فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
ایر سنشوال یه عطر ساده و نسبتاً همه پسنده که بر پایه ی مقدار زیادی مشک تمیز و خنک و مرطوب به همراه روایح تازه ی مرکباتی طراحی شده که در پس زمینه ی اون، رگه هایی از رایحه برگ های معطر و تُرد رو هم میشه حس کرد
از نت میانی به بعد، رایحه گل های سفید هم به عطر اضافه میشن و شیرینی عطر کمی بیشتر میشه
در کل یه کار خیلی خنک و سبک و تمیز پیش رومونه که کمتر کسی میتونه بگه ازش خوشش نمیاد
البته رایحه ی یونیک و منحصر به فردی نداره .. ولی جالب توجه ـه
مطلقاً برای روزهای گرم سال مناسبه و از اون عطراییه که خنکی ـش ، در فصل گرم بسیار چسبنده ـست (یعنی به آدم میچسبه و کیف میده)
ماندگاری خوبی داره و پخشش هم اگر دُز بالا استفاده بشه راضی کننده خواهد بود.
به نظرم کاربردش صرفاً غیررسمی ـه و بعنوان یه عطر روزانه میتونه گزینه خوبی باشه.
* اینکه حجم 125 میل هم داره، یکی دیگه از مزیت هاشه.
یه کار چوبی ادویه ای چهارفصل و تقریباً همه پسند
که به نظرم از باقی کارهای برند مون بلان یه سر و گردن بالاتره
کمی حال و هوای مردانه داره و از شیرینی به دوره ..
به نظرم هم میتونه کاربرد رسمی داشته باشه و هم غیررسمی .. اما برای مهمانی های دوستانه و شاد، مناسب نیست. چون چهره ای تقریبا جدی و جسور رو تداعی میکنه .
با این قیمت، کار فوق العاده ارزنده ای به حساب میاد. تنها دلیلی که منو از خریدش باز میداره، امبولانژشه :|
* طراح یا نوز این عطر هم میشل المایراک اسطوره ای ـه !
لیدی امبلم یه کار شیرین و خوشمزه ـست و تقریباً غیررسمی اما پرقدرت ـه .
ترکیب کلی عطر برپایه ی رایحه گل رز روی پس زمینه ای از روایح خوراکی میوه ای و خوشمزه طراحی شده . البته رایحه رز اصلا حالت گلاب مانند نداره .. و بیشتر روی شیرینی و جنبه ی شرقی ـش تأکید شده
با اینکه عطر شیرین ـه ، اما گرمای آنچنانی نداره و بیشترین منبع قدرتش همین روایح شیرین مثل مارمالاد و هلو و تمشک هستن.
به نظرم نمیشه براش محدودیت سنی درنظر گرفت .. اما کسانی که عطرهای شیرین و خوراکی نمیپسندن، نمیتونن باهاش راحت کنار بیان
ماندگاری خوبی داره و پخشش هم راضی کننده ـست.
---------------------------------------
فلنکر لئو هم سال 2017 لانچ شده. طراحش سونیا کُنستانت ـه!
امیدوارم زودتر ایران هم بیاد.. ترکیب طراحی شیشه و رنگ مایع عطر شدیداً وسوسه کننده ـست. به شدت مشتاق تست ـش هستم.
یه ترکیب گلی + مشکی جسورانه و کاملاً مقتدر داره که به هیچ وجه نمیشه به چشم یه عطر عادی و سبک بهش نگاه کرد
از اون عطرهاست که بازخوردهای عالی و مکرر میگیره
نت انتهایی ـش که نعناع هندی هم به ترکیب گل ها اضافه میشه واقعاً محشره
اگر بخوام ده تا عطر گلی برتر زندگی م رو نام ببرم قطعا مادرن میوز شیک بین اون ده تا هست.
پخش و ماندگاری بالایی هم داره . و به نظرم جز تابستون برای باقی فصل ها مناسبه
---
ولی هیچوقت فرقش رو با مادرن میوز فلنکر اول نفهمیدم :|
یه ترکیب سرد و نسبتاً قوی از روایح دریایی که به مشام من کمی تلخی داره به همراه مقدار زیادی گل سفید
ترکیب کلی عطر با اینکه گل محور هست، اما مدرن ـه و اصلا ذره ای کلاسیک گرایی توش نیست
اون حس و حال رزی مخصوص ایسی میاکی که تو اکثر عطرای زنونه ـش هست اینجا هم حس میشه .. مخصوصاً تو درای دان . البته اصلا بوی گلاب نمیده ولی حضورش مشخصه
یه کار غیررسمی تابستونی ـه که میتونه به عنوان عطر روزانه انتخاب خوبی باشه
پخش و ماندگاری هر دو متوسط
برای اینکه بازخورد بگیرین باید دُز بالا استفاده کنید. مخصوصا تو فضای باز
---------------------------------------------------------
من در کل با روایح دریایی به سختی کنار میام. برای همین دو ستاره بیشتر بهش نمیدم.
