فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
Please login or create account
باورکردنی نیست که فراری سه تا کار تو کالکش یونی داره که یکیش اینه و هر سه قیمت های ارزون اما واقعا هرسه در حد نیش و نیش واقعی! یادمون باشه تمام برندهای دیزاینری چه قدیمی های پرابهت معتبر مثل گرلن که کارش فقط عطره و اعتبار دنیای ادکلنه با سابقه دو قرنه اش و چه موارد دیگه همگی لاین یونیسکس و بلند و پرایوت دارن که معمولا عنوانی خاص رو کالکششون میذارن که قیمت های بسیار بالاتری نسبت به برندهای نیش داره و اینها اصطلاحا میشه کالکش نیش اون برندهای دیزاینری که ما تو جورجیو ارمانی،گرلن,هرمس,تام فورد و...میبینیم. من چنین موردی تو برندهای خودروسازی که ادکلن هم میسازن(و هدفشون نه صرفا سوداوری بلکه تبلیغ خود خودروشون و نوعی بازاریابی زیرکانه ست) ندیده بودم یعنی نه جگوار نه بنز و بوگاتی و پورشه همچین چیزی ندارن و میدونیم که از حیث کیفیت کار این برندها معمولا کارهای ضعیفی دارند که ممکنه تو بازار بسیار پرفروش هم باشن اما عطربازهای حرفه ای و آماتور ترجیح میدن از مثلا کنزو ودانهیل بخرن اما از اینا خیر! بااینحال تو این برندهای خودرو واقعا فراری مثل ماشینش یک استثناست و این کالکشنش فراری اسنس کالکش که نوبل فیگ دومین کار یونی اونه استثنایی بر استثناست! (بقیه اش برایت نرولی, پیور لاوندر و رادیات برگامونته که من عاشق لاوندرش هم هستم و همشون یونی هستن)اولا فراری علیرغم اینکه تو بازار ایران فیک و قلابیش هوار میکنه، پخش و موندگاری کارهای موجودش ضعیفه و ثانیا تقلبی زیاده. اما باز میگم اولا اون موارد ضعیف که غالبا فیک هستن و متاسفانه تو بازار ایران پره استثنائات فراری اند و فراری کارهای فوق العاده ای داره که به سرتاپا مهر عطر ایتالیایی رو دارن مثل وتیورش که پرفیوم شاپینگ داره و همون اسپری اول فورا میگی این که گرلن وتیوره!! و چیزی از گرلن وتیور کم نداره بلکه تو موندگاری حتی ممکنه جلو بزنه یا امبر اسنس و مورد 2016 امبر اسنس که هردوتاشو پرفیوم شاپینگ وجود کرده و لیدر اسنس اش هم تو این کالکش موجوده که فوق العاده است
اما این نوبل فیگ یه شاهکاره که من با توجه به قیمتش بهش نمره ده از ده میدم و به عنوان کسی که یک دوره دیزاینری هارو چرخیدم و هرگز دیگه از دیزاینری ها خرید نخواهم کرد(مگه چند استثنا گرلن و هرمس که واقعا نمیشه دیزاینری خوندشون و بارها خریدم) اینو حاضرم صدبار بخرم و میخرم و جالبه بوش مشابه دقیق یکی از کارهای نیش کالکش پرایو جورجیوآرمانی یعنی آرمانی پرایو فیژوره عدن جورجیو آرمانی ست که همین پرفیوم شاپینگ قیمت هفتصدو خرده ای روش زده و بیرون بالای یک تومن میدن
ذره ای در خریدش تردید نکن اگر عاشق بوی انجیر هستی یا بوهای سبز و روایح خنک و طبیعی رو می پسندی !و البته گفتن نداره کار کاملا تابستونه است.پخش و موندگاریش مثل همه تابستونه ها متوسط به بالاست اگرچه نسبت به فراری ها عالیه
دزونکا رو تقریبا ده سال پیش له آرتیزان پرفیومر بیرون داد.مثل همه کارهای له آرتیزان یک کار ناب هنریه.من تولید قدیمشو استفاده کرده بودم که برادرم داشت اگرچه تو کاراش نسبت به این حساس بود.یه نکته خوشحال کننده اینه که کارهای نیش برخلاف دیزاینری ها غالبا دچار ریفرموله آنچنانی نمیشن و اصولا امضاي نویسنده دارن و ماهيت شون اصطلاحا works و اثر هنریه که برخلاف بازاری ها نمیشه با گذر زمان و برمبنای تغییرات ذائقه بازار و یا الزامات مالی دستکاریش کرد(بعضا بیشتر ریفرموله ها دیزاینری ها به این جهت است که استفاده از مواد مشابه سنتتیک هزینه رو بسیار پایین میاره خصوصا الان که با کلیمت چنج و مباحث محیط زیستی عدیده به سختی میشه انتظار داشت برندها بیان مثل گرلن در گذشته،کل عصاره های گیاهی و...و موادشون رو خودشون پرورش بدن! نمونه اش دانه تونکا که با قطعیت میگم الان هیچ برندی نمیتونه ازش استفاده کنه چون تو آمريكاي لاتین که مرکزشه و خودرو هست فروشش بشدت ممنوعه و معروفترین رستوران های جهان هرروز مورد هجوم پلیس قرار میگیرن تا شاید یک ربع کیلو ازش پیدا بشه و میلیون ها دلار جریمه و حتی زندان نصیبشون بشه که خوب بخشیش بهداشتیه چون مرگباره! اما مشابهش تو جنوب شرق آسيا زیاده و البته کمی هم گرون) دزونکای ما بعد چندسال دوباره تست کردم تو پرفیوم شاپینگ و حتی کنار گذاشتم ببرم اما چون دنبال تیمبکتو بودم بجاش تیمبکتو گرفتم که بزودی سراغ دزونکا جان هم خواهیم رفت.
