکی آرمانی کد به طراحشون نمره بیست داد! گرلن کاملا تابستونه است و آرمانی کد اگرچه تو غروب و شبای تابستون هم بزنی اذیت نمیکنه اما به باور من که تابستون هم پوشیدمش،بیشتر بهاره و پاییزه و حتی زمستونه س اما گرلن کاملا تابستونه س اگرچه بدلیل ماهیت وتیوریش جز در اوج سرما،باقی فصل ها هم میشه استفاده کرد!(اما یادت باشه جز در تابستان خودشو نشون نمیده و شما در فصل خنک پاییز و زمستون درواقع ادکلنتو هدر میدی و فرصت اثبات و ظهور و بروز قابلیت های درونی اش رو ازش میگیری!)
پس پرفیوم شاپینگ لطفا آون به استثنا تابستون رو خواهشا پاک کن که گرلن کاملا تابستونه س
پخشش عالیه و موندگاریش نیز
اما اگر پخش و موندگاری اش صفر بود باز این محبوب ابدی من بود چه اینکه محاله کاری پیدا کنی با این حد از وضوح شفافیت و کیفیت وتیور ناب خاکی و مرطوب رو بهت نشون بده
کار رسمی دانشگاهیه اما به نظرم هرکسی که دوست داره اعتماد دیگرانو جلب کنه و مهرشو به کوچه و بازار عرضه کنه میتونه اینو بپوشه منتهی ساده و ساده لباس بپوشه اگرچه رسمی بهتر
من تام فورد وتیور پرفیوم رو دارم اونم آمريكايي تولید اولشو.یکربع آغاز کار با بوی ترش و تلخ لیمو و گریپ فروت از حيث مرکبات کاملا متمایز و برتر از گرلن وتیور وتیور اکستریمه اما بعد که وتیورش شروع میشه علیرغم شباهت بسیار تام فورد به وتیور اکستریم شک نکن هرگز کیفیت واضح و روشن سبز گرلن رو پیدا نمیکنه و بیشتر تلخ و سیاه میشه اونم سباهی فرورونده که خاکستریه.تازه پخش گرلن خیلی بهتره اگرچه موندگاری تام فورد اصلا ابدیه
درود خدا بر گرلن و خاندان و نوادگان معطر عطربازش از جمله خانم نیکولای
من کشته مرده کارهای وتیوری هستم اما بقول مولانا
آن یکی شیر است اندر بیشه وین یکی شیر است اندر بیشه
آن یکی شیر است اندر بادیه وین یکی شیر است اندر بادیه
آن یکی شیر است که آدم میخورد وین یکی شیر است که آدم میخورد...
وتیور داریم تا وتیور! گرلن خداوندگاره و بقیه بچه ان حتی وتیوره تیمبکتو وقتی با گرلن مقایسه بشن
مونتال رد وتیور برای من مشابه تیمبکتو و تق هرمس هستش اگرچه به تق هرمس خیلی شبیه تره! بااینحال باید کمی ناامیدانه بگم راستش اگرچه در نوع خودش کار جالبیه مونتال ردوتیور و پخش و موندگاریش بهتر از تق های امروزیه اما من تق رو خیلی بیشتر ترجیح میدم چون مرکبات و خاک و سنگ خوب تو تق ترکیب و جاگذاری شدن.
ردوتیور با همه این احوالات برای کسی که تق هرمس یا تیمبکتو رو داشته و دوست داره میتونه گزینه عالی باشه چون شخصا ترجیح میدم جای تکرار دست به تجربه جدید بزنم حالا گیرم تجربه جدید رو بر مبنای تجربه قبلی انتخاب کنم یعنی مشابه چیزی که دوست دارم!