ولی کسایی که روایح خنک و تازه رو میپسندن، به احتمال زیاد خیلی راحت ازین کار خوششون میاد. چون بسیار خوش ساخته و در عین حال تک و خاص
از بین همه نسخه های پلیتز پیلیز، رنگ بنفش رو بیشتر دوست داشتم. یعنی میشه گفت صورتی و سبز رو اصلا دوست نداشتم
این عطر ترکیبی از رایحه گل ها و مقداری شیرینی متعادله که رایحه ای فانتزی در پس زمینه ی اون حضور داره
من تاحالا عطری که رایحه غالب ماکارون داشته باشه تست نکردم. ولی توی این عطر اصلا اون شیرینی غلیظ و خمیرمانندی که از خوردن ماکارون میگیریم، وجود نداره .. در کل اصلا ماکارون قابل تشخیص و تفکیک نیست. و من فقط نوعی شیرینی فانتزی حس کردم که حتی شبیه شیرینی و بیسکوئیت و این چیزا هم نبود
به نظر من جز در فصل تابستون برای باقی فصل ها مناسبه
یه عطر غیررسمی به حساب میاد .. و پخش متوسط داره . بیشتر در فضاهای بسته خودش رو نشون میده
طراح یا نوز این عطر سونیا کُنستانت ـه که کارنامه ی نسبتاً پر و پیمونی داره .. کارایی مثل تام فورد نویر اکستریم مردانه، تام فورد نویر زنانه، تام فورد ارکید سولیل، ولنتینو دونا ، حتی لیکویید ایمجینریز فورتیس تو کارنامه ش هست
وان دایرکشن بیتوین آس یه کار نسبتاً غنی بر پایه نعناع هندی و وانیل ـه که فضایی شبیه به فلاور بمب رو تداعی میکنه .. شیرین و در عین حال گیاهی و کمی تلخ ـه و به نظرم یه کار نسبتاً مجلسی به حساب میاد.
طراحی بطری خوبه و شیشه ی با کیفیت و شفافی داره
برای تیپ نیمه رسمی تا رسمی مناسبه .. و با اینکه عطرای سلبریتی به ندرت فضای مجلسی و سنگین دارن، اما به نظرم نمیشه این عطرو به عنوان یه کار روزانه ی دم دستی استفاده کرد
پخش و ماندگاری خوبی داره و برای فصل های سرد سال مناسبه (پاییز و زمستان)
در عین حال که شیرین و شاد و نشاط بخش ـه ، اما باوقار و متین هم هست..
رایحه ـش شلوغ ـه .. ولی اصلا فانتزی و زننده و تینیجری نیست
در کل عطر خوش ساختی ـه و به نظرم جز در زمستان برای باقی فصل ها مناسبه
از اون عطرایی که هم با تیپ رسمی و هم با تیپ غیررسمی تناسب داره
البته بخاطر قیمتش نمیشه همه جا و تو همه شرایط ازش استفاده کرد.. ولی قطعاً برای انواع مهمانی ها مناسبه
من تو هیچ کدام از مراحل عطر متوجه رایحه لاوندر نشدم ..
مون گرلن یه عطر شیرین و گرم بر پایه وانیل و دانه تونکاست که ابتدا یک پس زمینه ی خنک مرکباتی تازه داره و به تدریج به سمت چوبی شدن و گرم تر شدن پیش میره
در کل عطر بدی نیست و خوش ساخته. ولی اگر دنبال یه ترکیب تازه و جدید از وانیل و لاوندر هستین، ناامید میشین. لاوندر اصلا معلوم نیست. و فضای وانیلی عطر هم طوری طراحی نشده که یونیک و منحصر به گرلن باشه.
ماندگاری خوبی داره و پخشش متوسطه
به نظرم هم میتونه کاربرد رسمی داشته باشه هم کاربرد غیررسمی .. البته نمیشه به چشم یه عطر روزانه و دم دستی بهش نگاه کرد.
و به دلیل گرما و شیرینی قابل توجهش، مسلماً برای روزهای سرد سال مناسبه
من سمپل این عطر رو گرفتم که ببینم چه بویی داره و میتونم بگم خوشبوترین و باطراوت ترین عطری هست که در تمام عمرم استشمام کردم، اصلا نمیشه توصیفش کرد، بینهایت حس خوبی به آدم میده، فقط یک مسئله ای که هست اینه که احساس میکنم بعد از چند ساعت که روی لباس میمونه بویی شبیه بوی عرق میده انگار، حتی روی لباس نو هم امتحان کردم همین حالت بود میخوام ببینم کس دیگه ای هم این رو احساس کرده؟
مانیفست یعنی بیانیه،اظهار و بیان یک مرام یا شخصیت و در یک کلام ابراز وجود و انصافا مانیفستو ایوسن لورن می تونه بهترین بیان و ابراز وجود و مانیفست شخصی یک خانم باوقار باشه.من بصورت شانسی اینو جایی تست کردم.خانمی از خویشان که پزشک است و همسر صمیمی ترین دوست و برادر جانم!چه بوی شیرین و گرم و لطیفی این مانیفستو ایوسن لورن دارد! من که زمانی کشته مرده ی کارهای مردانه ایوسن لورن از کوروس ها تا لانویت و..بودم فکر نمی کردم زنانه های این برند صدپله بالاتر مردانه هاش باشند!! البته بیشتر مانیفستو و اپیوم و کمتر اله! اما جدا بدون تردید در اولین فرصت این مانیفستو رو برای خودم میخرم زیرا باوری به جنسیت در عطر ندارم و اگر غالب عطرهای زنانه را نپسندم دلیلش رایحه فلورال تند و گاه شیرینی مفرط روتین آنهاست که در موارد مردانه نیز بی نهایت کار هست که به قیمت مردن حاضر به پوشیدن آن نیستم اگرچه برای طرفداران آن روایح احترام قائلم.بگذریم بهرحال خیلی بحث فلسفی نیست که عطر فاقد جنسیت است زیرا پرتقاا یا لیمو و یا چرم و وتیور نرینه و مادینه نداریم! تنها دستکاری سلايق و چارچوب های بازاری چنین تقسیم بندی هایی پدید آورده و برای من بهترین و بهترین کارهایی که دارم بدون استثنا یونی و فاقد جنسیت هستند: کویرکوبا اینتنس نیکولای،نیویورک اینتنس،جووی سایکودلیک،له ارتیزان میرابلیس60،تیمبکتو و مون نومرو تن، آیریس نازار، پچولی بوهم ال ام، سولیل د جده،اوپوس هفت،لاوز اونوم،وانیل مونادی اوریو،عودالشمس میمو،ایتالین لدر و آیریس لدر میمو و...درواقع هیچ کار خوب و شایسته ای نمیتونه تقسیم بندی جنسیتی رو بپذیره و انصافا تنها یکبار تست مانیفستو متقاعدم کرد که این کار برای من پوشیدنی ست زیرا در چارچوب تقسیمات بازاری سرمایه دارانه نمی گنجد! از کشف مانیفستو خوشحالم و حاضرم راحت قولمو بشکنم و این کار دیزاینری رو مثل یک کار نیش بگیرم.