بوش تلخه و اولش شدیدا اسپایسی و البته در طول فرایند پخشش که از قضا موندگار و طولانیه شما اسپایسی بودنش رو بیشتر حس می کنید اما مثل غالب کارهای دیگه آرتیزان اینم عودیه و بعد مدتی عود که ابتدا در حاشیه است بالا میاد.من به عود حساسم و علاقمند فلذا همیشه حتی اگر بوش متوسط باشه برام از حاشیه به متن میاد.واسه همین بوی تلخ،اسپایسی و عودی که وتیور تلخی هم باهاش کل کل میکنه رو بیشتر حس کردم و این وتیور تا آخر هست و عجیب له آرتیزان کاراش وتیور عنصر ثابت هستش! وتیور تو دزونکا خیلی با وتیور مثلا گرلن یا وتیورهای ادکلن های خنک فرق میکنه و من اون وتیورارو دوست دارم که دلیلش اینه اولا چون متن کار خنکه وتیور تلخ و مرطوب بهتر و بیشتر خودشو نشون میده مثل گرلن وتیور و اکستریم اش و تام فورد وتیور پرفیوم اما اینجا وتیور تلخ تر و خشکه و چون با عود همراه میشه برای من که سیگار کشیدن شامه ام رو ضعيف کرده کمی تمیز مرزهاشون دشوار میشه(تو تیمبکتو بهتر تشخیص میدم اما به نظرم درکل دزونکا خیلی از تیمبکتو سرتره که چرایی اش به ماهیت تلخ و اسپایسی و عودی دزونکا برمیگرده)
پخش بو و موندگاریش خیلی خوبه و من شخصا میگم عالی چون پخشش با موندگاریش همسانه وگرنه موندگاری ده ساعته با پخش یکساعته که چندان جالب نیست(مثل تام فورد گری وتیور پرفیوم که چندروز موندگاری داره با یک ربع پخش!) اما اصل کار کیفیت نابیه که تو خیابون بزنی ملت بیشتر از ادکلن ات فکر میکنن تیک عصبی داری از بس مجبوری خودت دستتو بو کنی و لذت ببری از تغییرات بویایی اش خصوصا بوی ادیه جاتش
راستش به نطرم کاملا پاییزه و زمستونه است اما ممکنه بهار و تابستون هم باهاش حال کنی هرچند یادت نره وقتی میگیم فلان ادکلن زمستونه است یعنی در تابستون اصلا خودشو نشون نمیده غیر اینکه ممکنه بدلیل تلخی اذیتت کنه و یا برعکس تابستونه های خنک اصلا نمیتونن با خنکی هوای زمستون جایی برای ابراز وجود پیدا کنن!(بهار و پاییز همیشه بستگی به کانتکس دارن یعنی روزایی از بهار کاملا گرم و تابستونه س و اوایل بهار غالبا خنک،پاییز هم ابتداش گرمه و بعد خنک میشه فلذا برحلاف خود زمستون و تابستون این دوتا حکم کلی ندارن برای ادکلن ها)
همچون پدر بزرگوارش کوروس افسانه ای این هم باصلابت و جدی ست با بوی مشک حیوانی و پاپیروس تند و تلخ و حتی بنظرم نمونه های اولیه اش حیوانی تر از کوروس کبیر بودن اما طرح های جدید که شیشه اش متفاوت از تصویر بالاست و چارچوب اش مشابه بقیه کوروس ها شده یعنی اون تکه پلاستیکی بالا و پایین حذف شده ان،پخش و موندگاریشون کمتر شده و از حیوانی و بوی کتیف کاسته و به پاپیروس بیشتر پرداخته شده اما همچنان پخش و موندواریش عالیه
کوروس افسانه ای بی نیاز از تعریف و تمجید است
آفتاب آمد دلیل آفتاب
گر دلیل خواهی روی از وی متاب
کاری بشدت احترام برانگیز پرصلابت صخره و ستیغ کوه غرور! به احترام اش کلاه از سر برمیداریم
مشک حیوانی کثیف که بعد نیمساعت تمام عرصه رو از نت های ديگه خالی میکنه و یکه تاز میدان میشه
شخصا صدها کار نیش و دیزاینری در بیست سال اخیر هر روز و هر ساعت پوشیدم و هیچ کاری اندازه اين پربازخورد،محترم باوقار و اعتمادبخش ندیدم حتی دیوراو ساواج پرفیوم با بوی صمغ مر و خس خس تلخ و کتیف اش مقابل این کودکی نابالغ بشمار میاد
میگن طرف باید پابه سن و دارای کاراکتر رسمی باصلابت باشه تا بتونه اینو بپوشه و راست میگن چون با ژیگول بازی هیچ همخوانی نداره این.البته جوان باتجربه ای که خودساخته است و تجربه یعنی پدرعقلانیت رو سرمایه خود کرده اگر اینقدر اعتماد بنفس داره اینو بپوشه من براش کلاه از سر برمیدارم و میگم فقط برازنده ی توئه جوان
من تمام کارهای لاین کوروس رو دارم و دوستدارشونم بی نهایت.از کوروس افسانه ای تا تونیک آکوا و انرژیزین
کوروس سیلور به محض ورود به بازار همون دوسال پیش تابستون یکی از اونور برام آورد و راستش شخصا اگر کاری دیزاینری باشه تنها مشخصه دوست داشتنش برام اینه که سریع تموم کنم یا دلم نیاد جز تو خونه و گهگدار ازش استفاده کنم.
کوروس سیلور و تک تک لاین کوروس رو من بهشون از هر نظر نمره بیست میدم.چه پخش و موندگاری که همشون عالی اند اگرچه کوروس پدر دیگه چیزی شگرف و افسانه ایست و چه کیفیتشون.
حالا سیلور رو چند نکته عرض کنم: اولا اگرچه میگن چهارفصل و من شخصا چهارفصل استفاده کردم اما معتقدم تو سرما عالی خودشو نشون میده حالا اگه یخبندون باشه بهتره کوروس سفید بزنی اما مواقع عادی زمستون و پاییز و حتی بهار کوروس معرکه جواب میده و خودشو نشون میده.یادم میاد پارسال زمستون کوروس سبلور زده بودم و دانشجويي داشتم که همیشه تام فورد کالکش توباکوشو هرروز یکیشونو میزد و یروز که کوروس سیلور زده بودم با کنی من من از ادکلن من پرسید که بهش گفتم و قیمت ارزونشم گفتم شگفتزده شد چون فکر کرده بود لابد این دو برابر تام فورد توباکو عود و توسکان لدر قیمتشه!!!! و باور کنید رو پاش میزد که عجب من چرا اینو نخریدم و شاکی بود از اینکه بوی کوروس بزعم ایشون بهتر و بیشتر تام فورده(البته من شخصا هرگز تام فورد توسکان لیدر یا توباکو عود و..رو با هیچ کوروسی حتی کوروس افسانه ای مقایسه نمیکنم چون اگرچه میدونم با صدکیلومتر فاصله تام فوردها از حيث پخش و موندگاری از کوروس سفید بزرگ شکست میخورند اما کیفیت و ماهیت مفهومی کالکشن هاى بلند و پرایوت تام فورد قابل مقایسه با هیچ دیزاینری نیست هرچند که اینم بگم تام فورد بی جهت پول تبلیغات و اسمشو از ملت میگیره!)