پخش و موندگاری خوب
ظاهرا مونتال علاقه خاصی به کاپی زدن داره بقول علما! اما خوب اینم هنر میخواد و واقعا هنرشو داره انصافا
احتمالا بهترین کار مونتال این باشه.من پارما لدر و توسکان لدرو استفاده کردم و این جناب مونتال با قیمت نصف اولی و یکسوم دومی انصافا عالی کار کرده چون نباید فراموش کنیم در دنیای عطر مثل تمام جهان مدرن قیمت یک فاکتور تعیین کننده مهم هستش
بوی عودلدر همونطور که از اسمش میاد چرم و عودیه اما واقع مطلب بیشتر چرم هستش در کنار عود تا برعکس و چه بهتر! اما چرم مونتال نسبت به پارما لدر و توسکان لدر مثل کاپشن چرم ایتالیایی اصل توسکانی در برابر کاپشن چرم اگه نگم چینی که خوب چرم نیستن چینی ها میتونم بگم چرم فلان مغازه دهه شصتی خیابان فردوسی که هنوز یاد نگرفته اهمیت چرم نه فقط به پوست چرم حیوونش بلکه کاریه که چرمساز روش میکنه! تو کار مونتال حس میکنی بوی چرم فاقد اون کیفیت فاخر و متمایز پارمالدر و توسکان لدره که وقتی بوشون میکنی در کنار بوی کثیف و زمخت چرم تصویر ثروت و قدرت پوشنده اش به ذهن متبادر میشه! لب کلام کمی این چرم بی کیفیت و چینی ماب هستش
اما خبر خوش اینکه قول میدم از صدهزار نفر تو خیابون حتی صدنفر هم متوجه چنین تفاوتی نشن (برعکس پوشیدن کاپشن چرم های کذایی مثال فوق الذکر که حداقل الان خیلی ها متوجه اصل و قلابی اش میشن!) و شاید این به اون دلیله که چرم تنها اکوردی هستش که مطلقا در عطرسازی عصاره طبیعیشو نداریم! و صددرصد سنتتیکه! فکرشو بکن چرمو جر بدن تا عطرشو بگیرن!(هههه) بااینحال سنتتیک چرم خودش هنریه سخت حساس و جدی که کمتر کسی میتونه مشابهشو بزنه!
پخش و موندگاری مونتال عودلدر به باور من که هرسه مورد رو داشتم کمتر از هیچکدوم اون دوتا نیست و حتی تو پخش احتمالا بیشتر از پارماست!
بازم میگم اگر فردی هستید که هنوز به فیدبک و البته نظر دیگران توجه دارید در اولویت مونتال بر رقبای میلیونی اش ذره ای تردید نکن و با بقیه پولش هم حالی به خودت بده و هم دعایی برای ما کن!
این کار بین کارهای بنز در کنار اینتنس اش که مشابه دقیق دیور فارنهایت تویلت هستش،کار خوبیه.پخش و موندگاری از مهمترین فاکتورهای خرید کارهای دیزاینری محسوب میشه و له پرفیوم بنز در این زمینه شایسته یدک کشیدن نام بنز هستش! عالی عالی
اما رایحه اش بنظرم بیشتر خطیه و ترکیبی از عود و زعفران که زعفران سبب لطافت عود شده طوریکه بتونی راحت تو فصلای معتدل بپوشیش .بوی عودش تو دیزاینری خوبه اما خوب چیز شگرفی نیست
من راستش هرگز حاضر نیستم بنز بخرم دیگه اما اینو داشتم که دادم برادرم و نکاتی برام داشت که وادارم میکنه توصيه کنم کسی خواست حتما حتما بگیره.
من عاشق دیور فارنهایت قدیمی هستم و همیشه دویست میلشو میگیرم اما این بنز هیچ تفاوتی با اون دیور فارنهایت نداره و اگر بخوام فارنهایت بگیرم باز که بعیده،ترجیح میدم اینو دوباره بگیرم با نصف قیمت و چندبرابر پخش و موندگاری دیور
اولین بار تو اوج برف و یخبندان پارسال پوشیدم و اومدم سر میدون کاج سوار ماشینای انقلاب بشم که بااینکه یکی دوپاف بیشتر نزده بودم خواستم برگردم خونه لباسامو عوض کنم و ادکلن دیگه ای بزنم اینقدر بوش وحشتناک زیاد و تند بود!! اما چون دانشگاه درس داشتم نمیشد برگردم و اجبارا سوار شدم و وقتی خانم پشت سرم مدام سرفه می کرد خجالت میکشیدم که نکنه بخاطر تندی بوی عطر من باشه?!! که هیچ بعید نبود چون خودمم داشتم خفه میشدم
حالا جالبه بعضي ها میگن این خنکه و من تابستون هرکاری کردم نتونستم ذره ای استفاده کنم از بس زمستونه است برام.