برند دیپتیک(در فرانسوی تقریبا به معنای رحل است که ما اکنون تنها کتاب مقدس را برای تلاوت برروی آن قرار میدهیم اما در گذشته هر کتابی برای مطالعه معمولا بر روی رحل قرار می داده اند.دیپتیک فیلوسیکوس در لاتين به معنای رحل فلاسفه یا ابزار مطالعه فلاسفه است) یک برند نیش هنری ناب تقریبا قدیمی است که هیچ کار بازاری و غیرهنرمندانه ندارد: کیفیت و سادگی.درباب فیلوسیکوس به نظرم این یکی از بهترین کارهای انجیری نیش دنیای عطر است.دو نسخه از این عطر وجود داره که نسخه قدیمی اش تویلت بود و در اون تضادی ناخواسته بین بوی انجیر و نارگیل در میگرفت که تنها می تونست کسانی رو راضى کنه که عاشق هردو رایحه باشند چون هیچ کدوم بر دیگری غلبه نمی کرد.اما نسخه پرفیوم که اینجا می بینید و من هربار میرم پرفیوم شاپینگ دستی روی جعبه یکیشون میکشم که کی تابستون میرسه، بیشتر بوی انجیره و باید بگم یک انجیری نابه که در نت میانی نشانی از نارگیل هم میاد اما فضا کلا دست انجیر میمونه.شروع کار با برگ انجیر هستش و بعد خود انجیر وسط میاد.بویی سبز و گیاهی و کمی شیرین اما نه چندان شیرین که از انجیر خوردنی انتظار میره.شاید بخاطر بوی برگ انجیره و یا چیز دیگه ای که بویی نمناک و خاکی هم در کنارش حس میکنید اما بنظرم خاک نیست بلکه بوی برگ انجیره که رطوبت داره و جانمایه ای از خاک رو بازنمایی میکنه درهرحال شروعی چنین زیبا سبز،گیاهی،نیمه شیرین و مرطوب خاکی که بعد مدتی نارگیل هم بالا میاد اما اینجا فقط برگ انجیر وسبزی کم میشه و بوی میوه ای انجیر همراه نارگیل فزونی میگیره طوریکه جای چندانی برای نارگیل نمیمونه و تا آخر بوی انجیره در کنار حاشیه های سبز و خاکی کم جان با مقداری بوی وتیور مانند چوب و سدر که فکر میکنم وجودشون در انتها سبب به نهایت رسیدن تصویرگری بهارانه شما میشه انگار وسط یک باغ انجیر باشید و توی اواخر فروردین که گرمایی مطبوع برقراره بخواین برگ های انجیر و انجیر رو باهم بکنید و لمس کنید.خیلی خیلی عطر طبیعی هست و ذره ای از بوهای غیرطبیعی و سنتتیک در اون نشانی نیست و همین هم شاید سبب شده علیرغم پخش و موندگاری متوسط روبه پایین اش هزینه ی زیادی داشته باشه که برای جان های طبیعت دوست اگر مشکلی با پولش نداشته باشند بهترین گزینه بهاری و تابستونه است.البته کاری از فراری هم در همین پرفیوم شاپبنگ هست که خیلی خوب انجیر رو درآورده و اسمش هم فیگ یا انجیره اما کیفیت اپتیک از درخت انجیر هم بالاتره انصافا چه رسد به فراری!
سایکدلیکو به فرانسوی معنای روانگردان میده چنان که سایکولوژی روان شناسی.آیا این یک روانگردانه? به معنای دقیق کلمه بله اما بی هیچ ترسی از مضرات دراگ ها!