خلاصه کنم بوی سیب و تند و تیزی کوروس سیلور دلنشینه براى جوونایی که یک کار بادوام و عالی و پربازخورد که بهشون اعتماد بنفس بده بخوان! واقعا برای کاراکترهای خاصی ارزش این کار بیشتر از نیش های میلیونیه
رولان بارت کتابی با عنوان درجه صفر نوشتار داره کمتر پنجاه صفحه است اما من شخصا دهها بار خوندم و هربار درسش میدم باز با دقت میخونمش و جای خوانش مجدد داره.اولین کار بارت در پاسخ و دنباله ی ادبیات چیست ژان پل سارتر نوشته شده.سه مرحله واکنش های گفتمانی ادبیات فرانسه از انقلاب کبیر1789 رو تا نیمه دوم قرن بیستم یا تا پایان ج.ج دوم بررسی میکنه.فلوبر بارزترین چهره دوره هنر برای هنر هستش(اگرچه از ماریا بورگاس یوسای نئو لیبرال شیزوفرنیک بیزارم اما کتاب عیش مدام یوسا رو بخونید تا حداقل مادام بوواری فلوبر و سبک اش رو درک کنید) که میگفت چون طبقه متوسط بورژوازى با میانمایگی و ابتذال سلیقه اش توهینی به من نویسنده و هنرمند است پس من فلوبر نیز این طبقه را به گند و گه خواهم کشید!(نمیتونم عین جملات فلوبر رو بنویسم!) و از اینجاست که فلوبر به جای بازاری نوشتن و اینکه بنویسه تا ملت همیشه در صحنه فرانسه و اروپا کتاباشو بخرن و بخونن،طوری مینوشت که گویی داره برای دل خودش یه تابلو نقاشی رو طراحی میکنه!
عطر نیش فقط به یکی از دو شرط ذيل شایسته عنوان نیش هست(در برابر دیزاینری): اولا عطار مانند فلوبر اونو برای دل خودش همچون تابلو و اثرى هنری خلق کرده باشه (برعکس دیزاینری ها که برای بیشترین گستره ی سلایق جهانی که بیشترین میزان فروش رو در پی داره طراحی میکنن و فلذا همواره مستلزم درجه بالایی از میانمایگی و ابتذال ذوق هستند زیرا باید و باید میانه را در نظر بگیرند!) نکته دوم این که کار نیش غالبا از لحاظ کیفیت روایح باید طبیعی یا طبیعی نما باشه و نه چنان سنتتیک که بوی الکلش دماغتو بسوزونه!(البته شرط نخست ضرورى هستش و دومی تبصره داره زیرا مثلا در برند گرانقیمت استفن هامبرت که خداوندگار عود هستش انواع عودها با بالاترین کیفیت و ترکیبات بدیع بدل به نقطه تمایز استفن هامبرت شده که قیمت میلیونی بذاره اما اشتباه نکنید استفن هامبرت لوکاس777خوش شانس ما ابدا عود طبیعی استفاده نمیکنه و سنتتیکه اما نیش به معنای واقعیه چون هم کانسپشوال و مفهومیه و هم کیفیت طبيعى نماست)
ربط اینها به میرابلیس60چیه? من از این بخت خوب برخوردار بودم که در دومین خریدم از پرفیوم شاپینگ مدیر محترم اینو بهم ویشنهاد داد و سخاوتمندانه یه سمپل رایگان کنارش گذاشت که اونو امتحان کنم اگر پسندیدم جعبه رو باز کنم و خدایا تو شاهدی من از همین پرفیوم شاپینگ ادکلن هایی با چندبرابر قیمت میرابلیس60گرفتم و دارم استفاده میکنم اما میرابلیس برام مثل اون پرده نقاشی رامبراند میمونه که به صد کشتی طلا عوض نمیکنم و واقعا حاضر نیستم با پوشیدن در فضاى بیرون میانمایگی رو بهش نزدیک کنم!
اجازه بدید اگر تونستم تصویرپردازی این کار رو بذارم زمانی دیگه اما فقط میگم وقتی بو کردین یک لحظه چشاتو ببند ببین چه رنگی رو برات ایماژینه میکنه?! دقیقا همون رنگ تیره سرمه ای و زیبای شيشه رو با اون فضاي مه آلود اما شیرینی که زنبورعسلی که قشنگ به بالای شیشه حکش کردن رو خواهی دید.دقیقا مثل تیمبکتو از همین برند که رنگ آبي روی شیشه رو برات ایماژینه میکنه و مون نومرو تن که با بوی تلخ تلخ تلخ خاص عود و انواع صمغ اش سیاهی و رنگ صمغ شیرین رو همزمان ایماژینه میکنه.پس له آرتیزان پرفیومر حق داره خودشو هنر عطاری بخونه
فیرس مردونه از برند ابرکرومبی اند فیچ رو میگن برای عشاق خیلی مورد معرکیه اما من شخصا جز یک بار استفاده رایگان از برادرم اونم چندسال قبل چیز زیادی برای تاییدش ندارم خاصه اینکه نه دنبال تایید جنس مخالف بودم و نه اون وقتا که می پوشیدم و ساعت دو شب میرفتم گز استریت جنس مخالفی حضور داشت! اما یه چیزی میگم که به این کار اعتماد کنید! اگر شما چاق و دفورمه باشید(دور از شما که همگی خداوندگار فیتنس هستید) و لباسای این برند رو بپوشید چون قبلش تو کاتالوگ شرکت نوشته،شرکت میتونه ازتون شکایت کنه! یعنی برخلاف تمام دنیا ایشون برای خرید محصولاتش شرط گذاشته و اجازه نمیده هرکس اومد اینارو بپوشه و کفشاشو سرپا بندازه! پس با کسی طرف هستید که این اندازه برای محصولش احترام قائل هستش و به کارش اعتماد داره!
اما خود ادکلن فیرس نمیتونم بگم شبيه چیه مگه به گونه ای نیویورک اینتنس و باوجود دیزاینری بودن راستش درحد نیش میاد اگرچه من خودم چندبار قبلا پوشیدم و نداشتم بااینحال بوی خزه بلوط و وتیور و چوبش که تندی خاص و کیفیت خوبی داره رو خاطرمه.شاید کمی گرون باشه اما تجربه اش و مهمتر اون به باور من فیدبک مورد ادعای شرکت که همخوانی داره با کار،اونو برای جوانک های زیباروی زیباپوش وطن عزیزمان برازنده قابل پذیرش کرده
من این کارو ندارم اما برادرم داره و تابستون بارها ازش استفاده کردم خیلی خيلى خوب و عالی و مفرح هستش.بوی خنک ترش و درعین حال انفجاری از روایح مرکبات و آب رو یکدفعه میپاشونه تو وجود و اطرافتون.تام فورد وتیورپرفیوم وقتی اول میزنیش دقیقه اول چه بوی لیموی ناب و تندی داره یا گرلن لهوم کولون(تلخی بادامشو فراموش کن و ابتداشو در نظر بگیر) و بهتر از همه از حيث انرژي بوگوهوس اسپرت اما اکوایی بشه و ده برابر کیفیتش رو بالا ببر.من عاشقشم و حتما تابستون میگیرمش خصوصا بااین قیمت چون برادرم تقریبا دوبرابر این پول داده بود
پخش عالی و موندگاری خوب
من اینو مدتها استفاده کردم و البته کشته مرده اش هم نیستم اما در نوع خودش عالیه.بوی غالب حقیقتا بوی اهل دل و خشخاش آميخته با زیره و فلفل سیاه هستش و بقیه بوها درکنار این بوی تند و تلخ دودی و گیاهی جایی برای عرض اندام ندارن.قطعا جز در سرماي سخت زمستان به دشواری میشه پوشیدش اما پخش و موندگاری اش عالیه و جالب اینکه برخلاف ترس اولیه ای که ممکنه فکر کنید بابت تندی و تلخی دودی و گیاهی اش مردم رو فراری بده چنین نیست و روایح آبی و گل رز و سایر گل ها بهش بالانس خوبی بخشیدن.