بوش همونطور که گفتم کپی دیور فارنهایته و من کوچکترین تفاوتی ندیدم اگرچه دبور فارنهایت عنصر بویایی خاصى داره که فقط معدود افرادی متوجه اش میشن که اونو مرطوب و خیاری میکنه و من متوجه اش نشدم
پخش و موندگاری این بنز در حد بنز اس هفتصده و بوش کپی دیور فارنهايت
من همیشه وانیل برام خط قرمز بوده اما وقتی پرفیوم شاپینگ این کار رو موجود کرد فی الفور اومدم و ازشون خریدم و جالبه یک ثانیه تردید و شک نداشتم در خریدم.بعدش همون روز و لحظه استفاده کردم و با خوشحالی تموم میگم عالیه و خوشحالم خریدمش.
تمام تصورتون رو از وانیل بریزید دور و اگرچه تو ریویوی فرانک بوکلت وانیل اینارو یه جوری باهم مقایسه کردم اما ابدا چنین جسارتی نمیکنم هیچ کار وانیلی در دنیارو با این مقایسه کنم.
پیچیده ترین عطر دنیا نباشه یکی از پیچیده ترین هاست که با هربار استفاده و بررسی لايه ای از هنرشو کشف خواهید کرد.همون اول که دربشو باز کنی اولین بویی که به مشامت میاد وانیله اما همین بوی اولیه هم کاملا متمايز از بوی مرسوم وانیل هستش،و مهمتر اینکه بعد این بوی ابتدایی وانیل تغییرات در سه سطح تاپ نت،میدل نت و بیس با وضوح اما پیچیده و هنرمندانه رخ میده.اولش وانیل و میخک و مرکبات و چیزای دیگه ای تورو مفتون میکنه اما بوی وانیل بیشتر میگیردت و چه در این نت اول و چه در لایه نهایی بوی وانیل همونطور که گفتم ابدا وانیل مرسوم و همیشگی که شیرین و زنانه ست نیست بلکه وانیلی عجیب دلنشین با شیرینی ضعيف آميخته با میخک و تلخی اندک که من شخصا همش یاد عنبر توی پانوژ سنداستور میفتم که یه بوی همزمان تلخ خاکی شیرین و حتی اگه نخندین گویی چرم مانند هستش اگرچه چرمی درکار نیست و این احتمالا ناشی از تصویرسازی کاره. در مسیر تغییرات عطر وانیل بیشتر بالا میاد و همواره حضورش رو بیشتر به رخ میکشه اما هرگز برای یک لحظه وانیل کاملا شیرینی که تو کارای دیگه میبینیم نمیشه بلکه همواره در فضايي مبهم و غبارآلود سیر میکنه که تصویری شبیه رنگ شیشه عطر و دقیقا غروب های ساعت هشت تابستون بیابون رو جلو چشت میاره که خورشید زرد شبیه عنبر میشه و تازه بوی تلخ وتیور و چیزای دیگه اون یه ذره شیرینی که ممکنه وجود وانیل تصورشو برامون بیاره کنار میزنه.الان که تو دستم نگاش میکنم و شیشه سنگینشو بالا پایبن میکنم میفهمم چرا بعد اون دو روز اول دیگه هربار رفتم سراغش دلم نیومد بزنم!? واقعا کاریه که منو غمگین میکنه و نوعی حالت آخرالزمانى رو تو نت پایانی اش حس میکنم که اگر مسخره نشم میگم از پس طلوع شیرین غروب غمگین رو برام یادآور میشه.من تقریبا دوماه پیش از پرفیوم شاپینگ گرفتم و بااینکه بارها بوش کردم جز دو روز اول که چند میل استفاده کردم ديگه دلم نیومد بزنم و حالا میفهمم چرا!