مم هفته پیش این اعجوبه ی روانگردان را بعد از چندبار تست از پرفیوم شاپینگ گرفتم.قبل تست چون گفته بودن محورش پچولیه و من کارهای نیش و دیزاینری پچولی محور زیاد دارم، آقاي عباسی عزیز مردد بود ممکنه برام تکراری باشه خاصه که پچولی بوهم ال ام پرفیوم و پچولی اینتنس نیکولای رو دارم که دوتا از شاهکارهای پچولی محور جهان نیش هستند که اولی به غایت تلخ و تاریک و روان نژندنماست و دومی یک شاهکار هنری تلخ در اوج لطافتی نهفته در صخره همچون صخره نبشته های نیاکانمان.اما اصلا نگران نباشید هیچ کدام این سه علیرغم محوریت مطلق پچولی با تلخی زیبای یکی و نژندی دیگری و فریبایی سومی هرگز تکرار یا حتی کمترین اینهمانی دربر ندارند.شاید اگر جایی پچولی سایکدلیکو بخواهد مشابهی پیدا کند انهم تنها در نت پچولی و آنهم برای لحظه ای خاص و با مدد تخیل و بازنمایی خاطره و نه بهیچ وجه گونه ای اینهمانی، آن پچولی موجود در کار قدیمی جیونچی آنلی جنتلمن است که که بعد ساعتی ممکنه است ساحت تخیل شما را به پچولی موجود در انلی جنتلمن جیونچی(قدیمی دهه هفتاد میلادی) ارجاع دهد و این برای لحظاتي رخ میدهد بی شباهتی دیگر در ساحت های دیگر(و البته به باور من در حوزه دیزاینری های کلاسیک انلی جنتلمن برند جیونچی یک شاهکار است که باید بهش فرصت بدین تا با جانتان هم آويز شود)
شروع سایکدلیکو مرکباتی تلخ و تاریک تقریبا خوردنی ست که عجیب ریچ و غنی ست و از همان پاف نخست که بوی مرکبات غليظ با شیرینی امبر آمیخته به تلخی مياد شما رد پچولی که تلخیشو بر سر مرکبات پوشانده می بینید.ترشی درواقع درکار نیست بلکه حسشو مانند موقعی که یک پوست پرتقال تلخ و کمی مانده را میچلونی چندبرابر ریچ تر کنی چنین است و بلافاصله به این سایه ای از شیرینی امبر و تلخی پچولی که هنوز ترکتازی رو شروع نکرده اضافه کن. کمی بعد پچولی میدان دار میشه و تلخی فزاینده که این بین لادن کارو تلخ تر میکنه.این فضا وقتی رزهای تلخ و شیرین بهش اضافه شدن عجیب دوست داشتنی و به باور من خوردنی و گیج کننده میاد.نمیتونی تو این مرحله یک ثانيه از بو کشیدن دست بکشی و انصافا اختیارتو از دست میدی و مدام بو میکشی و تخیل میکنی این چیه و اون کدومه? مدت ها میگذره و در بیس نت وانیل و مشک فضا رو شیرین تر میکنن و خوردنی تر میشه و این وانیل در اینجا عجیب دوست داشتنی و خوردنی هستش و در تمام این لحظات پچولی حضور مقتدر اما محترمانه ای داره که برای بازی دادن شما هرچندلحظه یکبار اجازه ی بروز و ظهوری به دیگران میده بی انکه یک لحظه خود میدان را رها کنه.بعدش تا بی نهایت فضا و زمان این حس تلخ و شیرین دیوانه کننده ادامه داره و شما تاریکی رو در دل رنگ زرد غروب آفتاب می بینید.
پخشش از عالی فراتره و قطعا بالای نه از ده می گیره مگر اینکه ازبس مثل من دستتونو بو بکشید مشامتون کیپ بشه که راستش چون من برای غالب عطرها اینگونه میشم اما برای سایکدلیکو چنین نشدم بعیده این اتفاق بیفته و شاید دلیلش تضاد و پیچیدگی ها بازی کننده بوح ها و حالت فریبایی کار باشه.موندگاری همپای پخش بسیار عالی بسیار طولانی ست و این ماندگاری ست که همراه با پخش عالی ست.
حتی اگر به هردلیل حس کردین خیلی پخش نداره ابدا ریسک نکنید و ترديد نداشته باشيد ایراد از مشام گرفته ی شماست فلذا لطفا برای فضاهاي بسته نهایتا چهارپنج پاف بیشتر نزنید و در فضاى باز تا هفت هشت پاف. اگرچه بنظرم این کار متعلق به زمستان و فضاى باز است صرفا مگر مهمانی های شلوغ! با کسی شوخی نداره و واقعا روانگردان و میدان دار خودشه
بی صبرانه منتظرم هفته آينده سری جدید پرایوت لیبل های پرفیوم شاپینگ برسه که این پرایوت لیبل هم انصافا اعجوبه ای ست و کلا جووی برندی است یک سروگردن بالاتر از برندهای چندمیلیونی پرمدعا، که هیچ کار میانمایه و متوسطی نداره
درباب این شاهکار چی میشه گفت و نوشت? نوشتن و تشريح ماهیت اوپوس هفت از مقولات سهل و ممتنع هستش.از یکسو ماهیت هنری و شکوهمند کار چنان خودشو کامل بر تو مشکوف میکنه که به وجد میای و از طرفی وقتی میخوای وصفش کنی متوجه میشی در پس این بنای صخره مانند سترگ که وجود شکوهمند و سترگ ش روبروت آراسته و برافراشته ست، پیچدگی های از جنس پیچیدگی هنرمندانه نهفته که تورو از گفتن و نوشتن باز میداره!
خيلى وقت پیش که هنوز تنها کارهای دیزاینری می گرفتم اما بشدت محدود به کارای دیزاینری یکی دو برند هرمس و گرلن و تام فورد..شده بودم از فروشنده ای که غالب کارامو ازش میگرفتم خواستم آمواج برام بیاره چون خیلی تعریفشو شنیده بودم و ایشون نسخه کپی این کارو نشونم داد که ابدا حاضر نشدم تست کنم(هرگز در این تردید نداشته ام که سازنده،فروشنده و خریدار کارهای کپی به یک اندازه در خیانت به عطر و ظلم به حقوق مالکیت فکری دیگران شریک اند! البته اگر بدانند که غالبا می دانند این کار کپی ست! و منظورم از کپی نه مثلا ماین برای اوونتوس بلکه کپی هایی صد دویست تومنی گمنام از کارهای معروف همچون بلک افغانو،توسکان لدر و اوپوس هفت و..است که برخی جاها با وقاحت می گویند این تستره!) خلاصه یکماه پیش اوپوس هفت را بصورت شرکتی با قیمت خریدم و تازه دیدم فروشنده از همان کپی های منحوس هم دارد و قیمتی دویست تومنی زده!