نکته مهم درباب این کار نیش بکر اینه که انصافا تغییر نت ها و بازی روایح فوق العاده شگرفه و شما ممکنه معتادش بشین اینقدر که شمارو مشغول به خود میکنه! درباب استفاده خانم ها چون نیش یونیسکسی هستش معتقدم کمتر خانمی ممکنه رغبت کنه به این پرفیوم اما اگر بزنه شک نکنید درصورتی که با پوشش و شخصیت اش ست باشه کار معرکه ایست که خانم ها هم میتونن ازش لذت ببرن.راستش خیلی سخته همون اول باهاش ارتباط بگیرید اما از اونایی ست که هرچی هم ازش فرار کنید دلتونو میبره و ذهنتون رو به خودش مشغول میکنه.
به قول دوستمون عطار این پرفیوم نیش اونو برای دل خودش یا برای خود اثباتی هنری ساخته و بنابراین مطلقا کاری مدرن،پیچیده و هنری ست که وجودش کیمیاست.در آخر اینم عرض کنم که اگرچه باز تاکید دارم در این کار هیچ فلز یا سنگی بکار نرفته اما سرجمع بوش انصافا شبیه بویی ست که دوستمون تصویر کردن در متن قبلی و دلیلش به نظر من همنوایی روایح آبى(تو سنگبری آب عنصر اصلی ست) گلپر،زیره،گل خشخاش،سوخته تریاک و فلفل و رز است.
من بهش نمره عالی میدم مشروط به زمینه و کانتکس کار
یک شاهکار ناب که حیفه بگی دیزاینریه بلکه یک شاهکار تو نیش هاست.
اولین بار دوسال پیش زمستون از دوستی هدیه گرفتم.اونموقع وزرا اینو داشت و سیصدوپنجاه زده بود که الان نزدیک پونصد زده. بار دوم از پرفیوم شاپینگ گرفتم دقیقل با نصف قیمت وزرا اگرچه اینبار هم هدیه و لطف دوستان ، و هردو مورد شرکتی بودن .صدبار دیگه هم تا باشه میخرم.
بوی ناب عنبر حیوانی که از فرط طبیعی بودن میخوای صدبار خودتو بوکنی اما خوشبختانه نیاز نیست چون وجودتو براي ساعت ها دربر میگیره و این عنبر چقدر تو سنداستورم خوب جا افتاده! بویی چرب در کنارش حس می کنی و این چربی رو نه که بو میکنی بلکه برات تداعی میشه
در کنار طوفان عنبری که با صلابت اما بدون هیچ تندوتیزی عوامانه ای مثل هاله ای از فره ایزدی می پوشاندت،یه بوی خاکی و نیمچه مرطوب اما خاکی خاکی حس میکنی که دوست ندارم بگم کثیفه اما با بوی حیوانی آميخته ست و اگر بوی ابتدایی مرکباتی حاشيه ایش نبود فضاي پانوژ سنداستورم به اندازه خود جعبه شیشه ای و چرمی سنگینش سنگین میشد و شاید تحملش سخت!
هنوزم کار سنگینی هستش و همونطور که شیشه ی سنگین و چرم دست دوز روی شیشه و سر فلزی زیباش از ابتدا بهت پیام میده که این قراره زره ای فولادی باشه برای آنچه پیربوردیو تمایز و دیستنکشن افراد در فضاى اجتماعی میخونه، سنداستورم کاملا کارکردی تمایزبخش و نامهربانانه داره که صاحبش با پوشیدن اون پیشاپیش خط نامریی اما کاملا مشخصی رو دور خودش رسم میکنه که قرار نیست اجازه بده کسی از اون محدوده بهش نزدیکتر بشه
فلذا این عطر علیرغم بوی واقعا هنرمندانه و نابی که داره اصلا عطری برای مهربانی و در آغوش کشیدن دیگران نیست بلکه دقیقا برای اون دست بورژواهای دماغ گنده متفرعنی هستش که در مهمانی های سنگین کاری که هیچ جایی برای دوستی عمیق و گذار از تجارت وجود نداره، برگه ویزیت صاحب ظاهرا متشخص اش باشه و در بیرون از آنجا نیز کارکرد تمایز و فاصله گذاری اجتماعی همراه پرستیژ رو براش پدید بیاره.فلذا اینجا نباید لز دانشجو و جوانک فشن و یا فضاهاي غیررسمی انتظار پانوژپوشی رو داشت.
من که از بورژواها و تاحدودی کارکرد نابرابرانه و نامهربان تمایز بیزارم به دلیلی دیگه دوستش دارم اگرچه تقریبا هرگز در محیط اجتماعی نمیپوشمش مگر مواردی که طرف من همون لمپن های بورژوا متفرعن باشه که بدم نمیاد صریح بگم دل به دل راه داره! پانوژ رو برای صلابتش دوست دارم و برای کاراکترش و مهمتر از اون برای بوی خوش عنبر آمیخته با مشک لطیف و کمی خاک و کثیفی حیوانی! اینجوریه که هرشب سری بهش میزنم و یا در پیاده روی های شبانه که مانند پروفسور کین در رمان کیفر آتش(برج بابل) الیاس کانتی دوست دارم احدالناسی باهام حرف نزنه زره پانوژ رو میپوشم
ازیکی از دوستان پرفیوم شاپینگ خواستم تو کارهایی که خودش استفاده کرده و دوست داره یکی رو بهم معرفی کنه تست کنم.اینو آورد و دیدم خدایا تو تابستون و بهار این میتونه چقدر من و شما و اطرافیونمون رو سرحال بیاره! باور کنید بعضى برندها و کارهای دیزاینری تو ایران بی دلیل گمنام موندن و برخی بی دلیل واسشون صف میبندن! بگذریم!
