فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
گرلن میتسوکو ادوپرفیوم زنانه
گرلن میتسوکو ادوپرفیوم عطری کلاسیک و بینظیر از ترکیب رایحه گلها و چوبها است که ترکیبی بسیار شیک و رسمی را به مصرف کننده ارائه میدهند. رایحه ابتدایی عطر با حسی نیمه شیرین و میوه ای از هلو آغاز میشود که تلخی مشخصی از ادویه ها و چوبها در کنارش به مشام میرسند و از همان ابتدا نوید عطری شیک و رسمی را به فرد میدهند. در کنار حس تلخ میوه ای رایحه پودری بسیار جذابی از گلها را نیز میتوان احساس نمود که لطافتی زنانه به عطر بخشیده و تلخی چوبها و ادویه ها را نیز به زیبایی تمام مهار میکنند. با گذر زمان از تلخی عطر کاسته شده و رایحه گلها و حس پودری شان قویتر میشود که رایحه ای زنانه تر و شکیل تر را ایجاد میکنند. گرلن میتسوکو ادوپرفیوم پخش بو و ماندگاری بسیار بالایی دارد و به استثنای تابستان در باقی فصول سال قابل استفاده است.
این محصول در انبار موجود نیست
اخطار: آخرین موجودی فعلی!
تاریخ در دسترس بودن
با خرید این محصول شما می توانید تا 104 امتیاز وفاداری. کسب کنید. سبد شما در مجموع 104 امتیاز دارد که می تواند به کوپن تخفیف تبدیل شود به مبلغ 1,040,000 ریال.
رايحه اوليه
رايحه مياني
رايحه اصلي
حجم : | 75ml |
غلظت اسانس : | Eau de Parfum |
گروه بویایی : | Chypre Fruity |
موارد استفاده : | رسمی |
سال ارائه: | 1919 |
جنسیت: | خانم ها |
مناسب برای فصل: | بهار، پاییز و زمستان |
رایحه: | شیرین، پودری و تلخ |
عطرساز: | Jacques Guerlain |
گرلن یک خانه عطر فرانسوی افسانه ای با 175 سال سابقه، از قدیمی ترین کمپانی های تولید عطر و ادکلن محسوب میشود. خانه گرلن توسط پیر فرانسوا پاسکال گرلن در 1828 تاسیس شد. بعد از مرگ او، پسرش اداره امور را بدست گرفت و به همین ترتیب به نسل بعدی خود این حرفه را انتقال داد. میراث خانوادگی گرلن با بازنشستگی ژان پل گرلن در سال 1994 به پایان رسید و این کمپانی به لوئیس ویولتن فروخته شد. پرفروشترین های گرلن عبارتند از: لاپتیت روب نویر، گرلن لهوم ایده آل، گرلن ایدیل، اینسولنس، گرلن هوم، شالیمار و گرلن ال اینستنت
گرلن میتسوکو
باسلام
دوستان خیلی کم ادکلن بو کردم که بوی هلو بده هلوی شفاف و تازه گرلن میتسوکو شاید یکی از قدیمیترین ادکلنهای معروف گرلن باشه که رایحه گرم و زمستانی خیلی خوبی داره من خودم شخضآ توسرمای زمستون استفاده میکنم و هیچ مشکلی و هیچ بازخورد منفی ازش ندیدم خیلی هم دوستان و اطرافیان اسمشو ازم پرسیدن راحت آقایون میتونن استفاده کنند و لذت ببرن پخش بو و ماندگاری خیلی خوبی داره
تراژدی شکست هستیشناسانه ابنا بشر
تا وقتی میتسوکو گرلن هست دیاگلیو روجا داو کجاست؟ حالا اثر روجا پقفوم شارپتر باشد؛ به نظر شما گرلن نمیتوانست میتسوکو را آنچنان شارپ بسازد که قیمت تمام شدهاش سر به فلک بزند؟ حالا خوبه روجا داو با اون عظمتش بیست سال شاگرد گرلن بوده؛ اینکه شما خارج از بدنه صنعت سینما بتوانید فیلم بسازید حالا هر چقدر بدون صحنههای پرخرج خیلی با ارزشتر از این است که وسط هالیوود با تمام پول و امکانات آن فیلمی بسازید که تکنولوژی از سر کولش بالا برود.
کریس نولان در شوالیه تاریکی برمیخیزد توی اون سکانس حمله به وال استریت؛ داره میگه انقلابیهای جنبش ۹۹٪ امریکا تروریست هستند!!! کل فیلم بیانیهی کاپیتالیسم علیه حرکتهای اعتراضی - و به طور مشخص - اشغال والاستریت است. اون سکانس خیلی گل درشت؛ دغدغه نولانی: وال استریت بسته شه هالیوود بسته میشه دیگه من نمیتونم بلاک باستر بسازم. وای که من بیزارم از بلاک باستر. بلاک باستر چیست؟ فیلمهای بسیار پر خرج و عظیم که معمولن طولانیتر از زمان فیلمهای عادی هستند و پر آب و رنگ ساخته میشوند و از دکورهای عظیم استفاده میکنند. این فیلمها با توجه به هزینهای که در بر داشتهاند باید فروش سرسامآوری بکنند تا به سوددهی برسند. بلاک باستر هم معنای پرخرج را با خود دارد و هم معنای پر فروش را. برای مثال فیلم هایی مانند برباد رفته ( 1939- Gone With The Wind )، تایتانیک ( 1998- Taitanic)، جنگ ستارگان ( 1977- Star wars ) و ... .