اوپوس هفت عجوبه ایست که بهترین ترکیب از نت های گیاهی،چوبی و عود را در بستری تلخ و سنگین و پرصلابت ارائه داده.شروعش تاحدودی اسپایسی مانند است که از همان شروع بوی تلخ عود در کنار فلفل،هل،و بويژه صمغ باریجه میاد اما چیزی که تا آخر حضور شکوهمند پیدا و پنهان داره عودی هستش که واقعا متمایز از تمام کارهای عودپایه نیش دیگه دراومده که دلیلش ترکیب شگفت کاره.بمرور کار تلخ تر و تاریکتر و دودی و وودی تر میشه اما صلابت کار همواره پایداره و در تمام عمر طولانی عطر که همراه با پخش عالى پیش میره چارچوب تلخ دودی_وودی که مقداری هم اسپایسی ست شمارو دربر میگیره.
دوستی گفته بود رنگی که از بوی اوپوس هفت برام ایماژینه و بازنمایی میشه سبز تیره یعنی رنگ شیشه اوپوس هفته و انصافا دقیقا همینطوره اگر یک حالت صلابت صخره مانندی رو بهش هم اضافه کنیم این بازنمایی کامل میشه و شیشه عطر نیز با رنگ و جنس و طراحی اش دقیقا همین تصویر ذهنی رو بازنمایی می کنه!
تقریبا از همه اینو شنیدم که کاری بیش از حد مردانه ست تا یونیسکس! چرا? شاید چون بسیار جدی،باوقار،تلخ و تاریک وباصلابت صخره واره! اما مگر اینها صفات مختص و منحصر به جنس مذکر هستند?! خوب شاید بدلیل هزاران هزار سال هژموني اپیستمه های گوناگون سنتی و مدرن که به یکسان تصویری اینگونه از مرد به مثابه جدیت،صلابت و استواری و..ارائه داده اند مردمان از جمله بانوان نیز باورشان شده چنین مقولاتی ذاتی ست! اگر از این حقیقت بگذریم که اصولا عطر فاقد جنسیت است و اين ما هستیم که تحت سلطه گفتمان های فرهنگی و بدتر از آن اپیستمه حاکم چنین دوگانه سازی ها و مقولاتی را می پذیریم، باید به این نکته اشاره کنم من اگر زن بودم احتمالا بیشتر از الان این عطرو دوست داشتم و شخصا بی نهایت برای شخصیت زنانه ای که اوپوس هفت را مفتخر کرده و می پوشد بیش از مردی که این ادکلن رو پوشیده احترام قائلم! حقیقتا هیچ نکته غیرزنانه و یا جنسیتی در این کار نمی بینیم و این به نظرم نقطه قوت دیگر اوپوس هفت است که در نهایت تعادل شخصیتی و جنسیتی قرار دارد همچنان که از صخره پرصلابت و یا یک انسان متمدن و باوقار جدی انتظار میره که فاقد هرگونه رویکرد و نگرش جنسیتی باشند!
با سلام
درب شیشه ای
با تشکر
با اینکه اصلا کار شاخص، فاخر یا خاصی نیست ، اما بسیار می پسندمش.
جنس و طعم وانیل توی این عطر به شدت آرامش بخشه و متفاوت از وانیل های خوراکی و کیکی و بیسکوییتی ـه .. بعد شنا تو دریای نیش های عودی ادویه ای چرمی چوبی بد نیست با امثال اروس یه نفس بگیریم.
(البته می دونم که اکثراً این عطرو یه کار بازاری و تجاری و غیرهنری میدونن. ولی خب خوشم اومده دیگه چکار کنم :| )
نسخه ی Blossom که تازه لانچ شده هم بیارین. یه سر و گردن از باقی فلنکرها بالاتره .
اینگریدینت های این عطر (ingredients) تک به تک مورد علاقه ـم نیستن به جز فلفل.. و مطمئنم اگر فلفل سیاه نبود، تا این حد از میراکل خوشم نمی اومد. عاشق شکار کردن اون تند و تیزی فلفل سیاه از میون انبوه رایحه های گلی و ملیح هستم. البته شاید زنجبیل (زنجفیل) هم تو جذابیت وجهه ی ادویه ای عطر نقش داشته باشه. ولی من متاسفانه اصن نمیتونم زنجـ بـ/ـفـ ـیل رو توی عطرها شناسایی کنم :( باید یه اسانس تک نت از زنجبـ/فـ ـیل پیدا کنم تا متوجه شم مشخصه ی بویایی ـش چیه
از پخش بوی عطر راضی نیستم آنچنان؛ اما ماندگاریش خوبه
به تبع ماندگاری پایین ـش، برای مصرف در مجالس و مهمانی های شلوغ مناسب نیست. اما قیمت ـش هم انقدری پایین نیست که بشه بهش گفت "عطر روزانه". - هرجا دلتون خواست استفاده کنید.