بوی مرکباتی آميخته به بوی ناب دریا که ده برابر قویتر از اکواهای قدیمی بولگاری و اکوای کوروس که من شخصا دوسش دارم! عجیب پخش و موندگاری عالی داره و فقط ایرادش(اگر بشه ایراد گفت) خطی بودنشه که خوب شما یکسره هی بوی نارنج و دریا و خزه دریارو با تمام وجود نفس می کشید. من که بی صبرانه منتظر بهار و تابستونم برای این زیبای خفته و البته گرلن لهوم کولون و گرلن وتیور که سه تاشون از هر نیش تابستونه ای برام عزیزترن
من یکبار تو آبادان تستش کردم تا اینکه به لطف دوستی بهم رسید هرچند بادآورده رو باد برد.
بوش نافذ و گیراست و انصافا نسبت به کارای دیگه کاوالی(جز کاوالی من که من عاشقش بودم و الان دیگه نیست) سرتره.شیرین و تلخ که میتونم بگم غالبا عسل و دانه تونکا(البته شما باور نکنید در دنیا عطری از دانه تونکا استفاده کنه چون نه تنها بدلیل مرگبار بودنش که فقط یک نصف قاشقش مارو راهی دیار باقی یا دیار عدم بسته به سلیقه شما،می کنه بلکه ممنوع و بینهایت گرونه)
پخش و موندگاریش عالیه و فقط فقط زمستون و پاییزه ست یعنی فصل سرد و خنک
جالبه همه جا قيمت سیصد و نزدیک به سیصد میزنن که باتوجه به نام برند و انصافا اون بوی ابتدایی تلخ و شیرین روح نوازش خیلی ها فورا با اولین تست مشتاق حریدش میشن.پرفیوم شاپینگ انصافا قیمتی گذاشته که بابتش باید ازش تشکر کرد.
من چندماه پیش نیویورک اینتنس رو که سالها دنبالش بودم و میدونید که هیچ گالری در سراسر ایران نداره رو به لطف پرفیوم شاپینگ گرفتم و راستش ترجیح دادم با قیمت مناسب یک میلیون دویست و پنجاه میلشو بگیرم که براى عمری ازش لذت خواهیم برد. نیویورک اینتنس جزو محبوبترین کارهای جهان محسوب میشه که عشاق بسیاری داره.من اینجا فقط اشاره ای میکنم بهش و تو صفحه خودش ریویومو خواهم نوشت دربابش.
اولین اسپری بوی مرکباتی ترش و تلخ خاصي داره که حقیقتا حتی گفتن مرکباتی هم درست نیست چون شما ضرورتا با مرکبات مواجه نیستید و اصولا بنظرم نیویورک اینتنس تماما کانسپشوال و مفهومی هستش و هرکی بیاد بگه ربع ساعت اول این بوشه و بعد نت میانی اینه و...من صریح میگم آقا بیخیال دروغ نگو یا نگرفتی بوشو یا با چیز دیگه اشتباه گرفتی!
البته که بوی مرکبات داره،چوبی داره حتی بوی خس خس و خاصه حزه بلوطش رو بیشتر خواهی یافت اما برخلاف تمام نیش های دیگه این کار آنارشیک هستش یعنی به سیاق زندگی در نیویورک که پایتخت جهان پست مدرن هستش(به حق همونطور که دیوید هاروی میگه پاریس پایتخت مدرنیته است اما نیویورک برای امثال مارشال برمن جنگل نمادهای مدرنیته و اوج تناقضات اون هستش یعنی دقیقا پایتخت پست مدرنیته به معنای کنونی و یادمون باشه برمن یک دهه قبل شروع گفتمان پست مدرن درباب تجربه مدرنیته در جنگل نیویورک نوشت وگرنه قطعا اصطلاح پست مدرن رو برازنده اش میدونست) زندگی در پايتخت نیولیبرالیسم جهانی(صندوق بین المللی پول،بانک تجارت جهانی ...به عنوان خدایگان نئو لیبرالیسم در نیویورک و منهتن اش مستقرند که الحق وال استریت دژ نئولیبرال هاست) منطق فرهنگى خودشو داره که همون پست مدرنیسم هستش و من شخصا از این دو (نئولیبرالیسم و پست مدرنیسم) متنفر و بیزارم.نیویورک اینتنس بازنمایی زندگی در جنگل نمادهای پسامدرن نيويورك و آنارشیسمی که لازمه ی ادامه چنان حیاتیه هستش.با نیویورک اینتنس نمیشه رفت مجلس عروسی یا عزا و یا کلاس درس دانشگاه(من هرگز تو دانشگاه نپوشیدمش) فقط برای بروز رهایی در وضعيت کثیف سیطره نئو لیبرالیسم وطنی پوشیدش و جالبه به نظرم فعلا تا سال 1400شما تو تهرون میتونید هرروز نیویورک اینتنس بزنید و بیخیال کارگزارن سازندگی و اعتداليون نئو لیبرال از آزادى ات علیرغم تناقضات موجود لذت ببرید
پخش و موندگاریش عالیه و جالبتر اینکه مثل بقیه موارد نیکولای همون قضيه بارش باران ریز و پوشش یکسان رو داره
خیلی فلسفیش کردم اما اگه نیویورک اینتنس رو نداری شک نکن اولویتت باید این باشه فعلا
وقتی کویرکوبا و نیویورک رو گرفتم،اونم دویست و پنجاه میلشو،به سیاق برخی طرفداران فلسفه که با فیلسوف مورد علاقشون میگن دیگه از اینجا به بعد فلسفه به پایان رسید راستش میخواستم کل ادکلن هامو که اتفاقا غالبا تولیدات وینتج هستن از نیش و دیزاینری به ثمن بخس جراج کنم که شکرخدا بعد دوهفته بیخیال شدم و هیچکدومو رد نکردم.