انصافا یک اثر هنری ناب و ارزشمنده.برعکس تصور که وانیلیه و باید بگیم کفه زنانه اش سنگینتر باشه اما اینطور نیست خصوصا وقتی وتیور وارد عرصه میشه و البته یونی بودنش احتمالا متعادلترین حالت ممکنه.خانم ها و آقايان جدی و موقر و رسمی که در عین جدیت ظاهری دلتنگی و اضطراب هستی شناختی دارن احتمالا با این بیش از هرکاری ارتباط برقرار کنن اگرچه آدم حیفش میاد هرجایی بزنه اینو! شاید بهترین جا و زمان همون غروب محیط طبیعت هستش(البته که تو مهمونی با اون پخش و موندگاری واقعا عالی اش گزینه ی فوق العاده ایه خاصه که کارکرد چندگانه ای داره!)
پخشش عالیه و مثل پانوژسنداستورم و کارهای برند نیکولایی علیرغم پخش عالی فاقد اون ويژگي متعدی هستش که فی المثل کاری مانند هرود مارلی یا جیونچی زریوس و هرکار تندی تو پخششون دارن که با تندوتیزی ناخوشایند به همه اطراف تعدی می کنن و ممکنه اطرافیان و حتی خودمونو به دردسر بندازه که اه چقدر تنده!! بلکه اینجا مونادی اوریو وانیل با صلابت و احترام نرم نرمک مثل زردی غروب خودشو گسترش میده و دیگرانو مستفيض می کنه
موندگاریش هم عالیه و جالبه موندگاری اش همراه با پخش خوبشه.
نمره اش از نظر من ده از ده
رایحه ی نسبتاً خطی و ساده ای از بهارنارنج شکری و شیرین داره .. (ترکیب بهارنارنج + مارشمالو )
برای کسانی که عطرهای شیرین میپسندن خیلی مناسبه
یه کار نیمه رسمی که هم برای استفاده روزانه مناسبه و هم برای مهمانی و مجالس دوستانه
برای روزهای سرد سال بهتره استفاده بشه
پخش و ماندگاری هم متوسط ـه
ترکیب تلخ-شیرین ـی از چرم و رز .. که فرمول نسبتاً تکراری ای داره .. و شبیه ـش زیاد هست
از نت میانی به بعد، رایحه ی اسموکی خفیف اما تأثیرگذاری به مشام میاد که شیرینی رز رو تاحدی خنثی میکنه
برای کسایی که عطرهای شیرین می پسندن مناسبه
اون توقعی که از عطرهای چرمی تلخ و خشن دارین، با این کار برآورده نمیشه .. رز به وضوح در عطر مشخصه
پخش و ماندگاری خوبی داره و یه کار رسمی و مجلسی به حساب میاد
بنظرم برای روزهای سرد سال مناسبه
با اینکه اسمش شی وود ـه اما رایحه ی آنچنان چوبی و خشنی نداره .. در اصل اصلا خشن و چوبی نیست
بنفشه نقش خیلی پررنگی در عطر داره؛ و بعد از اون، مرکبات .. و کمی روایح گلی مبهم
با اینکه خیلی عجیب به نظر میرسه اما به مشام من کمی بوی "ماست و خیار" داشت!!!!!
با این حال من خیلی ازش خوشم اومد .. و در لیست خریدم هست
بهترین کار فرانک بوکلت از نظر من.یه شاهکاره تو کارهای فرانک بوکلت.پخش و موندگاری وحشتناک عالی و باورنکردنیه
اما فضاي کار! شما اگر هرودمارلی رو زده باشین میتونم با قطعیت بگم همینه تنها با این تفاوت کوچیک که اولا هرود کمی تنده و بوش کمتر شیرینه نسبت به فرانک بوکلت توباکو و درضمن اینکه علاوه بر شیرینی بیشتر بوکلت توباکو،بوکلت پخش مساوی با هرود و موندگاری بیشتری از هرود داره
از عسل هیییییییچ نشونه ای نیست
اینیشیال یه کار خیلی تلخ گیاهی با مقدار زیادی ادویه ـست که مقدار شیرینی در اون بسیار اندکه
بارزترین مشخصه ی این عطر، گیاهی بودنشه .. چیزی شبیه به بوی مقدار زیادی گیاه دارویی در عطاری با دُز بالای ادویه های تند و نسبتاً خشن
کار همه پسندی نیست اصلا ..