یه کار بالغ و جاافتاده و خانمانه ـست که اگرچه شیرین و کمی تا قسمتی خوراکی (گورماند) ـه، اما نمیشه به چشم یه کار فانتزی شاد و شنگول بهش نگاه کرد.. و این ابهت و گیرایی به نظرم مرهون حضور نعناع هندی همیشه جذاب در عطره!
من حضور کارامل رو به وضوح حس میکنم؛ که حالتی خمیرمانند و نیمه مایع-نیمه جامد به عطر میده .. اما پرالین اون حالت فانتزی و تینیجری رو نداره و کاملاً حرفه ای پرداخت شده
مطلقاً برای روزهای سرد سال مناسبه
(مجدداً) با اینکه خوراکی ـه، اما غیررسمی نیست و فکر میکنم برای پوشش رسمی مناسب باشه. اگه با پوشش غیررسمی بپوشین ـش مثل اینه که با شلوار شش جیب کتان، کفش پاشنه بلند پاتون کردین.
خانم ـی که این رو بزنه واقعاً تو مجلس خواهد درخشید.. چون پخش و ماندگاری ـش جداً بالاست . و رد بوی فوق العاده ای داره (برخلاف اکثر عطرهای شیرین، فضا را اشباع نمیکنه. بلکه یک رد دلچسب ایجاد میکنه که کنجکاوی بقیه رو برمی انگیزه).
-----------------------------
* من چهار ستاره میدم. شما پنج ستاره ببینین!
آنر به نظر من یه کار گُلی سرد و یخ و کمی تیزه که مخاطب عام را جذب نمیکنه ..
ترکیب گل ها در این عطر با اونچه در بقیه ی عطرهایی که بر پایه ی مریم و گاردنیا ساخته شدن، فرق داره .. رایحه ی گل ها سبز و تازه و سرد هستن و با ترکیبات ادویه ای و چوبی سبک اما تیز مخلوط شدن.
کار بدی نیست.. اما قبل خرید حتماً باید تست بشه
یه کار قوی به حساب میاد و پخش و ماندگاری بالایی داره .
من شخصاً برای استفاده ی روزانه مناسب نمی دونمش.. و البته انقدی هم سنگین و گرم و گیرا نیست که یه عطر مجلسی باشه .. نظری در مورد اوکازیون مناسب برای استفاده ـش ندارم.
به نظر من باید براش گروه سنی و سلیقه ای در نظر گرفت. با اینکه حالت کلاسیک و قدیمی نداره اما مناسب زیر 20 یا 22 سال نیست.
در کل اگر روزی بودجه ـم به خرید عطرای این برند قد داد، آنِر عطری نیست که انتخابش کنم!
با اینکه عاشق بهارنارنج ـَم اما جنس بهارنارنج این عطرو اصلا نپسندیدم. ترکیب ساده و پیش پا افتاده ای از روایح گلی درهم و پیچیده بر روی یک بستر چوبی-سبز . من انتظار یه بهارنارنج شیرین شکری داشتم. ولی این عطر با انتظار من خیلی فاصله داشت
اگر بخوام عطرای بنتون رو رتبه بندی کنم، اینکار در رتبه ی آخر قرار میگیره.
ولی پخش و ماندگاری خوبی داره
یه کار غیررسمی و روزانه ـس و به نظرم محدودیت سنی هم نداره
نت ابتدایی ـش شدیییییییییییییییداً میوه ای و فانتزی و شیرین-ترش ـه.. به وضوح طعم ترش و شیرین توت ها رو حس میکنید.
به تدریج سیر صعود روایح گلی قوت میگیره و خیلی متعادل، با میوه ها ترکیب میشن.
فرمول تغییر نت این عطر خیلی ساده و سرراست ـه. از رایحه میوه ای فانتزی میرسه به یه رایحه گلی-میوه ای کمی تا قسمتی فانتزی
در کل عطر مجلسی و قدرتمندی نیست.. یه کار دم دستی روزانه یا برای مهمانی های غیررسمی دخترانه ـست.
برعکس رنگ شیشه، بوی عطر اصلا گرم و شیرین نیست. اتفاقاً خنک و میوه ای ـه و برای روزهای گرم سال مناسبه
روی هم رفته نسبت به فلنکرهای آبی و سفید، بیشتر دوستش داشتم. ولی بازهم کاری نیست که بخوام یه روزی بخرم
درکنار 212نقره ای کارولینا هررا ،ذ وان جنتلمن دی اند جی و تق هرمس و کارهای گران فکر کنم این کارو بیشتر از هر دیزاینری تکرار کردم اگرچه بار آخر دیگه بخشیدمش! تو سال اول در همون تابستون و پاییز سه تاشو مصرف کردم و عجیب ازش سیر نمیشدم.جالبه مادرم هم که بوی غالب ادکلنام اذیتشون میکرد از این خوشش اومده بود و باهاش مشکلی نداشت وقتی دوش میگرفتم باش.