حالا پچولی اینتنس رو که مدتها دنبالش بودم به دستم رسید فهمیدم واقعا کار نواده بزرگ گرلن خانم نیکولای پاتریشا هرکدوم یک تابلوی هنری رامبراند و پیکاسو هستش. ابتدا خواستم صدمیل پچولی رو بگیرم اما دوستان پرفیوم شاپینگ گفتن صبرکن پونزده میلشو بگیر بعد پسندیدی صدشو بگیر و حالا با گرفتن پونزده میلش تنها به پک دویست و پنجاهش فکر میکنم و لاغیر! خدایا مگه میشه درباب این معجزه سخن گفت? حالا سعی میکنم با زبان قاصر و ناتوانم چیزکی بگم.جیونچی جنتلمن قدیمی1976رو یادتونه که خوب الانم تو بازار هست اگرچه هرگز به پای قدیم اش نمیرسه اما بازم از بهترین های پچولی دنياست.بوی پچولی در جیونچی جنتلمن هوار میکنه و شما با خرمنی از پچولی مواجهین که انصافا کیفیتش خوب و طبیعیه. اما نیکولای ما مثل جیونچی همون درشو بردارین بوی پچولی اولین چیزیه وارد مشامتون میشه اما این کجا و اون کجا?! پچولی جیونچی جنتلمن که درنوع خودش و قبل مشاهده عزیز برادر نیکولای جان حرمتی داره،تند و کمی حتی ترش و تلخ و البته بنظرم سنتتیک بودنش قابل انکار نیست.اما نیکولای پچولی ما پچولی اش لطیفه مثل حریر و ابدا ذره ای اون ترشی گندیده جنتلمن رو نداره بلکه مثل برگ نعنای هندی که از بهترین خاک هندوستان کندیش تلخی لطیفی داره
تمام کارهای نیکولای وقتی میزنی مثل اینه که قطراتی از باران معطر رو سرت ریخته و تو دور خودت هاله ای از بوی معطر رو حس میکنه که تداعی بارش بارونی از عطرو داره و جالب اینه که باوجود غلظت بالای پخش و پروجکشنش ابدا مثل عطرای دیگه هیچ رد تندی نمیبینی! ببینید وقتی ادکلنی دیزاینری یا نیش میزنین مثل تام فورد نواغ،مثل همین جنتلمن جیونچی قدیمی یا هرچیز دیگه متوجه میشین بخش معینی از فضاي اطرافتون رو عطر با تندی تیزی فراگرفته و حالا بخش های دیگر فضاي اطراف خالی از بو هستش یعنی مثل گلوله کلاشینکف که فقط محل برخورد رو سوراخ میکنه و حتی بخوره به یه شیشه به دلیل سرعت بالاش شیشه رو سوراخ میکنه اما نمیشکنه(برخلاف مثلا ژ3که انفجاری هستش و فضاي بیشتری رو میپوکونه) اینجا من تنها نیکولای ها و بويژه پچولی اینتنس اش(البته پانوژ سنداستورم و نارسیس رودریگوز فور هیم و بلو نواغ هم اینگونه اند) مثل باران ریزی که الان دم برخی باغ رستوران ها مد شده میپاشه به تمام اطرافت و چنان بوی متعادلی داره که همه شیفته اش میشن و حتی بدترین سلیقه هارو بابت این طبیعت متعادلش جذب میکنه
دیشب کامل پوشیدم و به دوست همرام که مهمونم بود ادکلن مارلی هرود زدم که بوی قلیون رو که عاشقشه براش تداعی کنه اما خودش و چندنفر دیگه باوجود اون همه پخش و موندگاری دهشتناک مارلی هرود از لطافت پچولی اینتنس پرسیدن
پخشش واقعا نه از ده و موندگاری حتی بیشتر یعنی پخش و موندگاری عالی عالی بدون اینکه ذره ای به حریم دیگران خودشو تحمیل کنه و این مهمترین فاکتور من برای کارهای نیش هنری ناب هستش.اما کیفیت اگه بگم ده از ده واقعا بهش جفا کردم چون باید براش معیار و مقياس جدیدی ابداع کنیم.سعی میکنم بعدا توضيحي از تغييرات نت ها و اکوردهاشو بدم
هرگز با چیزی مقایسه اش نکنید که خداوندگاریه واسه خودش
دوستان اين کار زنانه اعلام شده اما قول شرف میدم از بین دهها کار خنک تابستانه نیش و دیزاینری که دارم و داشتم هیچ موردی به لطافت و طبیعی بودن این کار نمیرسه.شما وویاج هرمس پرفیومشو در نظر بگیرید چه اندازه بوی هل طبیعی هستش! اونوقت بوی چای و برگ چایی که شما تو چین به زور وادارتون میکنن تست کنید و یک کیلشو به خدا یوان بخرید رو بخاطر بیارید که هزار برابر معطرتر از چای دم کرده خودمون روح و جلا میده و این همونه! راستش خیلی بدرد زمستون نمیخوره اما دور از عقلانیت هستش بذارم وقتی تنها پرفیوم شاپینگ تو ایران سه تاشو داره،این بره ليست بهاره ام فلذا نباید تردید روا داشت.البته قطعا میتونید هر موقع تو محیط های دوستانه در قرارهای عاشقانتون(ما که بی نصیبیم والله! دی!) یا پرایوت ازش استفاده کنید و وقتی دیدید هنری از این بالاتر نیست درودی نصیب راقم این سطور بفرمایید.راستی بگم که خانم نیکولای پاتریشا (نواده بزرگ گرلن کبیر) اینو بهترين برگ سبز درویشانه روح هنری خود برای مشرق زمین و از مشرق زمین ميدونن و پرفروشترین کار ایشون تو شرق آسيا بوده که ظاهرا چند فصل پرفروشترين عطر نیش در کشورهای شرق آسيا شده! واقعا تصورش سخته دنیا بدون نیکولای چقدر خوبی هاشو از دست میداد
با اینکه زنونه است اما به دلیل علاقه ام به کارهای نیکولای که شش موردشو دارم اینو گرفتم و البته من واقعا عاشق مشک هستم.بوی مشک در اینجا خیلی خیلی لطیف و زنانه است و همون ابتدا آميخته با گل رز که به نظرم بیشتر خنک و یا معتدل هستش تا کار ضرورتا زمستونه اگرچه قطعا میشه تو زمستون هم ازش استفاده کرد.من که شخصا برای عطر جنسیت قائل نیستم اما خوب چون کارهای بانوان بیشتر فلورال و دارای تندی گلی خاصی هستند نمیتونم ازشون استفاده کنم اما این به باور من خیلی ها میتونن یونی ببین و ازش بهره بگیرن.از حيث کیفیت کار برازنده عنوان آفریده ی نیکولای هست و کمتر کار نیشی دیدم اینگونه همه کارهاش طراز اول باشه
یه ترکیب قوی و شیرین از وانیل و کهربای خوشمزه که به تدریج با روایح میوه ای ترکیب میشن و فضایی فانتزی و شاد، به وجود میارن. در نت میانی کمی رایحه ی گلی نمناک و سرد هم به عطر اضافه میشه و شیرینی وانیل و کهربا رو تعدیل میکنه
در نت انتهایی و پایان عمر عطر هم وانیل خامه ای و کمی پودری به مشام میرسه .. بسیار خوشمزه و شیرین .. اما غیرزننده .
فنسی گرل یه عطر شاد و پرنشاط و سرزنده برای دخترای نوجوان و جوان ـه و کاربرد کاملا غیررسمی داره .. به نظرم برای تمام روزهای سال مناسبه . پخش و ماندگاری بالایی هم داره مثل باقی سلبریتی ها
فنسی لاو یه کار ملایم و چهارفصل با شیرینی متعادل و دلچسبه که غالب ترین روایحش رو شامپاین، روایح گلی تازه و کهربا تشکیل میدن.