البته الان خیلی کمیاب شده
روی هم رفته سلیقه ی خیلی خاص می طلبه . اما بسیار پرقدرت ـه و رایحه پیچیده ای هم داره
پخش و ماندگاری خییییلی بالاست و برای فصل های سرد سال مناسبه
یه کار میوه ای با رایحه ی نه چندان طبیعی، اما دوست داشتنی ..
شیرین و کمی فانتزی ..
رایحه ی رز اصلا عطرو شبیه گلاب نکرده .. به نظرم صرفا نقش شیرین کننده داشته
فضایی تازه و ملایم داره و برای چهار فصل سال مناسبه .. شاید به غیر از زمستان
پخش و ماندگاری ـش اما متوسطه .. نسبت به میدنایت رز کمی ضعیف تره از این نظر
من نت های دودی (اسموکی) رو به وضوح توی این عطر حس میکنم.. ولی در هرم بویایی عطر ذکر نشده
به نظر من این عطر، یه کار وانیلی-کاراملی ِ نسبتاً دودی و تلخه .. یه جور رایحه ی شیرین کثیف و غبارآلود که خیلی خیلی جذابه
اصلا شبیه وانیلی- کاراملی های فانتزی رایج بین دیزاینرها نیست .. کاملا حرفه ای و پیچیده طراحی شده و به وضوح رایحه ی اسموکی در عطر مشخصه
پخش و ماندگاری ـش هم بالاست و به واسطه ی طبع گرم و طعم شیرین ـش برای روزهای سرد سال مناسبه
یه کار تر و تمیز و شسته رُفته .. گُل محور روی بستری از مرکبات تازه و خنک .. با کمی حال و هوای گیاهی
بسیار همه پسند و دوست داشتنی.. ملیح و لطیف و ساده
یه انتخاب ایمن برای استفاده ی روزانه در محیط کار و دانشگاه و حتی مهمانی های کوچک عصرانه
برای روزهای گرم سال مناسبه .. و پخش و ماندگاری متوسط داره
از نظر رایحه فرق چندانی با نسخه قبل خودش نداره .. فقط مقدار شیرینی عطر کمی بیشتر شده و ماندگاری عطر بالاتر رفته
به نظرم نقش میوه ها در این نسخه کمی پررنگ تر از نسخه قبله و عطر فضایی قوی تر به خودش گرفته
باب سلیقه ی من نیست؛ اما عطر همه پسند و خیلی خیلی دوست داشتنی ای ـه ..
از بین کارهای این برند، اومبره ایندیگو رو بیش از باقی می پسندم. و بین ده عطر برتر زندگیم ـه
یه کار تلخ چرمی-میوه ای .. با ترکیبی هوشمندانه و عجیب از چرم، آلو، زعفران، روایح چوبی و نوعی شیرینی بازیگوش و خاص که بدون خدشه دار کردن فاز تلخ عطر، گاهی هست و گاهی نیست
پخش و ماندگاری بالایی داره .. و کاملاً رسمی ـه
برای روزهای سرد سال انتخاب واقعاً شایسته ای ـه
خیلی ها اسمش رو خواهند پرسید.
نت ابتدایی ـش چرم و روایح دودی هستن .. بسیار قوی و تلخ ..
من متوجه میوه ی آلو نمیشم متاسفانه .. (ولی در اومبره ایندیگو به خوبی تشخیص میدم آلو رو)
از نت میانی به بعد رایحه ی بنفشه به وضوح مشخصه و فضایی به وجود میاره که تاحدی شبیه به دیور فارنهایت ـه
اگر بنفشه رو نداشت، خیلی بیشتر میپسندیدم ـش ..
پخش و ماندگاریش خیلی خیلی بالاست و یه کار مجلسی و کاملاً رسمی به حساب میاد
نت ابتدایی ـش ترکیب ترش و کمی گَس ریواس و گریپ فروت ـه .. به تدریج چوبی و چوبی تر میشه و وتیور به وضوح مشخص میشه. جنس وتیور در فلش بک شبیه وتیور تِغ هرمس ـه .. بخاطر همین شاید کمی تا قسمتی یادآور تغ هم باشه
رایحه ی نشاط آور و تازه و سردی داره و برای روزهای گرم سال عالیه
چندان رسمی و مجلسی نیست.. اما یه عطر همه کاره به حساب میاد که جز در فضاهای بزرگ و باز، در باقی مواقع و مکان ها میتونه جوابگو باشه .. خیلی ها اسمش رو از من پرسیدن و این یعنی بازخورد خوبی از بقیه میگیره
از بین کارهای این برند، فلش بک هم جزو موارد منتخب و برتر من ـه .