۵۰ سال از مرگ یاسوجیرو اوزو گذشته است. حالا دیگر در توکیو ـ شهری که شیفتهاش بود و داستان آن را چونان ارمغانی جلیل در سرگذشت سینما باقی گذاشت ـ نیز هیچ نشانی از او نمیتوان یافت. واپسین اثر اوزو، پیش از مرگ، نام سحرآمیز «بعدازظهر پاییزی» را بر تارک خویش داشت. آنجا، در پایان، از زبان هیرایاما میشنویم: «آخرش تنها شدم!» این آخرین کلامی است که از بوطیقای سینمایی اوزو بر جای مانده است! در کدام فیلم او بود که مردی تنها در تاریکی مینشست و برای خودش چای میریخت یا خودش را باد میزد یا سیبی را پوست میگرفت؟ و در کدام فیلمِ دیگرش بود که شبِ ناشادِ زنی درظاهر خوشبخت اما در دل اندوهزده را نشان داد که دعوت به کنسرت بتهوون را نپذیرفت و در قعر شب، تنها در خیابان، راهیِ خانه شد؟
باری، «تنهایی» رازِ بوطیقای او بود. بوطیقای ناامیدی که در آن «همه میترسند: از مرگ دیگری، از آینده، از حقیقت و از زندگی. به یکدیگر وابستهاند، چون از تنهایی در هراساند؛ اما میان جمع هم نگران تنهایی از کفرفته خویشاند.»... و این، سینما است در شکل متعالیِ آن: بوطیقای تنهایی؛ بوطیقای ملال... فرانتس کافکا، آن پیشگوی بزرگی که اندکی پیش از کارل درایر، رنوآر، اوزو، آنتونیونی، تروفو، برگمان، برسون و بعدها فونتریه، لینچ، هانکه، بلا تار، لئو کاراکس، آندری زویاگینتسف، و آقای وودی آلن، از منظومه شوم انسان دوران ما پرده برداشت در خاطراتش چنین نوشته است که: «ما میخواستیم برج بابل بسازیم اما به جای آن چاه بابل را حفر کردهایم.»
از سرگذشت دهشتناک سدهای که به تازگی گذشته است، آشکارا پیداست که کافکا حقیقت را گفته بود. او از جداافتادگی و تنهایی انسان زمانه ما نوشت؛ فروپاشی عواطف و روابط انسانی، و معناباختگی و ژارگونیِ زبان را هشدار داد؛ از دشواریها و شکنجههای زیستن در برهوت رابطه، و از سرگردانی و ملالِ ابدیِ آدمی ـ آنجا در قعر بابل پرده برکشید. یکی از مشهورترین داستانهای کافکا ناماش «حُفره» است؛ داستان حیوان بینامی که با وسواس تمام سرگرم حفر سوراخ و بنا گذاشتن پناهگاهی زیرزمینی است، که نرمنرمک به جای جانپناهی امن و محکم، تلهای از کار درمیآید بی هیچ راهِ گریز. زیر پوست حیوان و آنسوی حالات حیوانی، کافکا کمدی سیاه سرگردانی تاریخی و تراژدی شکست هستیشناسانه ابناء بشر، و اگر دقیقتر بگوییم: سرنوشت فرجامینِ انسان دوران ما، را جستوجو میکرد.
همانقدر که با کتاب سازی مخالفم با عکسسازی هم مخالفم؛ عکسسازی روح عکاسی میکشد؛ فقط به درد لایک گرفتن میخورد وگرنه هیچ ارزش هنری ندارد. اگر هدی رستمی عکاسه پس بهمن جلالی چیه؟ اگر نولان کارگردانه پس اوزو کیه؟
کریس نولان کارگردان نیست یک تکنولوژیست است. اگر سرمایه تهیه کنندههای هالیوود نبود هیچ وقت فیلمهای بلاک باستر ساخته نمیشدند برای همین است در اسکار جایزه بهترین فیلم میدهند به تهیهکننده. ولی در ونیز؛ کن؛ لوکارنو؛ سن سباستین و ساندنس جایزه بهترین فیلم میدهند به کارگردان. قرمز و سرخ باهم فرق دارند. ماتیک قرمز؛ لاک قرمز و... ولی خون سرخ؛ شهید سرخ؛ لاله سرخ؛ رفیق سرخ؛ گل سرخ.
در عصر بلاک باسترهاست که نیشانه فروش میرود دیگر کسی برای گرلن تره هم خورد نمیکند. زنده باد لاکشری.