شروعش و پایانش و وجودش کلا دوسه نت بیشتر نیست: نارنگی سیسیلی،پرتقال سیسیلی،نت دریایی تلخ که با پچولی و صمغ تلخ تلخ میشه.شروعش مرکباتیه و همون نارنگی معروف ايتاليايي که تو بسیاری کارهای بولگاری و برندهای ايتاليايي و کارهای مدیترانه ای پای ثابت هستش، بعد چندلحطه که البته از ابتدا بوی تلخ اکوا یا آب دریای آميخته با پچولی و صمغ تلخ میاد،نت دریایی آکواتیک و شکوفه پرتقال یا بهارنارنج(نرولی) میاد بالا و فضا رو قشنگ میکنه و اینجا چیزیه که شما دوست دارید و اگر همون تلخی حاشیه ای ابتدا ی عطرو در نظر بگیری که تو نت پایانی پچولی و صمغ کندر با فضاي آکواتیک و مرکباتی کاملا آمیخته میشن و دیگه از اینجا تا آخر بویی تلخ و ترش و دریایی داریم که نمیدونم چرا همش حس میکنم باید رنگش همین رنگ طلایی آمارا باشه? شاید چون رنگ ماندارین هستش که اصلی ترین بوی غالب بر آماراست! بویی ترش که با آب دریا و تلخی پچولی آمیخته شده طوریکه سخت شما فکر میکنید پچولی در کاره از بس این تلخی به ترشی ماندارین چسبیده و فکر میکنی مال اونه!
پحش واقعا خوب و خیلی خوبه اما ماندگاری عالیه عالی! تابستون حال میده خاصه غروباش و البته بهار و پاییز بويژه اوایل پاییز که بهترين موقعشه
چوپارد یه لاین به یادبود مسابقات کلاسیک اتومبیلرانی زده بود که 1000میگیلیا کرونو جدیدترین اونه و این 1927وینتج ادیشن هم سال2016بیرون داد که به نظرم از بقیه اون لاین بهتره.نوآوري بویایی چوپارد این بود که بوی آسفالت رو به عنوان نت اصلی به اینها زده بود و تو این 1927وینتج ادیشن بوی آسفالت بیشتر از همشون به مشام میرسه.کمتر برندی تا حالا عطری زده که بوی آسفالت بده اما چوپارد این کارو کرده که بوی آسفالت در وینتج ادیشن قشنگ حس میشه و در کل بیشتر از بقیه نت ها به مشام میرسه.فلذا واقعا کار خاصیه از این حيث.من اینارو امتحان کردم و این وینتج ادیشن رو بر بقیشون،از حيث بوی آسفالتیشون برتر و بهتر میدونم.پخش و موندگاری این مورد هم از اکستریم ها به نظرم بهتره اگرچه همشون متوسط به بالا هستن.کار جالبیه و انصافا با این قیمت خیلی می ارزه خریدش.اولش بوی سبز گیاهی داره که کمی بعد گرم و آسفالتی میشه مثل نت چرمی و البته مقداری کهربا یا امبر همراش شیرینی متعادل کننده ای بهش میده یعنی شروع سبز و خنک که خیلی زود تلخ و نیمه شیرین میشه و بعد اومدن نت های میانی ديگه تقریبا تا آخر کار متمایل به بوی آسفالته.چهارفصله اگرچه ممکنه تو اوج گرمای تابستون تمایلتون بهش کمتر بشه و پاییز و بهار بیشتر
من اینکارو استفاده کردم چون کلا هرچیز وتیوری دوست دارم.اولا واقعا کار وتیوری هستش و برخلاف دیزاینری هایی مثل آزارو پیور وتیور که با میکروسکوپ هم خس خس توشون پیدا نمیشه،فراری وتیور اسنس کاملا وتیوریه و از ابتدا که وتیور همراه ترنج و فلفل در حاشيه است تا چنددقیقه بعد که خودشو بالا می کشه و غالب میشه وتیورو داریم و این حضور تا پایان عطر حاکمه.بوی وتیورش هم کیفیت مناسبی داره خیلی شبیه وتیور گرلن هستش اگرچه نه به اون لطافت! کمی خشکه تا وتیور مرطوب و خیسی که تو گرلن ها حس می کنیم اما بازم مثل گرلن هفتاد هشتاددرصد فضا در اختیار وتیوره که بوی تلخ و کمی مرطوب(نه مثل گرلن یا تام فورد) خشک مانندش تلخی خاصي داره.به نظرم کاملا چهارفصله و شاید تنها زمستون های خیلی سرد نتونه خودشو نشون بده.پخشش خوبه اما موندگاریش بهتر از پخششه و با این قيمت گزینه عالی برای وتیور دوست ها هستش! فلاکن سنگین تیره خاکستریش هم جالبه! درکل خیلی متفاوت از کارهای معمول فراریه که پخش و موندگاری کمی داشتن چون این یکی کیفیتش مثل کارهای لاین نوبل فیگ و..خیلی خوبه(یادتون باشه از کار صدوپنجاه تومنی که صدتومن میفروشن حرف میزنیم) و پخش و موندگاریش هم خوبه واقعا.تابستون رو تضمين میدم میتونید بپوشید راحت فقط سرمای زمستون گم میشه
من سه تا از این خانواده چهارتایی ایدل هارو دارم و چهارتاشم استفاده کردم.بهترینشون برای من خنک تابستونه ایدل کولون هستش که برخی به غلط فکر می کنند غلظت اون آئو دوکولون هستش درحالیکه درواقع تویلته و پخش خوب و ماندگاری عالی داره.اما بالاترین پخش و موندگاری متعلق به همین مورد آئو دوپرفیوم هستش.همشون پایه شون آلموند یا همون بادام تلخ خودمونه که به گونه عجیبی تو دوتای خنکش هم به خوبی و کاملا حس میشه و نت بیس و اصلیه که تا آخر کار بوش همراهتونه! البته در این کار بادام همراه تونکا و چوب صندل و چرم گرما و تلخی بیشتر و خاصی به کار بخشیده اگرچه شروع کار آلبالویی و ترش و شیرین همراه وانیله و در ابتدا تلخی کمتره(در آئو دوکولون تابستونه شروع کاملا ترش و خنک و تند همراه تم متعادلی از تلخی بادام که کارو کاملا بالانس میکته و بعد نیمساعت بادام تلخ با تلخی اندکش فضا رو در اختيار میگیره و فضاي ترش و خنک اولیه بدل به خنک و تلخ همراه با اندکی ترشی میشه!)