شامپاین حالتی آبمیوه مانند و گازدار به عطر میده و فضای کلی عطرو خنک و تازه نگه میداره
روایح گلی بخصوص شکوفه هلو به همراه کهربا هم نوعی شیرینی فانتزی اما متعادل رو به وجود میارن که در کنار شامپاین خنک و گازدار قرار میگیره
فضای کلی کار، اصلاً بچگانه و بی کیفیت نیست
در این عطر هیچ رایحه ای به رایحه دیگه غالب نیست و همه ترکیبات به خوبی با هم ترکیب شدن. در نهایت هم یک رایحه ی صیقل خورده ی تر و تمیز و شیک به دست اومده که شیرینی، گرما، خنکی، تلخی یا پیچیدگی اغراق آمیز اصلاً نداره
پخش و ماندگاریش هم خوبه .. راضی کننده ست
یه کار رزمحور نیمه شرقی با پشتیبانی رایحه ی نسبتاً غلیظ زعفران و پرالین که فضایی خوراکی و گرم ایجاد کردن.
این عطر حاصل کار مشترک حمید مرآتی کاشانی و اولیویر کرسپ Olivier Cresp هست.
نوع رز به کار رفته در این عطر، شبیه عود اسولوتو ـه .. ولی اینجا مقدار زیادی زعفران و پرالین داریم که باعث شدن فضای کار با عود اسولوتو تفاوت زیادی داشته باشه
پخش و ماندگاری: بالا
به نظرم یه کار رسمی و مجلسی به حساب میاد .. و در فضاهای کوچک و بسته مثل محیط کار یا دانشگاه یا تاکسی و... آزار دهنده میشه.
باز هم به نظر شخصی من، برای روزهای سرد سال مناسبتر هست.
مرکبات، بهارنارنج گیاهی و غیرشیرین و مقدار زیادی اسطخودوس یا لوندر
رایحه ی بسیار دلنشین و آرامش بخش ـی داره .. خیلی خیلی لطیف، خیلی خیلی ساده، و خیلی خیلی تازه و شفاف
با اینکه بوی شوینده های با اسانس لوندر رو میده اما اصلاً بد نیست.. خیلی هم دوست داشتنیه .. البته کسانی که طرفدار چوب، چرم، ادویه، عود و رز و روایح سنگین هستن اصلا نمیپسندنش. بیشتر برای تیپ های شخصیتی آروم و بدون چالش مناسبه
پخش و ماندگاریش خیلی بالا نیست .. به عنوان یه عطر دم دستی روزانه و غیررسمی انتخاب شایسته ای ـه .
واقعاً بی آزار و ملایم ـه و برای روزهای گرم سال مناسبه .. با کمترین مقدار خنکی، قدرتش رو از دست میده
نوز یا طراح این عطر حمید مرآتی کاشانی ـه .. صرفاً بخاطر حمایت از یه عطرساز ایرانی خریدمش ولی مطابق سلیقه ی من نبود (گرچه میدونستم به حمایت من نیاز نداره :D )
با این حال میدونم که طرفداران بسیاااااااااااااار زیادی داره. چون رایحه ای ایمن ، سبک، ساده و خنک داره که برپایه ی مرکبات و گل های تازه طراحی شده
پخش و ماندگاریش هم زیاد نبود.
نت ابتدایی و میانی ـش به شدت مرکباتی-ادویه ای ـه و ترنج ترش و اسیدی به وضوح حس میشه
از نت میانی به بعد، کمی رایحه ی شیرین کهربا رو متوجه میشیم .. اما همچنان ادویه ها و مرکبات غالب هستن .. و یه ترکیب ترش-شیرین نسبتاً بالانس داریم
پخش و ماندگاریش من رو راضی نکرد .. یکسال میشه که خریدمش ولی کمتر از 5 میل ازش استفاده کردم. باب میل من نبود
با اینکه رایحه ی میوه های شیرین استوایی و گل های شیرین رو میشه در عطر به وضوح حس کرد، اما اون ژن پودری-دریایی هالووین اول هنوز در این فلنکر فعاله .. بنیان و شالوده ی هالووین اول حفظ شده و الان فقط مقداری رایحه ی میوه ای به عطر اضافه شده
مطابق سلیقه من نبود ..
پخش و ماندگاری متوسط .. مناسب بهار و تابستان
یه عطر گل محور با رایحه غالب گل برف، فریزیا و رز ..کمی حالت قدیمی داره و شیرینی ـش نسبتاً بالاست. اما این شیرینی از جنس گل هاست .. نه از جنس وانیل یا شکلات یا میوه .. این شیرینی گلی، باعث شده عطر کمی حس و هوای قدیمی داشته باشه
پخش و ماندگاری بالایی داره و به نظرم باید براش محدودیت سنی در نظر گرفت. چون رایحه ی بالغ و جاافتاده ای داره
یه کار گلی-چوبی
با رایحه غالب مریم، یاس و سوسن تازه و نمناک روی بستری از نعناع هندی که حالتی تیز و کمی ادویه ای اما سبک داره
در پس این روایح هم مشک تمیز بصورت نامحسوس حضور داره . از نت میانی به بعد نت های چوبی هم به وضوح حس میشن و فضایی کمی تا قسمتی خشک به عطر اضافه میکنن
پخش و ماندگاری این عطر بسیااااار بالاست . و به نظرم نمیشه براش محدودیت سنی در نظر گرفت.
یه کار خنک گلی-مرکباتی با رایحه غالب بهارنارنج و ترنج
من لوندر رو هم به وضوح حس میکنم .. ولی در نت ها ذکر نشده
بوی تمیز و شبیه به شوینده ها داره .. اما بسیار دلنشین و آرامش بخشه
ماندگاری و پخشش چندان قوی و راضی کننده نیست
روی هم رفته با این حجم و این قیمت، به صرفه نیست. و گزینه های بهتری رو میشه جایگزینش کرد. مگر اینکه کلکسیونر باشیم ..
ترکیب خیلی خیلی جالبی از نعناع هندی خاکی و تلخ مشهور آ. من ها به همراه کاکائوی پودری و تلخ و نعناع سرد و گیاهی
نعناع در نت اول تا اواسط نت میانی بسیار مشهوده و از اون به بعد نعناع هندی و کاکائوی پودری تلخ فقط باقی می مونن .
از بقیه ی آ. من ها بیشتر دوستش داشتم ..
اسمش واقعاً برازنده ـش ـه
به نظرم بهترین کار این برند، فلاگرنت دلیش بود ..
من پنج میل ازش دکانت دارم.. حتی دلم نمیاد درش رو باز کنم که مبادا از حجمش کم شه
یه روزی بلخره شیشه کاملش رو میخرم..
تفکیک نت ها از هم برام اصلا ممکن نیست .. ترکیب جالب و خوش ساختی داره و هیچ ماده ای به دیگری غالب نیست.
نمیدونم چرا انقدر برام نوستالژیکه .. عطر خیلی قدیمی نیست
شیرین، شور، ادویه ای، پودری ...