پخش و ماندگاری چندان بالایی نداره .. اما اگر دُز بالا استفاده کنید، توجه خیلی ها رو به خودش جلب میکنه ..
به نظرم حتی برای فصل بهار هم سرده .. فقط روزهای تابستان !
سبز .. گیاهی .. تازه .. طبیعی ..
ترکیبی از تندی گیاهی و کمی ترشی طبیعی به همراه حال و هوایی خاکی داره و بسیاااااار خنکه .. بسیاااااار تازه ـست و بسیااااااار طبیعی ـه ..
از شیرینی چندان خبری نیست و دانه تونکا تقریباً زیر باقی روایح دفن شده
سلیقه ی خیلی خاص میطلبه .. ولی اگه باهاش کنار بیاید، میتونه یه کار عاااالی روزانه برای فصل های گرم سال باشه .. حال آدم رو واقعاً جا میاره
رسمی و مجلسی نیست .. اما میتونه هرجایی غیر از مهمونی های بزرگ استفاده بشه
پخش و ماندگاریش متوسطه ..
روایت است که این عطر بوی باران و خاک خیس رو تداعی میکنه ..
نت ابتدایی عطر که بسیار سرد و ادویه ای بود .. و بعد از اون مقدار زیادی رایحه ی چوبی روی کار می اومد.. البته این رایحه ی چوبی با مقداری فضای گیاهی و سبز هم ترکیب بود و انگار حال و هوایی مرطوب و سرد هم داشت. طوری که حس میکردیم وسط یه جنگل باران خورده هستیم.. خاک خیس و چوب و برگ های تازه ی نمناک در ذهن تداعی میشن. اما من تصورم از بوی بارون، بوی بارون شهری بود که روی موزاییک و دیوارهای گچی می بارید.. اینجوری نبود. بیشتر یادآور باران خنک جنگلی بود
عطر خنک و نسبتاً سبک ـی هست و طبعاً پخش و ماندگاری بمب آسا نداره .. اما راضی کننده ـست
روزهای گرم سال بهترین زمان استفاده ازین عطر هستن
لومیر بلانش به معنای نور سفید ه ..واقعا رایحه ی سفید و تمیزی داره
نت ابتدایی ـش به مشام من طبیعی ترین رایحه از برگ گل شمعدانی رو داره .. سبز و گیاهی و تلخ ..
به تدریج خاکی و گرم و شیرین تر میشه ... و میوه ی کاکائو چهره ی خودش رو نشون میده
کار نیمه رسمی جالبی ـه .. بسته بندی خیلی خیلی تأثیرگذاری هم داره .. به عنوان هدیه عالیه .. البته شاید رایحه ـش چندان همه پسند نباشه .. و سلیقه ی خاص بخواد
پخش و ماندگاریش رو تست نداشتم. ولی روی بلاتِر مدت نسبتاً زیادی باقی موند
فرانک بوکلت برند نیش فرانسوی تازه ای است که به باور من باید بهش فرصت بروز داد و باتوجه به قیمت های عالی پرفیوم شاپینگ که تمام کالکشن هاى فرانک بوکلت رو داره میتوان با قیمت مناسب از کار نیش با کیفیت منطبق با هر سلیقه ای ازش بهره مند شد.برخی مواردش مثل توباکوش که واقعا در قدوقواره نیش هایی با قیمت میلیونی برخاسته
فرانک بوکلت وانیل از کارهای چهارفصل این برند هستش و اگر از شروع شاد مرکباتی اولیه بگذریم کار وانیلی جذابیه که خانم ها و آقايان به یکسان ازش میتونن لذت ببرند و مثل مونادی اوریو وانیل که وانیلش متفاوت از وانیل های مرسوم با تم زنانه است و باید بدون ذهنیت مرسوم وانیلی سراغش رفت،بوکلت وانیل هم کار وانیلی متفاوتی هستش که شیرینی متعادل و ملایمی داره.البته من شخصا وانیل دوست ندارم و مونادی اوریو رو بر هرکار وانیلی ترجيح میدم و تنها کار نیش وانیلی ام مونادی اوریو هست اما فرانک بوکلت وانیل حسنی که داره کاملا چهارفصله و بوش خیلی بالانس عالی از وانیل و کارامل رو حفظ میکنه و ادامه میده.پخش و موندگاریش مثل اغلب کارهای فرانک بوکلت خوب و درحد عالی هستش