اما هدف من از نوشتن این متن این بود که به دوست عزیزمون جناب رامین خان بگم که احتمال قطع به یقین میدم اون ایدل اسپورت آبی روشن رنگ که از مسکو براشون آوردن اصله و فیک نیست!! بله بسیاری موارد خودم شاهد کارهای دیزاینری متعدد اصل از برندهای معتبر بوده ام که در مواردی شیشه های عطر فاقد استیکر و یا بچکد پلاستیکی چسبیده به ذیل شیشه بوده اند و من با قطعیت میدونستم اون کار اصله چون از مورد اورجینال استفاده کرده بودم و یا گاهی حتی سال اول ورود کار بوده که احتمال تقلبی باتوجه به مکان معتبر و تجربه استفاده ام را به صفر می رسونده! اما دلیل اینکه ايشون فکر کردن ایدل اسپورت فیکه ناامیدکنندگی محض مصرف کننده از پخش و موندگاری ایدل اسپورت هستش که برخلاف گرلن لهوم ایدل کولون و دوتای گرم تویلت و پرفیوم،این مورد پخش و موندگاری و حتی کیفیت بسیار پایین و فراری درحد افترشیو داره(البته غلوه افترشیو اما وقتی باهمه نقدهای وارده بر ایدل کلون که می گفتند پخش و موندگاری نداره،از پرفیوم شاپینگ پارسال خریدم و از کیفیت ترش و تلخ و خنک شگرف و پخش خوب و موندگاری فوق العاده عالی اش شگفتزده شدم،انتظار نداشتم همتای خنک تر اسپورت اش اینقدر ضعيف عمل کنه! فلذا فکر میکنم آقا رامین جنس اصل بهشون رسیده اما باورشون نشده کاری پیدا بشه از سی کی وان هم تو پخش و موندگاری ضعيف تر باشه و واسه همین با دیدن یک نشانه ساده خودشونو قانع کردن لابد این فیکه و محاله گرلن چنین کاری تولید کنه!!
البته منکر این نمیشم که در بین کارهای گرلن این کالکشن،حداقل در ايران،مشابه فیک و تقلبی بسیار دارند و خودم کف خیابان ازشون زیاد دیدم
با توضیحات سایت خیلی موافقم.. وانیل پشمک ـی نزدیکترین رایحه ای ـه که به ذهن میاد
دارم از وانیل فاصله میگیرم نمیدونم چرا.. الان روی مود پچولی و کهربا و ادویه ام .. ولی اگه چندماه زودتر تستش کرده بودم، الان اینجا با کلی ذوق و شوق از سر تا کف ـش تعریف و تمجید میکردم.
کاش وانیلی نبود.. اسمش خیلی وسوسه کننده ـست.
باتوجه به اسم عطر و رنگ شیشه، انتظار یه کار میوه ای سرد.. شاید مرکباتی .. شاید توت محور .. داشتم
ولی این عطر یه کار شیرین کاراملی- وانیلی شیک و دوست داشتنیه که نسبت به باقی فلنکرهای سیب، متمایز و متفاوته. در اصل میشه گفت بنیان و پایه ی عطر لونا رو وانیل و کارامل و بعد روایح میوه ای و گلی سبک و خنک تشکیل دادن
به عقیده ی من این عطر چهارفصله .. فقط شاید تو فصل مرداد نشه ازش استفاده کرد
شیشه ی خیلی خوشرنگ و براق و چشمگیری هم داره
بطری جالب و قشنگی داره . و به نظرم رایحه ـش هم نسبت به نسخه ی اولِ نینا ریچی سیب، بالغ تر و کامل تر شده ..
با اینکه شالوده ی عطر، میوه ای ـه اما حضور پرالین و کارامل باعث شدن کار به سمت جاافتادگی و بلوغ سوق پیدا کنه .. ینی از حالت تینیجری و فانتزی فاصله بگیره
البته در کل نمیشه گفت عطر مجلسی و زنانه و سنگینیه.. اتفاقاً خیلی cute و ظریف و لطیفه .. در مقایسه با نسخه ی اول، کمی جاافتاده تر شده فقط
واقعاً خوشمزه و دلچسبه .. ولی حیف پخشش چندان راضی کننده نیست. البته ماندگاری خوبی داره
آئورا عطر مورد علاقه من نیست. ولی کار ارزنده ای به حساب میاد و بازخوردهای خوبی هم از اطرافیان میگیره
به مشام من کمی تند و تیزه و رایحه ـش به اصطلاح خودم، گوشه و زاویه داره (یعنی صیقل نخورده) ..
انتظار من از رایحه ی چرم توی این عطر برآورده نشد .. یعنی مدل چرم ـش اصلا شبیه چیزی که انتظار داشتم نبود. بخوام روراست باشم حتی متوجه رایحه چرمش نشدم.
اگر نت هاش رو نمی دیدم، نمیتونستم حدس بزنم ترکیباتش چه چیزهایی هستن.. چون واقعا برام قابل تفکیک و شناسایی نبودن
پخش و ماندگاری ـش بنا به انتظار من، راضی کننده بود. و به نظرم برای مجالس و مهمانی ها گزینه ی خیلی خوبی میتونه باشه.