فروشگاه تخصصی عطر و ادکلن با بیش از ۱۰ سال سابقه
نیکولای کویر کوبا اینتنس زنانه و مردانه
نیکولای کویر کوبا اینتنس عطری است پیچیده و باکیفیت که شروعی گیاهی، کمی شاداب، مرکباتی و نسبتا تلخ از رایحه لیمو، اسطوخدوس و نعناء دارد. با گذر زمان حس مرکباتی محو شده و رایحه گل ماگنولیا نمایان میگردد که حسی گلی و لطیف به عطر اضافه مینماید. با گذر زمان بیشتر، چرم و مشک نیز کم کم به جمع روایح پیوسته و قویتر و قویتر میشوند. در قسمت پایه رایحه ای تلخ و مُشکی از چرم قابل استشمام است که بخوبی با رایحه نیمه شیرین مشخصی از گلها و رایحه ملموسی از گیاهان متعادل شده است. نیکولای کویر کوبا اینتنس پخش بو و ماندگاری مناسبی دارد و انتخاب بینظیری جهت مصرف رسمی در فصول مختلف سال به استثنای تابستان میباشد.
این محصول در انبار موجود نیست
اخطار: آخرین موجودی فعلی!
تاریخ در دسترس بودن
با خرید این محصول شما می توانید تا 146 امتیاز وفاداری. کسب کنید. سبد شما در مجموع 146 امتیاز دارد که می تواند به کوپن تخفیف تبدیل شود به مبلغ 1,460,000 ریال.
رايحه اوليه
رايحه مياني
رايحه اصلي
حجم : | 100ml |
غلظت اسانس : | Eau de Parfum |
گروه بویایی : | Leather |
موارد استفاده : | رسمی |
سال ارائه: | 2014 |
جنسیت: | خانم ها و آقایان |
مناسب برای فصل: | بهار، پاییز و زمستان |
رایحه: | شیرین، گلدار و تلخ |
عطرساز: | Patricia de Nicolai |
پاتریشیا دی نیکولای، بنیانگذار و صاحب برند فرانسوی نیکولای می باشد که در سال 1957 در پاریس متولد شد. وی قبل از تاسیس برند خود به عنوان طراح برای برند لانکوم کار میکرد. اولین ادکلن نیکولای در سال 1989 روانه بازار گشت و خلاقیت و هنرمندی طراح آن را به همگان نشان داد
کویرکوبا اینتنس
اولین کار نیکولای که خریدم(اگرچه مدت ها بود دنبال نیویورک اینتنس بودم و هیچ مغازه ای در ایران نداشت و هنوز جز پرفیوم شاپینگ ندارن ..)کویرکوبا بود که چندماه پیش از پرفیوم شاپینگ بخت نصیبم شد و گرفتم و بعدش نیویورک اینتنس و ..رو از همین پرفیوم شاپینگ گرفتم.جالبه سومین خریدم و دومین باری بود که حضوری میرفتم پرفیوم شاپینگ و چهارپنج مورد جالب گرفته بودم(برای دیور اوپرفیوم ساواج رفته بودم اما چه چیزهایی نصیبم شد که دیور در مقابلشون آب معدنی ست) یکدفعه آقای عباسی گفتن کارای نیکولای رو همیشه میارم اما معمولا به نوعی پیش خرید میکنن و فقط یکدونه اضافه کویرکوبا برای خودش نگه داشته بود که وقتی بو کردم واقعا میخواستم گریه کنم چنان دگرگونم کرد. این تنها ادکلنیه از ثانیه نخست تا الان و تا ابد عاشقشم و جالبه بگم از صدمیلش فقط چندبار استفاده کردم بیرون اونم از ترس اینکه مبادا پک دویست و پنجاه میلش که قراره برام بیاره پرفیوم شاپینگ، پیدا نشه! جالبتر اینکه من وقتی نیویورک اینتنس آنارشیست رو گرفتم که خودم مدتها دنبالش بودم و میدونستم کاراکتر آنارشیستی داره و مدیر محترم پرفیوم شاپینگ هم اصرار داشت اول مینیاتور پونزده میلشو بگیرم اما اصرار داشتم فقط دویست و پنجاه و وقتی گرفتم دو هفته طول کشید باهاش ارتباط برقرار کردم و ابتدا کاملا نسبت بهش گیج و گنگ بودم و این البته ماهیت آنارشیکال و متناقض نیویورک اینتنس هستش که خوب انصافا میشه دربابش کتاب نوشت. اما کویر کوبا هرگز! برام نوستالوژی زندگی چندفرهنگی و مولتی کالچرالیسم زیسته ام بود. بوی کویر کوبا اینتنس همونطور که از اسمش پیداست اولویت توتون کوبایی هستش و تو تبلیغ اش هم برگ های توتون کوبایی گذاشته اما من بوی چیز دیگه ای ازش حس کردم و بابت اونه که دیوانه و مفتونش هستم! بوی شیرین بیانی که با برگ توتون سیگار کوبایی ناب آغشته شده همراه با انیس ستاره ای ایتالیایی چیزی رو پدید آورده که فقط می تونم با توصیفی از تجربه غذایی ایرانی براتون تجسمش کنم : احتمالا تا حالا روغن حیوانی کمونشاهی خوردین یا دیدین؟ البته نه اون بسته های ماشینی بازاری چون اونا فقط دروغ کرمونشاهی اند و درواقع اسانس و بوی روغن حیوونی رو بهشون زدن درحالیکه اصل روغن حیوونی محلی کرمونشاه چیز دیگه ایست. درواقع دام های محلی در مناطق زاگرس گیاهی وحشی که بومی زاگرس میانی ست رو میخورن و تمام بو و کیفیت متفاوت روغن کرمونشاهی به دلیل وجود اون گیاهست که تو زاگرس نشین ها خاطرم نیست چی بهش میگن(حقه بازهای صنعتی میان بوی مشابه اون گیاه رو به روغن های عادی و یا کره میزنن و اسمشو روغن کرمونشاهی میذارن درحالیکه اگر اون گیاه از طریق دستگاه گوارش وارد خون و شیر دام نشه اونوقت نتیجه برامده از اون شیر فقط کره عادیست و نه روغن محلی مذکور) حالا شما این بوی چرب روغن کرمونشاهی رو دوسه برابر غلیظ تر کنید و اگر در عمرتون سیگار برگ واقعی کوبایی بو کردین(این سیگار الان حداقل قیمتش سیصدهزارتومن نخی میشه و ربطی به سیگار برگ ده پونزده تومنی دکه های قلابی فروش نداره ) و وقتی به دهن میزنی میخوای کل سیگار رو بخوری واقعا و بیشترین لذتش همون طعم برگ توتونیه که پیچونددش و با لمس زبان مثل طعم کوکای اصل یا هر چیز خوب بوجد میاین, و علاوه بر این دوتا روغن کرمونشاهی و سیگار برگ بیا و به شیرین بیان بیشتر از اینا فکر کن و ترکیب اینارو در نظر بگیر میشه کویر کوبا و تو چه دانی کویرکوبا چیست؟(و ما ادراک ما کویر کوبا؟)
تصورش برام سخت و محاله کسی عاشق این کار نشه! دوست دارم هزاربار بگم حاضرم تمام عطرامو با کویرکوبا عوض کنم و بااینکه از صدمیل بالای نود میلشو هنوز دارم اما بی صبرانه منتظر فلاکون250میلش هستم و به همین خاطره که جرات ندارم این محبوب رو برم کنم. درباب پخش و موندگاریش با اون چندبار پوشیدن باید بگم اصلی که درباره تمام نیکولای ها عرض کردم و باید اسمشو بذارم بارش شبنم وار با پوشش یکسان در شعاعی مشخص از محیط اطراف, اینم وقتی اسپری می کنی دایره و هاله ای از بوی خوش کویرکوبا اطرافتو دربر میگیره و چقدر این بو نافذ و گیرا و چقدر در عین پخش و پروجکشن عالی، محترمانه و سرشار از لطافت و ادب هستش(واقعا برخی ادکلن ها دارای شخصیت تهاجمی و لمپن هستند مثلا من خودم مارلی هرود دارم و پخش و موندگاری دهشتناکی داره که دقیقا بوی قلیون میده به جای توتون. ممکنه خیلی ها عاشقش باشن که راستش خودم بازخورد درحد تمجیدات بعضا اغراق گونه دیدم اونم از افراد غریبه! اما من شخصا دوست ندارم ادکلن ام مثل تیر غیب با تندی و تیزی تا چند متر دور و برمو به چجالش بکشه! این بحث مفصلی می طلبه که آیا ممکنه با ادکلن در حوزه عمومی به حریم خصوصی دیگرات تعدی کنیم؟ به عنوان یک جامعه شناسکه ازقضا پاسخ به این پرسش در حوزه حقوقی رو به اشکال دیگه کار کرده ام بدم نمیاد روزی بهش بپردازم و اینجا قرارش بدم اما عجالتا نظر شخصی ام اینه فارغ از مصرف خودنمایانه و بحث تمایز و موارد مشابه که هممون تجربه ای از اون داریم، دوست ندارم کسی تو تاکسی بابت ادکلن من سرفه بیفته اما اینکه خوشش نیاد بحث سلیقه س و خوب خوشحالم به جای بوی عرق از این بو خوشش نمیاد فلذا من یک مرحله از حیث شهروندی و مسئولیت مدنی خودمو جلوتر انداختم به جبران اون تفاوت سلیقه! اما این فرق میکنه با شرایطی که طرف ادکلن تی رز زنونه قلابی رو صدپاف پاشیده و بوش درحد انفجار منو دربرگرفته! به شما بشارت میدم تمام نیکولای ها(حتی مشک اینتنس زنونه که سرشار از بوی مشک و گل رز زنونه است) ذره ای حتی سر سوزنی تعدی ندارن و دقیقا مثل یک مادام یا موسیوی طبقه متوسط فرانسوی با متانت و ادب مدنیت رو در سرحد کمال رعایت می کنند و ضمن انجام تام و تمام کنش اجتماعی خود-اثباتی شما در حوزه عمومی هیچ تعدی هم به حقوق دیگران ندارن تا مبادا حس حسادت فلان لمپن رو برانگیزن که به صرف سلیقه متفاوتش که نمیتونه به بوی عرقتون گیر بده به بوی عطرتون گیر بده! و چه چیزی بهتر از راحتی خیال که مثل لباس های متینی که پوشیدین و کسی بابتش شمارو "ارشاد" نمیکنه، هیچکس هم برای عطرتون دماغ بالا نندازه!!؟
باید بگم ممنونم خانم نیکولای پاتریشیای عزیز نواده ی بزرگ گرلن برای هنرمندی و آفریده هات