با تمام احترامی که برای جناب فرزاد عزیز قائل هستم، این عطر بوی حشره کش میده!! با استشمام اون ناخودآگاه یاد یه عطر ارزون قیمتی به نام جفری بینه grey flannel افتادم.یه بوی کاملا سنتتیک.تند.سردرد آور. البته این ها برداشت شخصی من از این ادکلن هست.فکر کنم آقای فرزاد ارادت زیادی به این برند دارن و جانب گرایانه قضاوت کردن.البته ;cuir cuba از این برند، عطر خوبیه. به شدت اعتقاد دارم کار های این برند هیچ کدوم جهت safe blind buy مناسب نیستند و حتما حتما باید ابتدا تست بشن علی الخصوص اینکه قیمت بالایی هم دارن. کارهای این برند هر کدوم بوی خاصی داره که ابتدا باید تست بشه.البته این ضعف نیست،خصوصیت کارهای نیش هم همینه.اگه صحبت از پچولی باشه masterpiece هایی از جمله nobile 1942 patchoulii، zegna javanese patcholi، moulinard patchouli و parfum de roma patchouli ,و همین طور فرانک بوکلت پچولی بسیار بهتر از این کار هستند.با تشکر
ما تمام نظرات رو تایید میکنیم ولی نسبت دادن حشره کش به این عطر هم جفا به حس هنرشناسی خودتون هست هم بی احترامی به سلیقه مخاطبانی که این عطر رو دوست دارن و همینطور عطر گری فلانل که امضای افراد زیادی هست و یه نکته برای کسانی که تازه عطربازی رو شروع کردن و یا افرادی که بیشتر به نظرات دیگران توجه میکنن تا بینی خودشون ، این نکته رو همیشه در نظر داشته باشند، عطری رو که تست کردید و ازش لذت بردید ، حتما تهیه کنید. بی تفاوت به نظرات مثبت و منفی، عطر رو بدون هیچ پیش داوری بررسی دقیق کنید . یکی از دوستانی که عاشق رایحه پچولی هست و تقریبا تو مجموعشون بیش از ۵۰ عطر با رایحه غالب پچولی دارن از این عطر نیکولای به عنوان یکی از بهترین عطرهای پچولی یاد میکردن و دو شیشه ازش تهیه کردن . این رو نه برای دفاع از این عطر گفتم فقط برای اینکه دوستان بدونن فقط به بینی خودشون احترام بگذارند
متاسفانه خاطره خیلی بدی از این دارم که یه موردش این بود چون انتظار داشتم شبیه ورساچه من باشه و کاملا برعکس بود خورد تو ذوقم(ده سال پیش گرفتمش وقتی تازه بازار اومده بود و بدون تست گرفتم! جوان و خام بودیم) بعدش یه بوی خاصی که به نظرم ترکیب اولیه کار یعنی هل و مرکبات و چوب چیز عجیبی خلق کرده بود که بدتر اون بوی مشک و عنبرش همراه اون خنکی و ترشی اش برام سرجمع اضداد میشد.راستش زدم شکوندمش و نمیدونم آيا اتفاق بود یا ناخودآگاه فرویدی کار خودشو کرد.اصلا از شکستنش پشیمون نشدم تا اینکه پارسال مجددا بوش کردم جایی و دیدم چقدر به این ظلم کردم چون شباهتهایی به ازارو کروم محبوبم داشت و واقعا همراه ازارو کروم و دی اند جی د وان جنتلمن اسپورت سه گزینه دیزاینری صدوپنجاه تومنی عالی هستن
پخش و موندگاریش متوسط بود و کافیه دلتون دریایی باشه و مدام دست به ادکلن شین.خریدش ارزش داره واسه سنین زیر بیست و پنج و حتی زیر سی