به نظر من نوع شیرینی این عطر، از جنس وانیل ـه .. وانیل شیرین و پودری که در کنار زنبق، بستری سبک اما خوش طعم به وجود آورده
روی این بستر خوشمزه و پودری، نمک رو به وضوح میشه حس کرد. نمک دریایی و کمی تلخ .. شبیه به نمکی که در بولگاری دیوینا به کار رفته
کار نسبتاً پیچیده و جالبی ـه .. و در دوره ای که عطرهای نمکی رواج پیدا کرده بودن، کار موفقی از آب دراومد
به جاز تابستون برای باقی فصل ها مناسبه
پخش و ماندگاریش هم مثل اکثر کارهای این برند، متوسط اما راضی کننده ست
محدودیت سنی هم نمیشه در نظر گرفت براش
شفافیت رایحه در این کار به نسبت یوفوریای اول، بیشتره و انگار محیط عطر، خلوت تره .. به همین دلیل رایحه ی انار رو در نت اول خیلی رااااحت میشه شناسایی کرد.. انار ترش و گس کمی فانتزی که با رایحه ی گل های سبک و تازه تعدیل شده و فضایی لطیف، ملایم و نشاط آور به وجود آورده
من این نسخه رو از یوفوریای اول بیشتر میپسندم.
یه کار روزانه و مناسب قرارهای غیررسمی ـه .. و محدودیت سنی هم نمیشه براش درنظر گرفت
صرفاً برای روزهای بهار و تابستان مناسبه
تنباکوی آلبالویی، ادویه و مقدار زیادی چوب ..
جنس تنباکو در این عطر، ترکیبی از حالت گیاهی و حالت آلبالویی رو باهم داره .. و به همین دلیل اصلا زننده و شیرین و چسبنده نیست
از نت میانی به بعد، چوب و ادویه قوت زیادی میگیرن و عطرو کمی به سمت تلخی میبرن
از کارهای خوب کالوین کلین ـه .. به شرط اینکه رایحه تنباکو رو بپسندین
پخش و ماندگاریش هم راضی کننده ـست و برای روزای سرد سال مناسبه .. روزهای گرم واقعاً کلافه کننده میشه
هنوز موفق به تستش نشدم. ولی حدس میزنم یه چیزی شبیه به سنترال پارک وست، می کورازون، وری هالیوود و امثال اینها باشه ..
گذشته از این مسائل، با اینکه کشورهای دیگه ای مدعی وراثت سنت چوگان بازی بودن، اما فرانسه چوگان رو یه بازی سنتی در سرزمین پارس معرفی کرده؛ و این خودش باعث افتخاره.
خیلی خیللی مشتاق تست و خرید یکی از چوگان هام!
فکر کنم این عکس دلچه ویتای اوله.. او دو دلچه ویتا شیشه ی باریک و بلندی داره و کروی نیست.
با اینکه باب میل من نبود، اما کار خوش ساخت و باکیفیتی ـه .. البته خانم های سی سال به بالا راحت تر باهاش کنار میان
انتظار نداشتم فلنکر دلچه ویتای ادویه ای و تند و تیز، یه کار گلی مرکباتی ملایم و ساده و لطیف باشه .. حتی کلاسیک هم نیست.
جنس شیرینی ـش خوراکی و کیک ماننده ..یادمه هنوز لانچ نشده بود کلی بازخورد منفی تو سایت های منفی گرفته بود. چون خیلی ها پیش بینی میکردن رایحه ش خوراکی ـه و عقیده داشتن طراحی روایح خوراکی کیکی در شأن خانه ی دیور نیست!!
من هم بین این کار و بلک اوپیوم، شباهت حس میکنم .. شاید با نسخه ی بلانش بیشتر البته.. پویزن گرل نت قهوه نداره.. تفاوتش با بلک اوپیوم اینه. اما جنس وانیل خوراکی در هر دو مشابهه
رایحه ی این عطر به نظرم خطی و تقریبا یکنواخت بود .. باید خیلی عاشق عطرای شیرین باشید که بتونید باهاش کنار بیاید
با سلیقه ی من چندان جور نبود ..
انتظار داشتم به پختگی و جاافتادگی لدر بلند باشه .. ولی نبود
نت اولش بسیاااار ادویه ای و سبک بود با کمی رایحه ی الکلی .. و کمی شیرین
به تدریج دُز شیرینی افزایش پیدا میکرد و انگار یه زیربنای تلخ نسبتاً انیمالیک هم در عطر وجود داشت که خیلی تلاش میکرد خودی نشون بده اما انگار نمیتونست .. کاش اون تلخی کمی قدرت بیشتری داشت
از کهربا یا امبر هم اونی که انتظار داشتم رو دریافت نکردم .. بیشتر فضایی صمغی و نسبتاً گرم وجود داشت که اون هم تحت تأثیر روایح ادویه ای و چوبی، قدرت آنچنانی نداشت.
انتظار بیشتری داشتم.. برآورده نشد
ماندگاریش بد نبود.. ولی پخش طولانی ای نداشت .. طی یکساعت قدرتش به میزان زیادی کاهش پیدا کرد
منتظرم فرصتی پیش بیاد آگار بلند رو تست کنم. شاید اون بهتر بود
یه کار گلی-میوه ای بالغ و جاافتاده با رایحه غالب مریم، گل برف و بهارنارنج که روی اونها رو لایه ای حریری و سبک از روایح میوه ای تازه می پوشونه
یه قسمت هایی از عطر یادآور رایحه ی دیور جادور ه .. بخش گلی ـش مخصوصاً
شالوده ی عطر برپایه ی گلهای سفید طراحی شده . مخصوصاً در نت ابتدایی فقط گل های سفید و مشک رو میشه استشمام کرد که کمی حالت تمیز و کِرمی هم داره
در کل یه عطر ایمن و همه پسنده که برای روزای گرم سال مناسبتره .
پخش و ماندگاری ـش هم متوسط و راضی کننده ست. هم میتونه یه عطر روزانه باشه هم یک عطر برای مجالس غیررسمی ...
لحظات ابتدایی اسپری نوویی بیش از هر چیزی جدال تونکا با حس و حال شیرین خودش با روایح تلخ گیاهی و دارومانند اروماتیکی ست که در کارزاری چوبی شکل میگیره و نسیمی مرکباتی گهگاه اون وسط جولان میده تا اینکه کم کم بازی رو به دست نت های اسپایسی میدن که روی همون بستر چوبی و حالا کمی چرمی آتشی به پا کنند و دودی..
به شخصه از بوییدن این کار لذت میبرم و به نظرم رگه های اسپایسی رو حس دودی سوار بر کارخیلی شیک عمل میکنن و در پائیز بیش از هر فصل دیگه یی از این کار جواب گرفتم،.
پخش و ماندگاری معقول و متوسطی داره در خصوص بازخورد این کار در جنس مخالف هم بلاتکلیفی زیاده...یا لذت زیاد و یا انزجار!